مراقب نباشیم؛شیشه های تقلید در معماری می شکند !

کارگر آنلاین : دکتر حسن ابوتراب ، استاد دانشگاه و متخصص شهرسازی و برنامه ریزی شهری است. با او درباره چرایی و چگونگی شهرسازی به سبک ایرانی- اسلامی به گفت و گو نشستیم . به نظر او ، اقتصاد و پول و اولویت مادی طی سال های اخیر به شدت بر حوزه ساختمان سازی حاکم بوده و از دیگر مسائل ساختمان سازی پر اهمیت تر شده است. معماری های سنتی و مبتنی بر عقلانیت و فرهنگ ایرانی از بین رفته و با تقلید کورکورانه از فرهنگ غربی ساختمان هایی می سازیم که فکر آینده آن را نکرده ایم. او می گوید: «براساس علمی ما ضوابط را براساس و اصول مبتنی بر علم ساختمان سازی و تکنولوژی مبتنی نکرده ایم و صرفا بسنده کرده ایم به آنکه اگر زلزله بیاید، شیشه می ریزد و بخشنامه داده ایم که ساختمان شیشه ای دیگر ساخته نشود. این غلط است. آینده نگری در معماری و شهرسازی براساس فرهنگ بومی چیزی است که در دیدگاه ابن سینا و فارابی و رهبر انقلاب وجود دارد و یک ضرورت حیاتی است». ماحصل این گفت و گو را در ادامه می خوانید.
آقای دکتر ابوتراب! از نظر یک مهندس معمار «شهر» یعنی چه؟ و چرا رعایت اصول معماری متناسب با فرهنگ هر جامعه در شهرسازیها اهمیت ویژه دارد؟
از نظر مهندسین معمار و شهرسازان و برنامه ریزان شهری، تعریف شهر به مثابه عرصه ای از طبیعت و جغرافیا و نوع اقلیم قلمداد می شود که بر سطح آن حسب موقعیت فیزیکی و توپوگرافی زمین، سلول های مسکونی یا به عبارتی ساختمان ها یا واحدهای زیستی به نحوی فرم و استقرار یافته اند که نهایتا با احتساب تراکم جمعیت شهر را تعریف و تبیین می کنند، لیکن در نزد فلاسفه و حقوقدانها شهر به عنوان مرکزی از انباشت اموال غیرمنقولی است که ارزش آن بالاتر از عرصه های کشاورزی تعبیر مرغوبیت پیدا می کند و تعریف می شود، در این صورت ممکن است مرغوبیت، صرفا اقتصادی و فقط به منظور کسب درآمد باشد، مانند قابلیت عرصه زمین و بارگذاری توده و حجم ساختمانی به منظور استفاده از احداث کاربری های تجاری یا احداث حجم بیشتر و نامتعارفی از انواع مستغلات و ساختمان های مسکونی با تراکم بالا. یا ممکن است این ارزش از دیدگاه اجتماعی تاثیرگذار (نوع روابط مردم و ساکنان یا شهروندان و انتخاب گروه های اجتماعی یعنی ناشی شده باشد) باشند مانند مرغوبیت محله های مسکونی خوش آب و هوا که دارای نقاط قوتی از نوع آب و هوا (اقلیم) و مناظر دارای چشم انداز و دلپذیر که نهایتا در کشور ما این گونه های مرغوبیت در بازار زمین و مستغلات، با ارزش اقتصادی و عرف معاملاتی در بازار مسکن سنجیده می شود که البته تبدیل هر مرغوبیتی به ارزش مادی (پولی) همیشه مورد قبول بازار میسر نیست، زیرا ارزش فضاها و محیط های شهری گاهی چنان پیچیده و تنیده در مناسبات در روابط گوناگون اجتماعی (شخصی و غیرشخصی) است که در معاملات ساده اقتصادی نمی گنجد، چنانکه اهالی یک محله مسکونی بر اثر احداث یک مجتمع تجاری شلوغ با نقاط قوت جذب بالا یا حتی احداث یک مدرسه یا دبیرستان پر سروصدا و فاقد محوطه و حریم (حیاط به منظور بازی) چنان نالانند که تبعات و اثرات سوء و منفی مزاحم و نامتجانس تاثیرگذار بر محیط آرام زندگی آنها، به منظور و قصد تأدیه خسارت به آنها، چندان کارساز نخواهد بود، چرا که در زندگی همه انسان ها از دیدگاه اقتصادی و مناسبات و معاملات، شاخص و موارد معینی وجود دارد که به معاوضه سلامت روانی و آرامش روحی و دلبستگی های اجتماعی خود با پول رضایت نخواهد داد. به هر ترتیب این اموال منقول و غیرمنقول شهروندان، اعم از زمین و ساختمان ، دائما و به دلایل مختلف، دستخوش مداخلات و تصرفات ضوابط و مقررات معماری و شهرسازی شده و می شود، گاهی مصلحت ایجاب می کند این اموال از ید صاحبان خود خارج شده دراختیار فضاها و تاسیسات گوناگون مورد نیاز عمومی گذاشته شوند و گاهی نیز محدودیت هایی در نوع استفاده و مقدار مجاز ساختمان در آنها ضرورت پیدا می کند و گاهی بالعکس. از سوی دیگر، استفاده از امتیازات کاربری مطلوب تر و حجم ساختمانی بیشتر به مالکین و صاحبان عرصه پیشنهاد می شود و قانونگذار حق دارد، به منظور تامین احتیاجات عمومی شهر و نیز به قصد نظم بخشیدن به ساخت و سیمای آن در وضع فعلی املاک و ساختمان های اشخاص دخل و تصرف کند، چیزی که در تمام ممالک و شهرهای دنیا این دخل و تصرف از راه وضع قوانین و مقررات شهرسازی؟ از یک برنامه ریزی مدون شهری طرحی به نام طرح جامع شهر و سپس در مقیاس بزرگ تر طرحی به نام تفصیلی شامل جزئیات طرح کلی یا همان طرح جامع به منصه ظهور رسیده و با تصویب بالاترین مراجع قانونی رسمیت می یابد و به اجرا گذارده می شود و در این راستا قلمرو گسترده نوظهوری از دیدگاه حقوق عمومی تبدیل و ایجاد می شود، که متاسفانه در کشور ما دایره و قلمرو این گستردگی بسیار محدود و فقیر باقیمانده و به دلیل فقر مقررات شهرسازی اهمیت قانونگذاری در این حوزه مورد توجه کافی قرار نگرفته است تا جایی که مقام معظم رهبری به مناسبت های گوناگون و ویژه، آثار و تبعات مشکلات ناشی از فقدان ناکارآمدی ها در نظام و مدیرت حاکم بر برنامه ریزی شهری، نگرانی ها و توصیه های مؤکدی را در مقاطع مختلف زمانی و حسب گردهمایی های تخصصی، فنی و صنعتی یا مدیران ارشد شوراها و شهرداری ها یا اصحاب و مدیران فرهنگی، هنری ایراد داشتند.
اصولاً ما چیزی به نام معماری ایرانی- اسلامی داریم ؟
باید ابتدا توضیح بدهیم که معماری اسلامی و سنتی به چه چیزی اطلاق می شود. پس باید ابتدا به نظریه هایی در ارتباط با معماری و شهرسازی در شرع مقدس اسلام و منابع مأخذ آن پرداخت که برگرفته از قرآن است و برسیم به جایی که فلاسفه و دانشمندان مانند فارابی و ابوعلی سینا و ابن بطوطه در آن نظریه پردازی کرده اند. نظریه های این فلاسفه به سه اصل استوار بوده است. فارابی و ابن سینا معتقد بوده اند که استحکام بنا، امنیت، آسایش و زیبایی حائز اهمیت هستند. وقتی برگردیم و به جهت گیری ها و توصیه های رهبر انقلاب در طول زمان گذشته نگاه کنیم که به مسائل معماری پرداخته اند، می بینیم به جزئیات ریز معماری اسلامی هم پرداخته اند. در سال 87 در ابلاغ سیاست های کلی برنامه پنجم و در چارچوب سند بیست ساله توسعه که جزء کلی از سیاست های کل نظام است، فرمودند: «هویت بخشی به سیمای شهر و روستا، باز آفرینی و رعایت معماری های پیشرفته برای ایمنی بناها و استحکام ساخت ها حائز اهمیت است». ایشان در سال 83 و در جمعی دیگر فرمودند: «ساختمان های شهری و روستایی کشور، باید به گونه ای طراحی و ساخته شوند که استحکام، زیبایی، تناسب با محیط، صرفه جویی و رعایت شاخص های بومی و سالامی در آنها اتخاذ شوند.» پس ایشان جان کلام را تاکنون گفته اند، به خصوص ماجرای استحکام، زمانی امنیت و آسایش در ساختن یک ساختمان رعایت می شود که این بنا براساس اسلوب و روش های مبتنی بر یکسری برنامه های حساب شده ساخته شده باشد. رعایت این نکات بنای ساخته شده را مستحکم و امنیت آن شهروند را فراهم می کند.
سبک زندگی ما باید بر مدار فرهنگ غالب جامعه ما که فرهنگ ایرانی- اسلامی است بچرخد. از طرفی، ساختمان ها و معماری ما هم باید براساس همین فرهنگ غالب باشد که نیست! باتوجه با تاثیر قابل توجه معماری و نماها بر سبک زندگی، به نظر شما الان میان فرهنگ و معماری ما همخوانی وجود دارد؟ خیر، همخوانی وجود ندارد. اقتصاد و پول و اولویت مادی طی سال های اخیر به شدت بر حوزه ساختمان سازی حاکم بوده و از دیگر مسائل ساختمان سازی پر اهمیت تر شده است. معماری های سنتی و مبتنی بر عقلانیت و فرهنگ ایرانی از بین رفته و با تقلید کورکورانه از فرهنگ غربی ساختمان هایی می سازیم که فکر آینده آن را نکرده ایم. حتی در بحث نظارت هم ما ضعف داریم و جالب است که رهبری ما به تمامی این نکات به طور دقیق اشاره کرده اند. ایشان در جایی اشاره داشته اند که «معماری نامتجانس تهران و اختلاف فاحش بین محلات تهران، مسائل بسیار مهمی است و اینها را باید شناخت مشکلاتی که ممکن است از آنها نقطه ضعف به وجود بیاید باید شناخت، خطرها را باید شناخت و آماده و مهیا بود و در فکر تجهیز خود باشیم». در شرایطی که می دانیم تهران روی گسل زلزله است اما می بینیم که در همان مکان ها مجوزهایی داده شده و ساخت و سازهایی انجام شده است، آن هم با بناهایی که در زمان آمدن زلزله آسیب های زیادی به شهروندان وارد می کند و حتی نما و کیفیتی دارند که خود آسیب را دو برابر می کنند! نماهایی مثل «نماهای شیشه ای» که متاسفانه نمایی کورتان محسوب می شوند. نماهایی که از ممالک غربی گرفته شده اند، این نماها دارای 9 لایه و رتبه اند یعنی هرگونه پرت حرارتی را به صفر رسانده و از نظر استحکام و زیبایی عالی است اما ما از آن نما تنها شیشه آن را برداشته ایم و فاصله بین داخل و بیرون، یک شیشه است! در حالی که این نما، نمایی کامل و استاندارد هم نیست و جالب است که ضوابط شهرسازی رعایت نمی شود. ما ضوابط را براساس و اصول مبتنی بر علم ساختمان سازی و تکنولوژی مبتنی نکرده ایم و صرفا بسنده کرده ایم به آنکه اگر زلزله بیاید، شیشه می ریزد و بخشنامه داده ایم که ساختمان شیشه ای دیگر ساخته نشود. این غلط است. آینده نگری در معماری و شهرسازی براساس فرهنگ بومی چیزی است که در دیدگاه ابن سینا و فارابی و رهبر انقلاب وجود دارد و یک ضرورت حیاتی است.
چه چاره ای باید اندیشید ؟
ابتدا باید دانش و تکنولوژی تخصصی لازم را تعلیم بدهیم و در بحث نظارت هم آنجا که نقاط ضعف وجود دارد، شناسایی تقویت و رفع ایراد کنیم.
کمی از شاخصه های معماری ایرانی- اسلامی برای ما بگویید لطفاً . فارابی معتقد است که یک شهر اگر دارای ساختمان های مسکونی متعددی است و دارای شاخصه های شناسایی شهر از جمله حصار، میادین، بازارها و غیره شاخص های کامل یک شهر در اعصار زمان است. امروز هم بر حسب جمعیت و چگونگی شکل گیری محلات و.... شهر را می توان تبیین کرد. فارابی می گوید: «شهر مانند کالبد انسان است که این انسان دارای تنه ای است که بر آن عقل حکم می کند و شوارع و رگ های این کالبد به مثابه خیابان ها، کوچه ها و گذرگاه ها است که خون حیات در این کالبد انسان دقیقا اقتصادی است که مترتب بر درون شهر است». این انسان یا شهروند در داخل این محیط کار و تلاش می کند و آسایش خود را تامین می کند. ارتباط بین این انسان و عناصر شهری باید براساس اصول و نظم باشد. این نظم را در علم شهرسازی «ارگونامی» می گویند که آن برگرفته از یک کلمه یونانی است (کار+ قانون). این علم نهایتاً به علم دیگری می رسد به نام «آنترپومتری»، یعنی علم تناسب بین انسان و محیط در فضای داخلی و خارجی. فضاها در علم معماری و شهرسازی حسب روابط انسان ها و نوع زندگی به دو بخش تقسیم می شوند: فضاهای درونی (ساختمان ها و درون خانه) و فضای باز و عمومی. ارتباط بین انسان و علم «ارگونامی» این است که زمانی که انسان در خانه خودش مشغول کار یا استراحت است باید ارتباطی با اشیا داشته باشد که در این ارتباط، تجانس و هماهنگی دیده شود. این ارتباط، ابعادی متعارف باید داشته باشد. در بیرون از فضای خانه یعنی در فضاهای شهری، انسان در رابطه متقابل با اشیای پیرامونی در شهر قرار دارد که باز باید این ارتباط هم دارای تجانس و هماهنگی باشد.
این تجانس و تناسب چه فایده ای دارد ؟
همین تناسب و تجانس معقول است که ارتباط فی مابین انسان و محیط را سازگار می کند و چون از نظم پیروی می کند هیچ وقت دچار ناهنجاری نمی شود، درحالی که اگر غیر از این باشد مشکلاتی شدید ایجاد می شود. مانند همین مسائلی که حسب فرهنگ های گوناگون در یک مجتمع ساختمانی ممکن است به وجود بیاید که نهایتاً سبب تقابل ساکنان می شود و ارزش همسایگی را به حاشیه می راند و سبب سلب آسایش می شود. دقیقا همین مسئله را رهبر انقلاب با محور حیات طیبه اسلامی در سال 78 و به مناسبت آغاز به کار شوراهای اسلامی شهر و روستاییان کردند و مختصات شهر اسلامی و خدمات شهری را بر شمردند.رعایت اصول تناسب و تقارن و توجه به روابط انسان با محیط از ضروریاتی است که مدیران شهری باید به آن توجه داشته باشند. شما به عنوان شهروند نمی توانید در خانه ای زندگی کنید که سقف اتاق شما 6 متر باشد! در این صورت در زمستان ها مجبور هستید چندین بخاری و شوفاژ روشن کنید تا خانه گرم شود و اینجاست که به خاطر یک بی دقتی در معماری، اتلاف انرژی و اسراف صورت می گیرد. یک نمونه این ناهماهنگی ها در میدان فردوسی تهران است. در حالی که در یک ضلع میدان بازار زیبا با معماری قدیمی صفویه وجود دارد اما در سوی دیگر با یک بد سلیقگی برجی را ساخته اند با یک معماری غربی ! اینها متجانس نیستند.
به نظر می رسد گسترش معمار ی های غیراصولی و نامتجانس با فرهنگ بومی ما در تهران بیشتر از همه جای دیگر کشور باشد؟ بله، درست است که سبک معماری غیربومی در بیشتر شهرهای ما رسوخ کرده اما در کلانشهرها به ویژه تهران بیشتر از همه جاست. مسائل کنونی شهر تهران که روی سخن ماست، ما را به سمت برخی آمارها و شاخصه های غلطی می برد که باعث ناهنجاری در بحث ساخت و ساز و روابط بین انسان و محیط و انسان با انسان شده است. بدیهی است که با مراجعه به آمار نزاع های بین ساکنان مجتمع می بینیم که افراد با تنوع عاداتی که دارند در داخل یک مجتمع مسکونی ممکن است دو همسایه حتی بر سر انتخاب پارکینگ به نزاع بپردازند و از آنجا که فقدان بحث قانونی در حقوق آپارتمان نشینی وجود دارد بعضی ها حتی سر یک موضوع جزئی هم دعوای شدید راه می اندازند . اکنون که نگاه می کنیم ، می بینیم یکی از علت های واضحی که ما را به معماری کنونی کشانده است فقدان دیدگاه صحیح و مطلوب از دیدگاه فنی، تخصصی و علمی مترتب بر طرح های جامع و تفصیلی شهرهای ماست. ما در قبل اگر مجوزهای ساخت و راهکارهایی را برای برون رفت از مشکلات ساخت و ساز و مدیریت شهر به صورت بخشنامه ای و ضوابطی طراحی می کردیم، چنین مشکلاتی به وجود نمی آمد که این باز می گردد به زمان مدیریت شهری در سال های پیش از 84 . در حال حاضر هم، به رغم اینکه طرح تفصیلی به تصویب رسیده است، اما این طرح نقاط ضعف بسیاری را دارد و مدیران شهری باید آن را اصلاح کنند.
چه ضعف هایی ؟
یکی از بارزترین ضعف هایی که در طرح تفصیلی تهران وجود دارد این است که متاسفانه نگاه مهندسان دست اندرکار در تهیه طرح، به صورت منفک و جدا از هم بوده است و فرامنطقه ای فکر نکرده اند.
اختلالات موجود در سبک معماری و شهرسازی را چطور می توان حل کرد ؟ اولین گام چیست؟
اولین گام، استفاده از نیروهای متخصص و باتجربه و با دانش فنی و آگاه به مسائل شهر و فرهنگ مردم در شهر است . باید از افرادی که صلاحیت علمی دارند، استفاده کرد .
آیا قبول دارید که سبک زندگی در حال در جا زدن است ؟
سبک زندگی خیلی از ماها در حال حاضر، مانند ساختمان های با «نمای شیشه ای» است که مراقب نباشیم شیشه می شکند ! تقلید کورکورانه از غربی ها عامل مهم اختلال در سبک معماری و زندگی ایرانیان است
بازدید:۸۸۷