کد خبر: ۳۹۳۶۶
تاریخ انتشار: ۲۲:۳۹ - ۲۴ بهمن ۱۳۹۶ 13 February 2018

پای درد دل مردم؛ چرخش خوزستان حول محور خاک

با فعال شدن کانون‌های داخلی ریزگردها در پی وزش تندباد، بار دیگر خاک بر چهره زخمی خوزستان نشست تا شاید "کلیدها" از شرم بی‌تدبیری‌ها در قفل خاک خورده مشکل چندین ساله خوزستان شکسته شوند.


بار دیگر طعم گس خاک، کام خوزستانی‌ها را تلخ کرد و ریزگردها تیشه به ریشه نفس‌ها زدند. با فعال شدن کانون‌های داخلی ریزگردها در پی وزش تندباد بار دیگر خاک بر چهره زخمی خوزستان نشست تا شاید "کلیدها" از شرم بی‌تدبیری‌ها در قفل خاک خورده مشکل چندین ساله خوزستان شکسته شوند.

محیط نیست خوزستان!

روند تکرار بروز پدیده گردوخاک چنان حالت صعودی گرفته که دیر یا زود باید به جای محیط زیست خوزستان از تعبیر محیط نیست خوزستان استفاده کرد. مسئولان محیط نیست خوزستان نیز همانند گذشته و اکنون می‌توانند با خیالی آسوده به انجام ندادن وظایفشان ادامه دهند و نگران مسئولان بالا دستی خود نیز نباشند چرا که کلانتری رئیس سازمان حفاظت محیط زیست کشور نیز بر نابودی خوزستان کمر همت بسته است.

ارائه آمار از هزاران هکتار کانون‌های فوق بحرانی و بحرانی و نظرات و راهکارهای کارشناسان و کاردانان کاری عبث و بی‌هوده شده و حتی کودکان خوزستانی نیز این اطلاعات را از بر شده‌اند. آنچه که خوزستانی‌ها از آن رنج می‌برند نبود راهکار برای حل مشکل چندین و چند ساله‌ ریزگردها نیست بلکه حجم و میزان بی‌توجهی مسئولان به این مسئله است؛ بی توجهی به وسعت تعداد تک تک ذره‌های ریزگردها.

مسئولان بازیگر یا بازیگران مسئول!

ابوحمید در حالی که با چفیه دور دهانش را پوشانده و به سمت داروخانه حرکت می‌کند می‌گوید: از کجا بگویم از کدام مشکل و بیچارگی‌امان بگویم که شاید برای لحظه‌ای دلمان آرام بگیرد. آینده را فقط خدا می‌داند ولی با این نوع کار کردن مسئولانمان مشخص است که ما حالاحالاها باید گردوخاک را تحمل کنیم.

وی می‌افزاید: پسر 8 ساله‌ام مشکل تنفسی دارد و این گردوخاک‌ها مریضی او را تشدید می‌کند. داروهای پسرم گران است و من هم یک کارگر ساده‌ام، هر وقت که خاک می‌شود من و ام حمید(مادر حمید) صدبار مرگ را به چشم می‌بینیم چون می‌دانیم پسرمان در این هوا به راحتی نمی‌تواند نفس بکشد.

ابوحمید ادامه می‌دهد: مسئولان ما که خیلی خوب می‌توانند برای مردم نقش بازی کنند؛ ماشاءالله بازیگرای حرفه‌ای هستند پس حداقل خودشان را جای ما قرار بدهند و ببینند که در این هوا چه برسر ما می‌آید.

آقای روحانی این است هواداری!

خانم محسنی ضمن بیان اینکه واقعا مسئولان ما را نمی‌بینند و یا اینکه خود را به ندیدن زده‌اند، می‌گوید: مگر چه بلایی باید بر سر ما بیاید که دولت به ما توجه کند. مگر نمی‌بینند که مردم نفس برای زندگی کم‌آروده‌‎اند. اصلا اگر نمی‌توانند مشکل ریزگردها را حل کنند چرا در میکروفن‌هایشان جار زدند که "ما هم هوایتان را داریم". من به آقای روحانی رأی دادم پس این حق من است که به رئیس جمهورم بگویم « آقای روحانی این است هواداری!»

وی که به شدت عصبانی و ناراحت بود بیان می‌کند: این همه جوان تحصیل کرده، این همه کارشناس و دانشمند در کشور داریم پول هم که خداراشکر از زمین و دریا و کوه و دشت خداوند برایمان در این استان قرار داده پس چرا مشکل ما را حل نمی‌کنند برای چه دست روی دست گذاشته‌اند.

محسنی به مدارس اشاره می‌‎کند و می‌افزاید: تعطیل کردن مدارس و کاهش ساعات اداری هم شد راه حل! هر که دستش به دهانش می‌رسد از این استان مهاجرت می‌کند پس تکلیف افرادی مثل ما که توان مهاجرت را ندارند چه می‌شود.

جنگ با خاک

حسام در ابتدا سری به نشانه تأسف تکان می‌دهد و می‌گوید: پدرانمان 8 سال با دشمنان جنگیدند و ما نیز بیش از یک دهه است که با خاک می‌جنگیم؛ نفس کم آروده‌ایم دیگر توانی برای مقابله نداریم.

وی ادامه می‌دهد: برای هیچ کدام از ما خوزستانی‌ها مشخص نیست که چرا چنین بی‌توجهی‌هایی به ما می‌شود؛ گاهی فکر می‌کنم اصلا ما را نمی‌بینند البته حق هم دارند بهر حال وقتی ما با وجود این همه خاک و بی‌هوایی باز هم هوایشان را داریم خب طبیعی است که ترس از دست دادن رأی خوزستانی‌ها را در سبد رأیشان نداشته باشند.

خوزستانی‌های فراموش شده

زندگانی خوزستانی‌ها سال‌هاست حول محور خاک می‌چرخد و اینگونه که مشخص است باید گفت "خواهد چرخید". خوزستانی‌ها را می‌توان هواداران بی‌هوا نامید همان‌هایی که به پای دولت یازدهم و دوازدهم ایستادند ولی در ترازوی دولت، پسته رفسنجان و شالیزارهای اصفهان بر نفس‌های نیمه جان خوزستانی‌ها سنگینی کرد.

هنوز یکسال از وعده روحانی نمی‌گذرد ولی وعده مقابله فراملی با ریزگردها و وعده اولویت قرار دادن محیط زیست خوزستان همانند مردم خوزستان به دست فراموشی سپرده شد و امروز بار دیگر خوزستان غرق در خاک گشت.