لرزاده؛ احیاگر هنر معماری اسلامی- ایرانی
«حسین لرزاده» یکی از برجسته ترین هنرمندان ایران در حوزه معماری است. وی نه تنها معمار، بلکه نقاش، خطاط و شاعری خوش قریحه بود که آثاری ارزشمند و مانا در عرصه های گوناگون هنر از خود به یادگار گذاشت.

لرزاده در سال 1285 خورشیدی در تهران چشم به جهان گشود. پدر وی استاد «محمد لرزاده» از معماران نامی دوره قاجار و همکار «حسن صنیع الدیوان» دیگر معمار برجسته این دوره بود. لرزاده از هفت سالگی مدت زمانی را نزد «میرزا حسن» به مکتب رفت و تحصیل خود را در مدرسه «محتشم السلطنه» ادامه داد که استعدادهای هنری اش نیز از همان زمان آشکار شد.
لرزاده پس از پایان دوره ابتدایی به دبیرستان «سلطانی» واقع در منطقه پل امیربهادر و از آنجا به مدرسه «کمال الملک» برای یادگیری مجسمه سازی گام نهاد که این دوره یک سال و نیم به طول انجامید. وی سپس به محضر درس «سیدمحمدتقی نقاش باشی» رفت. لرزاده در همه این دوره ها افزون بر مکتب، درخانه نزد پدر نیز مشق معماری می کرد.
پس از خلع «احمد شاه» از سلطنت، کارگاه نقاشی سیدمحمدتقی نقاش باشی واقع درخیابان ناصریه به دلیل طرح اصلاحی خیابان، از میان رفت و لرزاده با کسب اجازه از استاد خود، کارگاه کوچکی جنب مسجد «مجدالدوله»، بین چهار راه حسن آباد و گذر تقی خان به نام «نقاشخانه حسین لرزاده» دایر کرد. وی در سال 1305 با دعوت استاد «جعفرخان کاشانی» که دست اندر کارِ ساختن عمارت سنگی تپه علی خان در سعد آباد بود، به کار نقاشی در یکی از اتاق های این عمارت مشغول شد.
لرزاده پس از آن، طراحی و ساخت سر درِ ایرانی برای بانک شاهی واقع در منطقه توپخانه -بانک تجارت کنونی- را انجام داد. رسمی سازیِ سر درِ مدرسه «دارالفنون»، بالکن پیرایش در ابتدای خیابان لاله زار و چاپخانه یمنی در خیابان فردوسی نیز از کارهای وی در این دوره است. لرزاده همچنین عمارت سوخته «مجلس شورای ملی» را تعمیر کرد. لرزاده در سال 1311 برای ساختن آرامگاه فردوسی به توس رفت و مدتی با مرحوم «عماد الکتاب» که در آن هنگام ایام کهنسالی را می گذراند و برای خطاطی اشعار و نوشته های مقبره حکیم توس در آنجا به سر می برد، همدم و محشور شد و نزد او مشقِ خط می کرد. خود وی از قول مرحوم عمادالکتاب می گوید: حالا چه عیبی دارد در کنار معماری، خوب هم بنویسی. تاریخ پایان کارِ آرامگاه فردوسی مصادف با 30 سالگی لرزاده بود.
پس از پایان کار آرامگاه فردوسی، لرزاده به تهران بازگشت و مشغول به کار در «کاخ مرمر» شد که گنبد این کاخ هم از آثار وی است. همچنین بنا به درخواست «آیت الله بروجردی»، استادِ معمار، «مسجد اعظم» قم را طرح ریزی و اجرا کرد. از دیگر یادگارهای لرزاده، تعمیر و ساخت قسمت هایی از حرم مطهر امام حسین (ع) است که وی به این مناسبت به عنوان معمارِ افتخاری امام حسین (ع) مفتخر شد. لرزاده سرانجام در شهریور ماه سال 1383، در سن 98 سالگی دیده از جهان فروبست.
***آثار معماری و نوشتاری
لرزاده در دوره فعالیت خود آثار بسیاری را طراحی، احداث، مرمت و تزیین کرده است که به برخی از آن ها اشاره شد. افزون بر آنچه گفته شد، وی معماری مسجدهای بسیاری را در کارنامه خود دارد که از آن جمله می توان به «مسجد لرزاده» در خیابان خراسان، «مسجد سجاد» در خیابان جمهوری، «مسجد امام حسین» در خیابان امام حسین، «مسجد فخریه» در خیابان امیریه، «مسجد زعیم» در خیابان منیریه، «مسجد فرازنده» در خیابان شوش، «مسجد سپهسالار» در خیابان بهارستان، «مسجد انبار گندم»، «مسجد سنگی» و «مسجد مهدیه» در خیابان ری اشاره کرد.
لرزاده همچنین کتابی با عنوان «احیای هنرهای از یاد رفته» نوشته که در راستای آموزش نوآوری های هنر معماری سنتی به پژوهندگان است. افزون بر کتاب یاد شده، لرزاده مجموعه ای از اشعار مذهبی با عنوان «نغمه لرزاده»، دفتر خاطرات و کتاب شعری را در زمینه هشت سال دفاع مقدس به رشته تحریر درآورده است.
***سبک و شیوه معماری
لرزاده فعالیت خود را با نقاشی آغاز کرد و سپس با انجام دادن کارهایی در زمینه طراحی سر درِ عمارت بانک بازرگانی و سر درِ دارالفنون به عرصه معماری وارد شد. به همین سبب از آغاز، به تزیین جزییات اجرایی توجه خاصی داشت. وی این هنرهای تزیینی را به عنوان اصول اربعه معماری اسلامی مورد توجه قرار داده است.(1)
لرزاده معماری ایرانی را به چهار اصل به نام اصول اربعه تقسیم کرد که عبارتند از رسمی سازی، گره سازی، یزدی بندی و مقرنس. در بناهای دوره قاجاریه و پیش از آن، معماران پس از پایان سفت کاری ساختمان توانا بودند که گوشه های متعدد بنا را تزیین کنند و قابلیت معماران در خلق تصاویر زیبا و پرکار در این مرحله مشخص می شد. لرزاده علاوه بر اصول اربعه خود به تزیینات معماری باستانی ایران و معماری قرن نوزدهم اروپا نیز تسلط یافت و استادکاران را در این زمینه هدایت می کرد. وی به مقابله با معماری مسلط بر جامعه در بناهای عمومی نپرداخت بلکه سعی کرد آرایه های معماری در ایران را در بناهایی که با هندسه کلاسیک طرح و اجرا می شدند بگنجاند و در این راه موفقیت یافت و کم کم کلیه کاخ های سلطنتی و مساجد و بناهای مذهبی و تعدادی از بناهای عمومی از هنر او بهره مند شدند. (2)
همچنین لرزاده را باید از معماران تجربی و سنت گرا به شمار آورد که کمابیش با اتکا به تجربه ها و آگاهی های خود ادامه دهنده برخی چارچوب ها و اصول معماری سنتی ایران به شمار می آید.(3)
***نقد و بررسی
بیشتر صاحبنظران هنر معماری، لرزاده را از معماران سنت گرا می دانند که در زمینه طراحی و ساخت بناهای مذهبی و به ویژه تزیین آن ها با فنون و مصالح سنتی از توانمندی کامل برخوردار بود. با این حال به نظر می رسد که لرزاده در زمینه ایجاد تحول، تطور، تجدد و نوگرایی در معماری سنتی امکان و مجال کافی نیافت و البته این امر طبیعی است زیرا وی به عنوان یک معمار سنتی کمابیش همان راه معماران گذشته را ادامه داد. (4)
در واقع لرزاده در تمام شاخه های معماری همچون رسمی سازی، مقرنس، کاسه سازی و گره سازی مهارت داشت. چنانچه اگر کارهای معماری وی را از یک منظر کلی بررسی کنیم، بزرگترین ویژگی شان سهل و ممتنع بودن آن ها است.(5)
«حبیب الله عطار» از شاگردان لرزاده، معتقد است: لرزاده دارای شخصیت چندگانه بود تا جایی که می توان وی را به القابی همچون عارف، شاعر، هنرمند و مهمتر از آن ها معمار ستود. با آن که لرزاده تحصیلات آکادمیک نداشت تمام محاسباتش براساس اصول هندسه و معماری انجام می شد. (6)
پی نوشت ها:
1- سلطان زاده، حسین، «یادبود: حسین لرزاده» مجله نامه انسان شناسی، پاییز 1383، شماره6،ص231
2- سلطان زاده، حسین، «تداوم سنت گرایی محض در آثار استاد لرزاده»، تارنمای تبیان قابل دسترس به نشانی: http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=43961
3- سلطان زاده، حسین، «با استاد حسین لرزاده؛ معماری سنتی»، فصلنامه هنر، شماره 9،ص231
4- سلطان زاده، حسین، «تداوم سنت گرایی محض در آثار استاد لرزاده»، پیشین
5- مفید، حسین، «معمار بناهای جاودانه»، روزنامه اطلاعات، سه شنبه 26 آذرماه1392
6- معمار مسجدهای ایران، تارنمای رادیو فرهنگ، قابل دسترس به نشانی: http://radiofarhang.ir/index.php?mode=content&content_id=51618
بازدید:۲۴۸۱