دلایل شانه خالی کردن دولتها از توسعه حملونقل ریلی
بر اساس آمار جهانی، شدت مصرف انرژی در ایران در حالی از دیگر کشورها بالاتر است و در این میان بدون شک بخش زیادی از این شدت مصرف انرژی ناشی از حمل و نقل جادهای است.

از دیدگاه کارشناسان، گسترش حمل و نقل ریلی و انتقال بار از جاده به ریل، نمونه بارز و مشخص اقتصاد مقاومتی است. چرا که نتایج مثبتی اعم از سبز بودن و سازگار بودن با محیط زیست، افزایش بهرهوری در حمل بار و مسافر، کاهش چشمگیر مصرف سوخت در حمل ونقل ریلی نسبت به جاده (معادل یک به هفت در حمل بار و در بخش مسافر یک به دو و نیم)، کاهش تصادفات رانندگی و خسارات ناشی از آن را به دنبال دارد.
با توجه به اینکه یک واگن باری میتواند حداقل معادل سه تریلی بار جابهجا کند، طبیعی است به ازای انتقال هر مقدار بار از جاده به ریل، شاهد کاهش هزینه قابل توجهی در مصرف کمتر انرژی و بهرهوری بالا در حمل بار خواهیم بود.
از طرفی حمل بار از طریق خطوط راه آهن، به افزایش ضریب ایمنی در جادهها می انجامد و در عین حال کمک موثری به حفظ محیط زیست می کند. به این ترتیب هرچه تعداد سفرهای جادهای کاهش یابد و به سفرهای ریلی افزوده شود، تصادفات رانندگی کاهش مییابد و متعاقبا خسارت ناشی از تصادفات جادهای هم به هزینههای کشور تحمیل نمیشود.
هزینههای گزاف عقبماندگی حمل ونقل ریلی
با این اوصاف در شرایط کنونی کشور، توسعه حمل و نقل ریلی و راهآهن به عنوان یک ضرورت مطرح است. در همین راستا کارشناسان و صاحب نظران ذیربط نیز بارها طی سخنرانی در محافل مختلف بر لزوم انتقال حمل و نقل در کشور از جاده به ریل تاکید کرده اند.
بر این اساس، وزارت راه و شهرسازی دولت دوازدهم نیز اولویت و سیاست نخست خود را در حوزه حمل و نقل، بر مبنای توسعه خطوط راه آهن قرار داده و برنامه ریزی در این زمینه یعنی انتقال حمل و نقل از جاده به ریل را در دستور کار خود قرار داده است.
عباس آخوندی با تاکید بر لزوم توسعه حمل ونقل ریلی به منظور کاهش مصرف انرژی، کاهش آلودگی هوا، کاهش ترافیک و افزایش ایمنی گفته است: ساختارهای حمل ونقل در ایران نیازمند تغییرات اساسی است و با تعریف مدل جدیدی باید نحوه ارتباط مناسب نظام حمل و نقل با یکدیگر ازجمله جاده با ریل مشخص شود، بنابراین به دنبال تحول اساسی در حوزه حمل و نقل ریلی هستیم.
چرایی عقب ماندگی حمل و نقل ریلی
به این ترتیب، به نظر می رسد که توسعه خطوط ریلی برای انتقال بار از جاده به ریل، مورد توجه مسئولان ذیربط و وزارت راه قرار گیرد که به طور قطع اقدامی بسیار دشوار بوده و تحقق این مهم نیازمند تغییر در مدل حمل و نقل کشور است. اما از آنجایی که هنوز زیرساختهای مورد نیاز در بخش راه آهن و خطوط ریلی به اندازه کافی وجود ندارد، تحقق این هدف را با چالش مواجه می¬کند.
در شرایط کنونی حمل و نقل ریلی با کمبودهای زیادی مواجه است و با وجود تلاشهای دست اندرکاران صنعت ریلی، وضعیت شبکه ریلی با برنامههای بالاسری فاصله زیادی دارد.
مسئله اصلی این است که دولتها تاکنون اولویت و سرمایه گذاری خود را به بخش جاده معطوف کردهاند و این توجه را به بخش ریلی نداشته اند. دولت جادهها را میسازد و تقریبا به صورت رایگان در اختیار مردم می گذارد، ولی در بخش ریل با توجه به سرمایه گذاری کلانی که در این بخش لازم است، اعتبار کافی تصویب و تخصیص نمیشود.
به عبارتی نحوه مدیریت نظام حمل و نقل کشور، کمبود بودجه، نقص و کامل نبودن خطوط ریلی، پیشرفت کند طرحهای خطوط راه آهن در اکثر مناطق کشور، هزینه بالای حمل بار از طریق ریل نسبت به جاده، هزینه بالای سرمایه گذاری در این حوزه و سایر عوامل موجب شده تا حمل و نقل ریلی در کشور ما از پیشرفت و رشد قابل توجهی برخوردار نباشد. از همین رو راهبردهای عملیاتی، برنامه ریزی دقیق و مهمتر از همه صرف هزینههای کلان در راستای توسعه خطوط ریلی الزامی است.
نیاز مبرم به ظرفیت بخش خصوصی
به عقیده صاحب نظران، هزینه های بسیار بالای توسعه خطوط ریلی باعث شده که تاکنون دولت ها از زیر آن شانه خالی کنند. بنابراین امروزه استفاده از ظرفیت و سرمایه بخش خصوصی در راستای توسعه حمل ونقل ریلی یک الزام و ضرورت اجتناب ناپذیر است و طبیعی است که با توجه به محدودیت های بودجه ای، دولت نمی تواند به تنهایی در این مسیر کاری از پیش ببرد.
البته باید توجه داشت که نگاه سرمایه گذاری در حوزه ساخت راه آهن، به لحاظ هزینه های گزافی که به سرمایه گذاران تحمیل میکند، باید متفاوت از دیگر بخش ها باشد و بحث مهم در این حوزه، ورود سرمایه های جدید با ایجاد بستر رقابتی است تا بخش خصوصی رغبت برای حضور و مشارکت را داشته باشند.
در واقع باید ضمانت های مورد نیاز و جذابیتهای لازم برای ورود بخش خصوصی برای سرمایه گذاری در این حوزه فراهم شود و ایجاد سودآوری در بخش ریلی و جذابیت برای بخش خصوصی جهت سرمایه گذاری در بخش بهره برداری الزامی است.
بازدید:۶۰۴
منبع: صما