کد خبر: ۴۴۷۷۲
تاریخ انتشار: ۲۰:۵۴ - ۱۷ آذر ۱۳۹۷ 08 December 2018

انفعال جنبش دانشجویی ، خطری که بقاء آن را تهدید می کند

ست که با سایر جنبش ها دارای تفاوت شکلی ماهوی است وهمچنین داری خواستگاه و اهداف متمایزی از دیگر گروه ها و جنبش ها است .
دکتر علی دژمان، این افراد جمع خود برانگیخته ای هستند که تغییر و تحول سیاسی اجتماعی را جست وجو می کنند و این تغییر و تحول می تواند دامنه وسیعی داشته باشد که از تحول در فکر و اندیشه تا ایجاد تغییر در نظام اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و… را در برگیرد.
به بیان دیگرجنبش دانشجویی یعنی مجموعه ایی از دانشجویان که در روند تغییر دادن و یا ندادن نظام اجتماعی سیاسی قرار می گیرند.
تام هایدن در تعریف جنبش دانشجویی چنین گفته است:
«جنبش دانشجویی جنبش مستقلی است که از خاستگاه طبقاتی مردم متوسط شهری یعنی از دل همان درست کاری ها و صداقت ها برمی خیزد، جنبشی مدرن که اهداف اصلی اش را مقابله با نهادها، افکار و بنیان های سنتی موجود در جامعه قرار می دهد لذا جنبش دانشجویی را می توان جنبش مقاومت نامید.»
اساساً جنبش دانشجویی پدیده ای خاص، جدید و جهانی است از این رو”هانا آرنت” در کتاب "خشونت "خود در ارائه تعریفی از جنبش دانشجویی می نویسد:
«طغیان دانشجویان اولا: پدیده ای جهانی است و تجلیات آن در کشورهای گوناگون و دانشگاه های مختلف صورت های متفاوتی داشته است.
ثانیا:دوویژگی اساسی جنبش دانشجویی را از دیگر جنبش های اجتماعی عمومی و نظیر جنبش کارگری و جنبش های اجتماعی خاص نظیر جنبش ضد برده داری و حمایت ازحقوق زنان و… تفکیک می کند.
 این دو ویژگی عبارتند از:
الف. ویژگی پرسش گری و روحیه چون و چرا کردن در قبال هر قضیه ای که منافع کوتاه مدت یا بلند مدتی را برای جامعه داشته باشد یا چنین منافعی را به خطر اندازد.
ب. دارای ویژگی آرمان خواهی، اصول گرایی و کمال پرستی در عین حال برخوردار از ویژگی نفی مناسبات تبعیض آمیز اجتماعی است.»
 جنبش دانشجویی از دهه ۴۰ در ایران عینیت یافت
 جنبش دانشجویی از دهه ۴۰ در ایران عینیت یافت و با اندیشه های استکبار ستیزی، ظلم ستیزی، اسلام گرایی و عدالت خواهی، تا پیروزی انقلاب اسلامی نقش پر رنگی ایفاء کرد وبا ایجاد وحدت بین حوزه و دانشگاه دو قطب قدرت اجتماعی یعنی  روحانیت و روشنفکران را به هم پیوند زد تا مقابل قدرت حاکم یعنی سلطنت زمینه پیروزی انقلاب را بوجود آورد .
 قلمداد جنبش به عنوان یک جنبش هنجار شکن
ولی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی این جنبش فراز و فرود زیادی داشت از نقش آنها در  اشغال لانه جاسوسی و نقش بی بدیل آنها در جنگ تحمیلی که بگذریم از دوره باسازی به بعد دارای افت و خیزی های زیادی شد و در یک دوره ای این جنبش خاستگاه فکری و تشکیلاتی خود را بیشتر بیرون از دانشگاه اخذ می کرد  و در نتیجه در مقاطعی احزاب و گروه های سیاسی از این جنبش به عنوان پیاده نظام بهره برداری کرده و پس از فتح قلعه قدرت این جنبش را به حال خود رها  کرده اند که این موضوع  باعث سرخوردگی آن  شد،هضم شدن دربدنه احزاب و ارتزاق فکری از آنها و رشد سیاست زدگی به جای سیاست ورزی و اندیشه ورزی در دانشگاه ها ،باعث بریدن این جنبش از بدنه اجتماعی خود یعنی حوزه عمومی شد تا جای که حوزه عمومی (عوام ) این جنبش را به عنوان یک جنبش هنجار شکن قلمداد می کرد در نتیجه این جنبش از ویژگی تاثیر گذاری بر حوزه عمومی به علت بی اعتمادی عوام محروم شد.
از طرفی  در مقطعی این جنبش برای بازسازی خود و یافتن نقش اصلی خود با گرایش به حوزه عمومی یعنی خاستگاه اولیه خود(جامعه) و با میل به عدالت اجتماعی زمینه ساز تحولات سیاسی در کشور شد ولی دیری نپایید که این حضور به علت عدم حفظ خصلت های روشنفکری رو به افول گذاشت تا امروز شاهد انفعال این جنبش عظیم باشیم.
لذا این جنبش بعد از پیروزی انقلاب یا در افراط بود یا در انفعال نسبی اما نگرانی که امروز بیشتر از خاستگاه شکل گیری جنبش دانشجویی در یکی دو دهه گذشته به چشم می خورد، منفعل شدن این جنبش و بی تفاوتی آنها به مسائل اجتماعی و سیاسی جامعه است در حالی که جنبش دانشجویی هم پایگاه اجتماعی دارد و هم دارای ویژگی های روشنفکری است، بنابراین بی توجهی به مسائل سیاسی واجتماعی یا نشان دهنده بریده شدن این جنبش از اجتماع و حوزه عمومی است و یا کم شدن ویژگی های روشنفکری این جنبش است.
 جنبش دانشجویی می بایست خلاء کم کاری احزاب را پر کند
به هر حال از آنجایی که کشور ما در یک دوره گذار (گذار از سنت به مدرنیته ) به سر می برد و احزاب و گروه های سیاسی نیز فاقد کارکرد حزبی و تشکیلاتی مطلوب جهت رشد فکری جامعه  متناسب با ابزارهای مدرن  می باشند، این جنبش دانشجویی است که می بایست خلاء کم کاری احزاب را پر نماید.
لذا نظر به ویژگی های خاص جنبش دانشجویی از جمله : شجاعت و جسارت در بیان مطالبات، داشتن روحیه آرمانگرایی ،مطلوب گرایی و مجهز به علم و دانش مبتنی بر پژوهش، اتصال آنها به حوزه عمومی و عام جامعه می تواند موتور متحرکه توسعه سیاسی،اجتماعی و اقتصادی کشورباشد.
بنابراین با توجه به اینکه جنبش دانشجویی یک جنبش کیفی،علمی و آرمانگراست، منفعل شدن این جنبش پویا و مستمر و در عین حال زلال و بی غل و غش که هیچ تعلق خاطری به هیچ حزب و گروهی ندارد می تواند در توسعه سیاسی و اقتصادی کشور خلل ایجاد نماید.
 جنبش دانشجویی دارای دو بال درایت و شجاعت است
جنبش دانشجویی دارای دو بال درایت و شجاعت است که فقط و فقط با داشتن این دو بال می تواند پروازی متعادل و مطلوب داشته باشد.
زیرا شجاعت بدون درایت باعث افراط و درایت بدون شجاعت باعث تفریط و محافظه کاری و در نهایت انفعال می شود .
بنابراین جا دارد اساتید و نخبگان دانشگاهی با تبین مبانی فکری و تهیه زیر بنای اندیشه ای برای دانشجویان آنها را نسبت به وظایف  خطیر شان در برابر جامعه بیشتر آگاه سازند زیرا  جنبش دانشجویی تنها جنبشی است که در کنار وظیفه ذاتی خود یعنی تعلیم و تربیت دارای وظیفه هدایت گری جامعه است.
و می تواند به عنوان واسطه بین مردم و حاکمیت نقش بی بدیلی در رشد آگاهی عمومی و در نتیجه تقویت حوزه عمومی جامعه ایفاء نماید و از طرفی نقش علمی خود را در عرصه های مختلف مورد نیاز کشور برای توسعه از جمله رشد و نوآوری علمی و تقویت عقبه فکری اقتصاد مقاومتی و… نماید .
از طرفی مسئولین سیاسی و دانشگاهی با ایجاد فضای بحث و گفتگو و کرسی های آزاد اندیشی مورد نظر مقام معظم رهبری، فضای لازم برای رشد و بالندگی و پرسشگری این جنبش اجتماعی را فراهم نمایند زیرا با این اقدام هم انرژی جوانی وعلمی این جنبش باعث سرعت چرخ های توسعه مملکت خواهد شد و هم پویایی آن باعث تقویت حوزه عمومی و رشد آگاهی آن خواهد شد.