شورای شهر تخصص میخواهد، نه بازیهای سیاسی
اولین دوره شوراهای اسلامی شهرها با هدف توسعه سیاسی و مشارکت جمعی مردم، در دولت اصلاحات شکل گرفت، اما نتوانست اهداف این دولت را تأمین کند.

اولین دوره شوراهای اسلامی شهرها با هدف توسعه سیاسی و مشارکت جمعی مردم، در دولت اصلاحات شکل گرفت، اما نتوانست اهداف این دولت را تأمین کند. امروز 18 سال از تشکیل شوراها میگذرد و اگرچه با نگاهی به تصمیمگیریها و اقدامات شوراها به ویژه در یک دهه گذشته، میتوانیم تاحدی شاهد بلوغ فکری و عملی اعضای این نهاد مدنی باشیم، اما در این میان آنچه بر اقدامات و فعالیتهای شوراها خصوصا در کلانشهرها سایه انداخته، تفکر سیاسی حاکم بر این مجموعه است.
این در حالی است که بدون شک اگر توان اعضای شوراها، فارغ از اندیشههای سیاسی، بر مبنای رشد و توسعه شهرها و گسترش مدنیت در شهرها بود، امروز میتوانستیم گامهای بلندتری را در ابعاد اجتماعی، فرهنگی، ورزشی و اقتصادی شاهد باشیم. چراکه با سیاسی کردن شوراها حقوق مردم و جامعه ضایع می شود و سیاسی کردن شوراها به هر شکلی، خیانت به حقوق مردم است.
تخصصهای موردنیاز، شرط کاندیداتوری
بدون شک شوراها به عنوان پارلمان محلی تلقی میشوند که وظیفه آنها پیگیری مسائل محلات، شهرها و روستاها است و نباید کارکرد سیاسی داشته باشند. بر این اساس جهتگیری اصلی آنها نباید سیاسی باشد و چهرههایی که به دنبال فعالیتهای سیاسی هستند، باید از حضور در شوراها امتناع ورزند و کاندیداهای انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا باید از بین چهرههای برجسته کارشناس و فنی، آشنا با خدمات شهری و شهری و واقف به مشکلات شهر باشند.
در این میان اگرچه طبق اظهارات محمدرضا عارف، رئیس مجمع نمایندگان استان تهران در مجلس، این اصل برای پنجمین دوره از شوراهای اسلامی شهر و روستا دنبال میشود و کاندیداهای موردنظر بر اساس شاخصهای کیفی معرفی می شوند که در این شاخصها جهتگیری اصلی تاکید بر تخصص و ملاحظات اجتماعی است، اما برخی صاحبنظران بر این باورند که نیمنگاهی به ترکیب کاندیداهای انتخابات شورای پنجم، نشان از فعالتر شدن احزاب و افراد دارای اندیشههای سیاسی برای حضور در پارلمانهای شهری است. حال آنکه تمام کسانی که در قالبهای گروهی، جناحی و مستقل، گام اول را برای شرکت در انتخابات شوراها برداشتهاند، در کلام اعتقادی به شورای سیاسی ندارند. حتی برخی از اعضای شورای شهر در این باره معتقدند، این شهرداری است که عملکرد سیاسی دارد، نه شورای شهر.
در این میان اما به باور کارشناسان با اعتقاد به اینکه شوراهای شهری بیشتر از ترکیب سیاسی برخوردارند تا ترکیب تخصصی، بر این باورند که برای تخصصی شدن شوراها، داشتن تخصصهای موردنیاز شورای شهر باید از شرایط لازم الاجرا برای کاندیداتوری آن شورا باشد.
حال با توجه به اینکه بدنه شوراها را بیشتر ترکیبی از چهرههای سیاسی یا مشهور تشکیل می دهند، این پرسش مطرح است که چه اقداماتی باید باید انجام بگیرد تا شوراها از سمت و سوی سیاسی خود فاصله بگیرند و به سمت تخصصی شدن حرکت کنند؟
فقدان کمیسیونهای خاص مدیریت شهری در احزاب
کارشناسان در این باره میگویند: این یک مشکل جدی است که احزاب سیاسی ما چندان مدیریت شهری را نمیشناسند و این احزاب تاکنون بیشتر درحدود اختیارات قوه مجریه و مجلس شورای اسلامی به مسائل حوزه سیاست ورود پیدا کردهاند و صرفا در ایام انتخابات ورود و حضور پیدا کرده و کاندیداهایی را معرفی میکنند و این اشکال از آنجا ناشی میشود که در احزاب ما کمیسیونهای خاص مدیریت شهری وجود ندارد.
به عقیده آنها همانطور که در احزاب کمیتههای مختلفی وجود دارند که راجع به مسائل مختلف بحث و فکر میکنند و مطالب را در شورا و هیئت مرکزی خود به تصویب میرسانند و به شورای مرکزی و دبیران کل شناخت و آگاهی میدهند، این گونه کمیسیونها هم باید در احزاب وجود داشته باشد؛ اما متاسفانه به جز در یک حزب که آن هم به تازگی کار خود را در این زمینه شروع کرده است، چنین کمیسیونهایی وجود ندارد.
کارشناسان با اعتقاد به اینکه احزاب عمدتا فاقد شناخت و آگاهی کافی از مبحث شوراها و شهرداریها هستند، متاسفانه افرادی را هم که معرفی، نامزد و پشتیبانی میکنند، براساس همین شناخت ناکافی است.
صاحبنظران تاکید میکنند: احزاب اگر اهمیت شوراها و شهرداریها را دریافتهاند، اقدام جدی آنه بایدا این باشد که در درون خود این شناخت را ایجاد کرده و سپس براساس آن شناخت مداخله کنند. چون مداخله آنها زمانی مفید است که شناخت آنها کافی باشد.
نبود احزاب، شوراها را وامدار بخش خصوصی میکند
اما پرسشی که مطرح می شود این است که آیا اساسا وجود و دخالت احزاب در انتخابات شوراها لازم است و یا بهتر است هیچ گونه دخالتی در این زمینه نداشته باشند؟
کارشناسان در پاسخ به این سوال معتقدند: ما اصولا نیاز به حضور احزاب در این عرصه داریم. احزاب باید کادر تربیت کرده و در مردم شناخت ایجاد کنند. احزاب هستند که باید تبلیغات را مدیریت کنند و منافع طبقات و گروههای مختلف اجتماعی را نمایندگی کنند. نبود احزاب و یا نقش ضعیف احزاب باعث میشود که کاندیداها به ناچار صفر تا صد و تمامی امور مربوط به کار تبلیغات را خودشان انجام دهند و این امر موجب میشود که آنها وامدار بخش خصوصی و پیمانکاران و سرمایهداران شوند. سپس وقتی آنها به عنوان اعضا و منتخبان مردم وارد شورای شهر میشوند، طبعا باید این قرض خود را ادا کنند. ولی اگر شوراها وامدار احزاب باشند، مطالبات احزاب مطالبات سیاسی و اجتماعی است و این مطالبات در راستای منافع ملی است و اشکالی هم به دنبال ندارد.
اما مسئلهای که ایجاد اشکال کرده، این است که احزاب در آستانه انتخابات میآیند و افرادی را معرفی میکنند که صرفا دارای شهرت هستند و این شهرت به واسطه فعالیتهای هنری، ورزشی یا به واسطه فعالیتهای سیاسی این کاندیداها حاصل شده است.
حتی شواهد حاکی از آن است که در طی دورههای گذشته، کمتر افرادی از جنس نمایندگان امور محلی انتخاب شدهاند. در حالی که برای مثال حیطه کار وزرا و و کلا متفاوت است با کار در مدیریت محلی و آنها برای کار در مدیریت امور ملی تربیت شدهاند. از همین رو اگرچه جنس این دو جنس کار از هم متفاوت است، اما متاسفانه با هم ترکیب میشود.
نیاز شوراها به شش گروه افراد متخصص و مجرب
به باور کارشناسان، اگر ما شوراها و اهداف تشکیل آنها را به درستی بشناسیم و به عمق آن پی ببریم، براساس وظایفی که قانون برای آنها تعیین تکلیف کرده است، باید افرادی را انتخاب کنیم که بتوانند به این وظایف قانونی خود عمل کنند.
بر اساس این گزارش، وظایف شوراها در دو بخش قابل تقسیمبندی است. یک بخش مربوط به شهرداریها و بخش دیگر مربوط به سایر دستگاههای دولتی و غیردولتی است که وظیفه ارائه خدمات شهری دارند. اما مسلم است که تکالیف و وظایف مربوط به بخش شهرداریها جدیتر است، چون الزامآور است و این شوراها هستند که بودجه شهرداری و برنامه شهرداری را تصویب میکنند؛ شوراها هستند که مواردی مانند نرخ کرایه حمل و نقل عمومی را تصویب میکند و به عبارتی شوراها برای اموراتی حق مقررهگذاری دارند و مقررات تنظیم و تدوین میکنند. پس مشخص است برای اینکه شوراها بتوانند بر عملکرد شهرداریها نظارت کنند، نیاز به تخصصهای مرتبط با وظایف شهرداریها دارند.
وظایف شهرداریها را اگر تقسیمبندی کنیم، این وظایف در شش دسته قابل تقسیمبندی است که دو بخش از آنها مربوط به مباحث درونسازمانی یعنی نیروی انسانی و توسعه منابع انسانی و بحث سازماندهی و ساختاردهی به خود تشکیلات شهرداری است که شرکتها و سازمانهای وابسته را هم شامل میشود. در عین حال دومین وظیفه درونسازمانی شهرداریها، مربوط به حوزه مالی و بودجه آنها است که شهرداریها باید درآمد کسب کنند، اما اگر این درآمدها هدایت نشوند، به سمت و سوی درآمدهای خلاف قانون میرود. همانطور که این اتفاق در شهرداریهای کشور از جمله تهران صورت گرفته است.
همچنین چهار دسته دیگر از وظایف شهرداریها به مباحث برونسازمانی شامل حوزههای حملونقل و ترافیک، شهرسازی، محیطزیست و خدمات شهری و فرهنگی و اجتماعی مربوط است. پس بدون تردید شوراها اگر بخواهند بر این شش دسته وظایف شهرداریها نظارت کنند، به طور قطع به شش دسته افراد متخصص و مجرب در شوراهای شهری هم نیاز دارد.
NGOها و رسانهها وظایف شورا را برای مردم تشریح کنند
با این اوصاف حضور افراد سیاسی و چهرههای مطرح در انتخابات شوراهای اسلامی یک ضعف جدی محسوب میشود و شوراها بیش از آنکه به افراد مشهور و سیاسی نیاز داشته باشند، نیازمند افراد دارای تخصصهای مربوطه در حوزههای مذکور هستند.
اما سوالی که در این رابطه مطرح میشود، این است که در این میان چگونه باید مردم را مجاب کنیم تا به جای رای دادن به افراد سیاسی و مشهور و انتخاب آنها، حضور افراد متخصص را در شوراها در اولویت قرار دهند؟
کارشناسان در پاسخ به این پرسش میگویند: رسانهها، احزاب، NGOها و نهادهای مردمی و گروههای مرجع باید با مردم صحبت کنند و وظایف شورا را برای آنها بشناسانند و تبیین کنند. آنها باید اهمیت شوراها را برای مردم مشخص کنند و توضیح دهند که شورا به نمایندگی مردم شکل میگیرد و از این طریق بخشی از قدرت اداره کشور در اختیار خود مردم قرار میگیرد. در این صورت مردم به شهر خود و چالشهای آن اهمیت میدهند و با تدابیری که از سوی مردم در جهت حفظ و امنیت شهر انجام می-گیرد، میتوانیم امیدوار باشیم که دیگر وقایع تلخی مثل پلاسکو تکرار نشود.
شورای شهر تخصص میخواهد
واقعیت آن است که امروز کلانشهر تهران در مقابل زلزله، سیل و سایر بلایا بسیار ناایمن و ناتوان استد و به طور قطع اگر از اعضای مجرب، متخصص و توانمند در شوراهای شهری برخوردار باشیم، آنها میتوانند شهرداریها را به سمتوسویی متناسب با نیاز شهرها هدایت کنند.
اما اگر شوراها از این مسائل آگاهی نداشته باشند و این حیطهها را نشناسند، خود باید توسط شهرداری آموزش داده شوند که درواقع نهادی است که شورا باید بر آن نظارت کند. پس اگر احزاب درباره این موضوعات آگاهی داشته و کمیسیونهایی داشته باشند و دبیران کل و شورای مرکزی آنها هم با مسائل شهرداری و شوراها آشنا باشند، روی این موضوعات نه صرفا در هنگام انتخابات، بلکه در طول حیات خود فعالیت کرده و اطلاعات لازم را به مردم منتقل میکنند.
حال در شرایطی که هم احزاب و هم رسانهها چه در فضای واقعی و چه در فضای مجازی در طول مدت حیات خود باید به این موضوع بپردازند، باید پرسید که چرا احزاب سیاسی در مورد مدیریت شهری ایران بیاطلاع و فاقد کمیسیونهای تخصصی هستند و چرا نشریات و رسانهها کمتر به حوزه مدیریت شهری میپردازند؟
آنچه مسلم است، سیاسی بودن حق هر فرد مشتاق و علاقهمند به این عرصه است، اما به یقین عضویت در شوراهای شهری به الزامات خاص خود نیاز دارد و نه بازیهای سیاسی.
بازدید:۶۴۴
منبع: صما