روایت برگزارکننده جایزه معماری آسیا از کموکیف این رقابت معمارانه:
چه شد که جایزه معماری آسیا به قلب اروپا رفت؟
در ایران، جایزه معماری از دهه ٨٠ به این سو، یک جهتگیری را در فضای معماری کشور به دنبال داشته که تا امروز هم ادامه پیدا کرده است. ما در مقام ارزشیابی نیستیم که ببینیم آیا این جهتگیری مثبت بوده یا منفی، اما بههرحال این در ذات جایزههای معماری است که دیدگاههای خود و دیدگاههای داورانی که آثار را برمیگزینند در طول زمان به بستر جامعه شیوع پیدا میکند.
جایزه معماری آسیا در دومین سال خود تجربهای متفاوت را از سر میگذراند؛ این جایزه آسیایی اینبار قرار است در قلب اروپا و در شهر وین اتریش برگزار شود. از یکسو، میتوان این اقدام را اقدامی در جهت معرفی بیشتر پتانسیل معماری ایران به جهان دانست، چراکه جایزه معماری آسیا به اعتراف احمد زهادی، سردبیر و مدیرمسئول مجله معماری و ساختمان و مجله بینالمللی A٢ و برگزارکننده جایزه معماری آسیا، مورد توجه معماران در همه دنیا و بهویژه در ایران قرار گرفته و از سوی دیگر، این نگرانی وجود دارد که با رفتن جایزهای آسیایی به اروپا، اصل اولیه این جایزه مورد تشکیک قرار گیرد. اما احمد زهادی در این گفتوگو نهفقط به بررسی ابعاد و تاریخچه این جایزه میپردازد، بلکه معتقد است رفتن جایزه معماری آسیا به اروپا، فرصت عرضه معماری آسیا به جهان را بیشازپیش فراهم میکند. نکتهای که نباید آن را نادیده گرفت این است که این گفتوگو در خلال بررسی جایزه معماری آسیا، این فرصت را در اختیار مخاطبان قرار میدهد که بتوانند از دریچه برگزاری مسابقات و جایزههای معماری، فضای فعلی معماری ایران را بیشتروبیشتر بشناسند یا لااقل علاقهمند به این شناخت شوند.
جایزههای بینالمللی معماری، فقط مواجهه ایران با معماری غرب را ترسیم نمیکنند، بلکه بهنوعی معماری ایران را با دنیای خارج رودررو میکنند. از دریچه همین رویارویی و مواجهه، آیا میتوان یک نقد سازنده نسبت به شرایط امروز معماری ایران بیرون کشید؛ اینکه ما در معماری کجا هستیم و جهان کجاست؟
پس یک همسویی در این گفتوگو داریم، چون من هم میخواهم پیش از اینکه وارد موضوع مسابقات و جایزههای معماری شوم، در حد وسع خود از وضعیت معماری در داخل و خارج از کشور حرف بزنیم و ببینیم مسابقات و جایزهها چه چشماندازی را در اختیار ما قرار میدهند. واقعیت این است یکی از مهمترین دستاوردهایی که یک جایزه معماری با خود به همراه دارد، این است که در درازمدت و بسته به مقیاس پوشش آن، میتواند تبدیل به یک الگو شود. این الگو، میتواند حتی غیرملموس و زیرپوستی به وجود بیاید اما نمیتوان موجودیت آن را نادیده گرفت، چراکه کاملا حضورش مشهود است.
مثلا در ایران، جایزه معماری از دهه ٨٠ به این سو، یک جهتگیری را در فضای معماری کشور به دنبال داشته که تا امروز هم ادامه پیدا کرده است. ما در مقام ارزشیابی نیستیم که ببینیم آیا این جهتگیری مثبت بوده یا منفی، اما بههرحال این در ذات جایزههای معماری است که دیدگاههای خود و دیدگاههای داورانی که آثار را برمیگزینند در طول زمان به بستر جامعه شیوع پیدا میکند. در هر جایزه یا مسابقه معماری، الفبایی وجود دارد که حتی داوران نیز براساس آن انتخاب میشوند و طبیعتا فارغ از نگاهی که خودِ این داورها به مقوله معماری دارند، در جهت ارتقای رسالت معماری وارد عمل میشوند.
در کنار این موارد اگر بهدقت به ساختار یک مسابقه یا جایزه معماری نگاه کنیم، متوجه میشویم گاهی برگزارکنندگان چنین برنامههایی، جایگاه مهمی دارند. بنابراین ساختار مسابقه باید به گونهای باشد که بتواند اعتماد و یکرنگی را بین تیم برگزارکننده و جامعهای که قرار است با این مسابقه مواجه شود، به وجود آورد. چنین ارتباطی بستگی به این دارد که برگزارکننده چه رفتاری نسبت به جامعه خود داشته باشد و چه عملکردی را در بدنه برعهده بگیرد.
اگر کمی جلوتر برویم و ایده جایزهها و مسابقات معماری را در سطحی بینالمللی ببینیم، سطح این دیدگاهها هم باید بالاتر رفته و فرامرزی شود. یک جایزه بینالمللی معماری وقتی که در قارهای برگزار میشود، باید پارامترهای تخصصی فرهنگ آن محیط را هم بشناسد، اگرچه از آن محیط به لحاظ جغرافیایی دور باشد و شناسایی مؤلفههای فرهنگی و ایدئولوژیک، شیوههای ساختوساز و موارد مرتبط دیگر اجباری است.
مثلا سئول و تهران به لحاظ هویت فرهنگی، روندی مشابه را طی کردهاند، اما درنهایت تفاوتهای اساسی با هم دارند. اشاره میکنم ایرانیبودن سازمان برگزارکننده جایزه و استقرار دفتر مرکزی آن در تهران بهنوعی کار را برای شرکتکنندگان ایرانی تسهیل میکند، طبق برنامهریزی دبیرخانه جایزه معماری آسیا، این جایزه هر سال در یک کشور برگزار میشود. بهعنوان نمونه، سال گذشته این جایزه در استانبول برگزار شد؛ کشوری که تاریخی کاملا آسیایی دارد اما در موقعیت جغرافیایی امروز، نیمنگاهی هم به کشورهای اروپایی پیدا کرده است. برگزاری این جایزه در استانبول باعث شد تأثیرات اجتماعی یک حرکت معمارانه را در یک کشور آسیایی ببینیم و بعد از آن، امسال تصمیم گرفتهایم به سمت اروپا برویم (برگزاری جایزه در هر دوره و در کشورهای مختلف، بسترهایی برای کسب تجربیات جدید برای معماران ایجاد خواهد کرد).
اتفاقا این هم موضوع مهمی است، چه شد که این جایزه آسیایی قرار است امسال در وینِ اروپایی برگزار شود؟
در تعاملی که با برگزارکننده جایزه معماری اروپا صورت گرفت، مقرر شد دبیرخانه دو جایزه امکان تبادل اطلاعات و همکاری در برخی زمینهها را داشته باشند– چه در بخش جایزه معماری آسیا و چه در بخش جایزه معماری اروپا- اگر بخواهم ساده آن را توصیف کنم، قرار است گفتوگویی معمارانه میان آسیا و اروپا، در قلب اروپا صورت گیرد؛ بنابراین ما بهعنوان برگزارکننده این جایزه، باید سرفصلها و همچنین جهتگیری جایزه را اینبار وسیعتر و در سطح دو قاره بررسی و طراحی کنیم تا یک همبستگی تازه میان آسیا و اروپا از دریچه معماری به وجود آوریم.
تاکنون هم در اجرای برنامههای مدون جایزه موفق بودهایم؛ ازجمله جلب همکاری دانشگاه هنرهای زیبای وین بهعنوان همکار علمی، شرکت معماران گرانقدر در هیأت داوری، ازجمله خانم نسرین سراجی و (بهرام شیردل بهعنوان سخنران در سال ٢٠١٦) از ایران و تنی چند از استادان از سایر کشورهای آسیایی و اروپایی. شماره ویژه جایزه ٢٠١٦ در زمستان سال ٢٠١٧ منتشر و اطلاعات مربوط به سخنرانیهای خانم سراجی و آقای شیردل، گزارش داوری و طرحهای راهیافته به مرحله دوم و برندگان، منتشر میشود.
برگزاری چنین جایزهای به لحاظ علمی چه جایگاه و دستاوردهایی دارد، اصولا درباره جنبه علمی فعالیتهای جایزه معماری آسیا، انتخاب معمار و محل برگزاری، هیأت داوران و ... دیدگاه دبیرخانه چگونه است؟
ابتدا در اینجا به دیدگاههای جایزه معماری آسیا اشاره میکنم: معماری آسیا در طول تاریخ تمایل به چندگونگی داشته است. تمدنهای موجود در این قاره از ایران گرفته تا چین، از هند تا عثمانی به ایجاد یک نقشه معماری متفاوت، غنی و متنوع کمک کردهاند که حاصل آن به وجودآمدن فضاهای شهری بی مثال و بدیعی مانند استانبول، اصفهان، سمرقند، کلکته، پکن و توکیو بوده و اینها همگی عمیقا معماری قارههای آمریکا، آفریقا و اروپا را تحتتأثیر خود قرار دادهاند و این تأثیر آنچنان محسوس است که نمیتوان دِینی که معماری قارههای دیگر بر معماری آسیا دارند را نادیده گرفت.
بنابراین این نقش تأثیرگذار در معماری و فرهنگ شرق در غرب شایستگی بررسی ویژه علمی را دارا خواهد بود. از طرف دیگر، مدرنیته در دو قرن گذشته (همانطوری که در تحرکات معماری در غرب نیز مشهود است)، در مشرقزمین نیز مؤثر بوده و تغییرات فاحشی ایجاد کرده که در به وجودآوردن چهره شهرها مشهود است البته با نتایجی که عموما رضایتبخش نیست. با وجود این، با توجه به وضعیت، رویه و گرایش امروزی، میتوان چنین استنباط کرد فرهنگ (وابسته به) معماری بهتازگی شروع به حرکت در مسیر فاصلهگرفتن از مدرنیسم کرده و تلاش در فاصلهگرفتن از مدرنیته و بازگشت به ارزشهای پیشینیان دارد. همچنین معماری معاصر آسیایی (از سه دهه اخیر) شروع به ارائه پیشنهادات و راهکارهایی بر مبنای شرایط و احتیاجات جغرافیایی و فرهنگی خود کرده است. جایزه معماری آسیا بر آن است تا در جهت تحقق سازگاری اقلیمی، اجتماعی، فرهنگی و درنهایت ایجاد معماری منطبق با نیازها و شرایط امروزی کشورهای آسیا با هدف پیروی از مدرنیته و حفظ ارزشهای بنیادین تاریخی، رسالت خود را به انجام رساند.
رفتن یک جایزه آسیایی به سمت اروپا میتواند دو تعریف داشته باشد؛ اول اینکه جایزه در حال توسعه پیداکردن است اما روی دیگر آن میتواند اینطور به نظر بیاید که برگزاری این جایزه در آسیا، فقط یک دستگرمی یا دور مقدماتی بوده. نظر شما چیست؟
ما به چارچوبهایی که برای این جایزه تعریف کرده بودیم، بازگشتیم. چرا ما به صورت اولیه این جایزه را در قاره آسیا تعریف کرده بودیم؟ مجله ما که به زبان انگلیسی منتشر و در سطح بینالمللی توزیع میشود، چه نیازی داشت این جایزه را فقط در آسیا تعریف کند؟ دلیلش این بود آسیا یکی از پهناورترین و قدیمیترین قارههای دنیاست که چند تمدن مهم و جریانساز ایجاد کرده. این قاره دارای خط فکری، گذشته و تاریخ مدونی در حوزه معماری است (سه هزار سال). پس این ویژگیها و شرایط، اصالتی را فراهم کرده که میتواند خارج از مرزهای جغرافیاییاش حرکت کند اما درعینحال ذاتش را محفوظ بدارد. فرهنگ آسیایی، فقط در محل و جغرافیای آن تأثیرگذار نیست و همانطور که میدانید، به همه دنیا صادر شده است.
در کنار اینها، میخواهم به یک مسئله دیگر هم اشاره کنم. یکی از شرایط اولیه این جایزه این بوده که محل قرارگیری پروژه باید در قاره آسیا باشد، اما طراح و معمار پروژه میتواند از هر کشوری باشد. اتفاقا در دور قبل، این جایزه شاهد حضور معماران و طراحان غربی بود که یادآوری میکند در راه برگزاری این جایزه نباید خط قرمز کشید و افرادی را بهدلیل غیرآسیاییبودن و مکانهایی را بهدلیل بیرونبودن از قاره آسیا، از این جایزه کنار گذاشت.
اگر اجازه دهید به سؤال اول برگردیم؛ اگر قرار باشد یک جایزه فراتر از مرزهای جغرافیایی برود و درعینحال، الگوساز هم باشد، نباید نگران آسیبهایی در ایران که این الگوهای وارداتی میزنند، باشیم؟
البته نقش ایران در این جایزه، مهم است. ما در این سالها با افرادی که از الگوهای موفق در معماری معاصر کشورهای مختلف برای ساخت پروژههایی در داخل کشور استفاده میکنند، مواجه شدیم. من نمیخواهم از کلمه یا لفظ کپی استفاده کنم و صرفا فکر میکنم این الگوها از طریق مجلات، تحقیق و بازدید یا حتی سایتهای الکترونیکی در اختیار این معماران قرار گرفته، چراکه دنیای امروز، دنیای تبادل اطلاعات است.
در این پروسه، ممکن است معمار یا طراح، مطالعات خیلی گستردهای در ارتباط با شرایط فرهنگی، اجتماعی و جغرافیایی محیطی که معماری آن را میخواهد به کشور خود بیاورد، نداشته باشد، چراکه اولویت اصلی این پروسه، صرفا فرم و شکل فضایی ساختمان یا آثاری است که به وجود میآورند. این روند بعد از مدتی به یک خط فکری بدل شده و حالا دیگر خیلی برایشان فرقی ندارد اثر اصلی در چه اقلیمی، چه جغرافیا و چه فرهنگی ساخته شده که حالا قرار است آن را مثلا در دامنه البرز ایجاد کنند. در چنین شرایطی کاری که یک جایزه معماری در سطح آسیا میتواند بکند، این است که از گستردهشدن این نوع فرمگرایی و آن هم کاملا غربی جلوگیری کند؛ این گستردهشدن به معنای جایزه بینالمللی معماری است در مقابل جایزه معماری آسیا. از ابتدا اصرارم بر این بود که قصد ندارم در این جایزه فقط، مجلهای پروپیمان از انواعواقسام طرحها چاپ و منتشر کنم، بلکه هدف جریانسازی در حد قاره آسیا بود با حفظ تأثیری که این جایزه قرار است روی حرفه معماری داشته باشد. میخواهم بگویم که این جایزه، معمارانی را مییابد که اولویتهای اصلیشان هنوز دیدگاههای فرهنگی، اجتماعی و اقلیمی است.
پس اجازه بدهید سؤال اصلیام را شفاف بپرسم، آیا این احتمال وجود ندارد که جایزه معماری آسیا هم با کوچکترین لغزشی در انتخاب آثار برگزیده، موج اشتباهی را به فضای معماری کشور وارد کند؟
این جایزه دیدگاه و رسالت مدونی دارد که طبق آن هیأت داوران دعوت میشوند و دیگر موارد مربوط به برگزاری جایزه انجام میشود و این جایزه تکلیفش لااقل با خودش معلوم است. ما جایگاه خودمان را داریم و در یک شرایط حرفهای تعریفشده کار میکنیم تا جایی که سال گذشته ٦١٣ شرکتکننده از ٢١ کشور داشتیم و ١٩٠ پروژه از ایران شرکت کردهاند و همین نشان میدهد معماران و حرفهمندان باارزش درباره دیدگاههای جایزه مطالعه کردهاند.
چند دوره از این جایزه را برگزار کردهاید؟
امسال، دومین جایزه معماری آسیا در حال برگزاری است.
پس ما با جایزهای مواجه هستیم که یک سال سابقهاش نشان داده بیشتر محل توجه معماران ایرانی است، از سوی دیگر برگزارکننده و حداقل یک داور آن ایرانی بودهاند. با این حساب فکر میکنید چنین جایزهای چقدر به دنیا فرصت میدهد معماری امروز ایران را بشناسد؟
زمان پایهگذاری این جایزه، زمان مناسبی بود، چراکه همهچیز دستبهدست هم داده بود و کشور به لحاظ سیاسی در حال تغییر بود و میخواست با دنیا ارتباط بیشتری بگیرد. در چنین شرایطی، یک جایزه آسیایی میتواند نقش معماری ایران را در دنیا پررنگتر کند. فکر کنید جایزه برگزار، اسناد آن منتشر و به صورت گسترده توزیع میشود. چنین موضوعی روی نگاه به معماری ایران تأثیر خواهد گذاشت. اگر امروز موفقیتهایی را که معماری معاصر پاکستان به دست آورده به دقت زیر نظر بگیریم متوجه میشویم هیچکدام ما انتظار نداشتیم پاکستان در حوزه معماری بهگونهای پیشرفت کرده باشد که از طریق همین مسابقات و جایزههای معتبر معرفی شود.
همین گشایش سیاسی که به آن اشاره کردید، شما را به عنوان مسئول نشریهای تأثیرگذار در حوزه معماری نگران نمیکند؟
اتفاقا برعکس، میخواهم بگویم این نگرانی شما، یک موفقیت است و نه هراس! امروز ما در ایران، ابهاماتی داریم که افراد زیادی را بهویژه در حوزه معماری درگیر خود کرده است. یک مسابقه معماری از طریق برگزارکننده دولتی برگزار شده و یک شرکت مهندس مشاور با سابقه، به عنوان برنده انتخاب میشود و بعد معلوم نیست چرا و چطور حق اثر برگزیده نادیده گرفته شده و فرد دیگری جایگزین برنده شده و اثرش در اکسپو ساخته میشود. در چنین شرایطی، اگر هم نگرانیای وجود داشته باشد، نگرانی از جریانات غیرشفاف است.
من خوشحالم که ما جریانی مستقل از سازمانها و نهادهای دولتی ایجاد کردهایم و از افرادی دعوت به همکاری کردهایم که هم بنیه علمیشان را میشناسیم و هم با آنها زندگی کردهایم. من خوشحالم که از آغاز به کار این مجله، افرادی را به عرصه معماری معرفی کردهایم که در دورهای باعث افتخار همه ما بودهاند، اما امروز میبینیم همان افراد هم درگیر مسائل خود شدهاند و خوب است که ما جایگاهمان را به عنوان یک نظارهگر محفوظ بداریم. دوست ندارم وارد جزئیات شوم و حرفم را خلاصه میکنم؛ این نشریه به عنوان یک فصلنامه رسالتی دارد و آن هم پرداختن به اصالت معماری ایران بهعنوان جزء مهمی در آسیا و انعکاس آن در جوامع جهانی است و سعی کردهایم در همین چارچوب حرکت کنیم.
پس شما برگزاری چنین جایزههای معماری را راهی برای برونرفت از این حاشیهها میدانید؟
در این بحث میخواهم یک قدم فراتر بروم و بگویم ما در قالب این جایزه داریم تلاش میکنیم بتوانیم جامعه معماری را از حاشیههای حوزه داخلی به سطحی بینالمللی متوجه کنیم که نهفقط بحث تعامل با دنیا را مد نظر قرار میدهد، بلکه میتواند موفقیت معماران ایرانی را در کشورهای دیگر هم معرفی کند. حتی در حوزه داخلی هم ما این گفتمان را ایجاد کردهایم و برای معماری نگاهی فرامرزی داشتهایم و فکر میکنم این جایزه چنین کمکی به معماران خواهد کرد.
برای آخرین سؤال، روزی را پیشبینی میکنید که تهران میزبان جایزه معماری اروپا شود؟
تهران یا اصفهان، حتما در سالهای بعد.
منبع: معماری نیوز