کد خبر: ۴۰۹۳۷
تاریخ انتشار: ۱۰:۰۰ - ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۷ 06 May 2018

سیستان در سرازیری چاه نابودی است/ اجرای چالش «آ» و «ب»

سازمان مدیریت بحران، باید آژیر قرمز را بکشد. طرح وضعیت اضطراری یا همان ERP را برای سیستان، اجرایی کند. دیگر نسخه های معاون هماهنگی امور عمرانی استاندار برای دادن ماسک نمایشی به مردم، نخ نما شده است. دیگر فرافکنی‌های خشکسالی و تعمیم آن به کل دنیا و کشور و استان، کارساز نیست.
عباس نورزائی کارشناس منابع طبیعی در یادداشتی گفت وگو درباره وضعیت آب در استات سیستان و بلوچستان را دیگر غیر مفید دانست و نوشت:
 
میزان بارندگی در سال زراعی 96 فقط 7.6 میلی‌متر و ورودی رودخانه ی هیرمند نسبت به سال 96- 95 فقط 2 درصد بوده است.
 
این در حالی است که مخازن طبیعی انباشت آب در سیستان یعنی چاه نیمه های چهارگانه، در سال 1396 تخلیه شد و هم اکنون اندک آبی با کیفیت پایین در آن برای تأمین آب شرب وجود دارد.  
 
در سالی که گذشت، کشاورزی مردم سیستان، نابود شد و هیچ درآمدی عایدشان نشد.  
عدم ورود آب به چاه نیمه ها و تخلیه  غیراصولی آب، به این معنا است که سال زراعی 96_97 کشاورزی خاکستر شد. در سال زراعی 97-98 نیز دو سناریو وجود دارد:
یا آبی وارد نمی شود که در این صورت کشتی صورت نخواهد یافت.  
یا مقادیری آب براساس روند سالهای اخیر خواهد آمد که به دلیل خشکی چاه نیمه ها، صرفاً برای آب شرب، ذخیره سازی می شود، بنابراین در سال 97-98 نیز کشاورزی مردم مواجه با نابودی است.  
در سال زراعی 98-99 نیز برای سومین سال، ولو آبی وارد شود، بخش اندکی از زمین های کشاورزی را اجابت می کند و یا به دلیل کمبود، فقط برای یک مرحله آبیاری بیشتر کفایت نمی کند که با استفاده از تجربه ی سال زراعی گذشته، برای کشاورزی تخصیص نخواهد یافت.
 
طی 3 سال عدم کشت، دامداری ها به حداقل ممکن کاهش می یابد، باغات کاملاً از بین خواهند رفت، به دلیل خشکی و نبود رطوبت، زمین های کشاورزی نیز محل خیزش ماسه بادی  و ریزگرد خواهد بود و نبود رطوبت در عرصه ی دریاچه ی هامون، موجب شدت یابی فرسایش، غلظت ریزگردها می شود و سونامی ماسه بادی و ریزگردها مناطق مسکونی روستاها و شهرهای سیستان، بلکه شهرهای زاهدان، خاش، زرنج و بخش هایی از کشورهای افغانستان، پاکستان و شیخ نشین های عربی را تحت تأثیر قرار خواهد داد.  
 
در این صورت، جهنمی از به هم ریختن تعادل طبیعت در منطقه رخ می دهد و مهاجرت انبوهی مردم را موجب می شود. هجوم لاعلاج مردم به شهرهای دیگر کشور، آسیب های جدی برای شهروندان شهرهای مقصد مهاجرت از یک سو و از سوی دیگر آسیب های پرخطر نیز برای خود و خانواده ی مهاجرین را در پی خواهد داشت.  
 
باید باور کرد که فاجعه‌ای عظیم، پیش رو است. اگر امروز نجنبیم، فردا دیر است، کمااینکه نزدیک به 20 سال است که این زنگ خطر، به صدا درآمده و تا کنون با مرگ تدریجی سیستان روبرو بوده ایم، اما این زمان و فرصت طلایی داده شده توسط طبیعت، را از دست داده ایم.  
اینک ماییم و عذابی که باید در محکمه ی الهی بکشیم. اما در واپسین نفس های سیستان، به داد این مظلومین تاریخ برسید.  
 
سازمان مدیریت بحران، باید آژیر قرمز را بکشد. طرح وضعیت اضطراری یا همان ERP را برای سیستان، اجرایی کند.  
دیگر نسخه های معاون هماهنگی امور عمرانی استاندار برای دادن ماسک نمایشی به مردم، نخ نما شده است. دیگر فرافکنی های خشکسالی و تعمیم آن به کل دنیا و کشور و استان، کارساز نیست.  
 
دوران مصاحبه های کم، ولی نمایشی مدیریت بحران استان در مورد ریزگردها و خشکسالی سیستان، گذشت. دیگر نمایش سیاسی بانوی هامون، طرح ایجاد هامون کوچک، طرح کاشت نواری درختان، همه ی طرح های اجرا شده و نشده، با نبود آب، از مفهوم تهی شده اند.  
 
داخل لوله های انتقال در حال اجرای 46 هزار هکتار، حتی آبی برای تست، جاری نخواهد شد.
اینک در قلب واقعه قرار گرفته ایم، سیستان فقط و فقط قلبش با  «جریان آب»، احیاء می شود. آب، آب، آب ...  
 
دیگر هیچ سیستانی ای نباید سخن گوید، طرح بدهد، پیشنهاد بدهد، همایش برود، جلسه برود.  
تمام مشکل ما در سیستان، دو حرف است:
آ+ب= آب
ما نیازی به سخنرانی ریاضیدان و دکترای اقتصاد نداریم. مسئله ی قامض ریاضی نیست، معادله ی پیچیده ی چندمتغیره هم نیست، همه ی ما راه حل فعلی عبور از این وضعیت را می دانیم.  
 
باید از این به بعد هر سیستانی در هر جمعی واقع شد، فقط دو حرف  «آ» و «ب» را تکرار کند. این یک چالش است.  «چالش آب» دیگر هیچ سخنی در مورد مشکلات سیستان نمی گوییم، فقط دو حرف  «آ» و «ب»
منبع: فارس
برچسب ها: سیستان