ورود شهردار بدون برنامه به بهشت ممنوع!
انتخابات پنجمین دوره شورای اسلامی شهر و روستا برگزار شد و منتخبان مردم برای پارلمان شهری مشخص شدند. تا کمتر از سه ماه دیگر شوراهای جدید مستقر میشوند و از هم اکنون گمانه زنیها برای انتخاب شهرداران به ویژه در کلانشهرها آغاز شده است.

در شهر تهران با توجه به اینکه لیست امید توانست تمام 21 کرسی شورای شهر را به دست آورد پس دور از ذهن نبوده و نیست که شهردار بعدی تهران فردی با گرایشات اصلاحطلبانه خواهد بود و گزینههایی هم که این روزها از محافل رسانهای و تشکیلاتی از آنها به عنوان شهرداران آینده یاد میشود موید همین نکته است. اما به واقع کلانشهری به مانند تهران با این تعداد جمعیت، این حجم ساخت و ساز، این تقاضای روز افزون مهاجران و مسافران به امید یافتن شغل، آلودگی، ترافیک، مشکلات حمل و نقل عمومی، نگرانیهای مربوط به وقوع حوادث غیر مترقبه و چگونگی امداد رسانی و بسیاری معضلات و مسائل دیگر، چگونه باید شهردار خود را انتخاب کند و چه معیارهایی برای انتخاب وی باید مد نظر باشد؟
آنچه مسلم است اینکه مدیریت شهر تهران نیازمند اصلاح است و همگان بر این موضوع اتفاق نظر دارند اما این اصلاح ساختار و روش باید از حالت ایدهآل ذهنی و شعار خارج شده و به برنامهای اجرایی تبدیل شود. به همین خاطر چند ماه باقی مانده تا آغاز به کار شورای شهر جدید فرصت مغتنمی است تا هم منتخبان مردم به موضوعات و مسائل کلانشهر تهران اشراف بیشتری پیدا کنند و از نزدیک با مردم، متخصصان و فعالان عرصه شهری گفتگو و تعامل داشته باشند و هم اینکه از کاندیداهای احتمالی پست شهرداری بخواهند تا برنامههای خود را برای مدیریت این کلانشهر ارائه کنند.
مدیریت کلانشهری چون تهران با بودجه ای نزدیک به 20 هزار میلیارد تومان که بخش اعظم آن از طریق شهرفروشی(بخوانید فروش حقوق شهروندان) حاصل میشود و هزینههای جاری فراوانی که بیش از هر چیز به دلیل سنگین شدن این سازمان به وجود آمده است نیازمند یک برنامه مدون است که به درستی اولویتهای توسعهای آن مشخص شده باشد و برای هر یک از مشکلات و معضلات تهران که روز به روز زندگی را برای شهروندان بحرانیتر میکند چارهای و راهکاری ارائه دهد.
برنامه محور بودن کاندیداهای پست شهرداری تهران، هم میتواند ملاک و معیار درستی برای انتخاب شهردار در اختیار شهروندان و منتخبان شورا قرار دهد و هم اینکه شائبه جناحی کاری و باندبازی حزبی را از این شورا دور میکند. نکته مهم دیگر اینکه اعضای شورا نیز میتوانند طبق برنامهای که این شهرداران احتمالی ارائه دادهاند در صورت راهیابی به ساختمان خیابان بهشت و نشستن بر کرسی مدیریت شهری از آنها مطالبه کنند و وادار به پاسخگویی نمایند.
البته همه اینها نیازمند وجود اتاق شیشهای شورای شهر پنجم است که همه موضوعات و اتفاقات بتواند توسط رسانهها، شهروندان و فعالان اجتماعی و حرفهای رصد شود؛ در غیر این صورت این چهارسال نیز به مانند ادوار گذشته شورا که اتفاقا به شکل یک دست در اختیار هر دو جناح اصولگرا و اصلاحطلب به تناوب قرار داشت به پایان خواهد رسید و اما آنچه باقی میماند شهروندان هستند و معضلات عدیده شهری که سال به سال بر حجم آن افزوده میشود و در این صورت، دیگر نباید انتظار داشت که شهروندان افرادی شناخته شده و بعضا ناشناخته را به واسطه معرفی لیستی که حتی بسیاری از کاندیداهای آن برای ورود به شورای شهر کلانشهر تهران فرصت ارائه برنامههای خود را نیز نداشتهاند چشم بسته به پارلمان شهری پایتخت کشور و یا هر کدام از دیگر کلانشهرهایی که به همین طریق چک سفید امضا از مردم گرفته اند راهی کنند.
بازدید:۷۵۹
منبع: صما