کد خبر: ۳۴۲۶۴
تاریخ انتشار: ۲۳:۲۳ - ۱۱ فروردين ۱۳۹۶ 31 March 2017

جایگاه مسائل اجتماعی و اولویت‌های اجتماعی در شهرهای جدید

به گفته حسین ایمانی جاجرمیمحیط زندگی انسان در شهرها و مناسبات ارتباطی متقابلی كه میان انسان و فضا وجود دارد مساله مهمی در هویت‌بخشی است. با توجه به این واقعیت كه اكثر جمعیت‌های انسانی امروزه در شهر‌ها ساكن هستند، پرداختن به مجموعه عواملی كه این هویت شهری را در جوامع شكل می‌دهد، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

حسین ایمانی جاجرمی از جایگاه مسائل اجتماعی و اولویت‌های اجتماعی در شهرهای جدید و اهمیت هویت‌بخشی به این شهرها می‌گوید.

هویت مهم‌ترین شاخصه‌ای است كه هر پدیده‌ای را از دیگری متمایز می‌كند و این تفاوت‌هاست كه ویژگی‌های متنوع هستی در ابعاد مختلف را ایجاد می‌كند. همان‌طور كه در مورد انسان گفته می‌شود زمانی كه فرد نتواند میان خود و دیگران تفاوتی را برجسته كند دچار مشكلات هویتی می‌شود، در مورد شهرها هم این تفاوت‌ها و ویژگی‌ها است كه شاخص‌های متنوع را می‌آفریند. محیط زندگی انسان در شهرها و مناسبات ارتباطی متقابلی كه میان انسان و فضا وجود دارد مساله مهمی در هویت‌بخشی است.

با توجه به این واقعیت كه اكثر جمعیت‌های انسانی امروزه در شهر‌ها ساكن هستند، پرداختن به مجموعه عواملی كه این هویت شهری را در جوامع شكل می‌دهد، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است كه توجه به آن می‌تواند از بحران‌های شخصیتی و اجتماعی جلوگیری كند. بر اساس این مقدمات و در راستای آگاهی از برنامه‌های شركت عمران شهرهای جدید در حوزه‌های اجتماعی و فرهنگی سراغ حسین ایمانی جاجرمی، عضو هیات‌مدیره شركت عمرانی شهرهای جدید  رفتیم تا درباره هویت شهرهای جدید و  مجموعه عواملی كه مطالبات اجتماعی مردم ساكن در شهرهای جدید را سامان می‌دهد، گفت‌و‌گو كنیم.

  با توجه به تخصص شما در حوزه علوم اجتماعی اگر موافق هستید در ابتدای بحث، درباره جایگاه مسائل اجتماعی در شهرهای جدید صحبت كنیم، اولویت‌های اجتماعی در شهرهای جدید چه جایگاهی دارد؟

فلسفه احداث شهرهای جدید در دوره‌ای مطرح شده كه بحثی ذیل عنوان «پیوست‌های اجتماعی» در شهرهای جدید وجود نداشت. البته این رویكردی است كه باید از منظر انتقادی به آن نگاه شود، به هرحال امروز متولیان امور متوجه شده‌اند كه هر طرح عمرانی در بطن خود نیازمند پیوست‌های اجتماعی و فرهنگی است. در مورد شهرهای جدید باید به این نكته اشاره كرد كه هر فعالیت مبتنی بر شهرسازی در واقع نوعی تمدن‌سازی و مدنیت است و در ذات خود باید شئون مختلف از جمله مباحث اجتماعی، فرهنگی، امنیتی، آموزشی، بهداشتی و... را نیز در بر بگیرد. برای تحقق این شاخصه‌ها هماهنگی میان قوا نیاز است تا مثلا وزارت نیرو، وزارت بهداشت، نیروهای انتظامی و... به سرویس‌دهی به مردم بپردازند.

  در حال حاضر این نگاه چند وجهی مورد نظر شما در شهرهای جدید دیده شده است؟

در مسیر اجرای برنامه‌های عمرانی‌، جاده كشیده شده اما برای مدارس، پاسگاه‌های انتظامی، بانك‌ها، محیط‌های فرهنگی و تفریحی و... فكری نشده است. این مشكلی است كه به دلیل عدم استفاده از دیدگاه‌های كارشناسی شده در پروژه‌های شهرسازی گذشته ایجاد شده است. پاسخگویی به این مطالبات بر زمین مانده نیازمند همكاری و مشاركت نهادها، ارگان‌ها و سازمان‌های مختلف است تا روند تكمیل بخش‌های مختلف در پروژه‌ها عملیاتی شود.

  ابهامی برای من و شاید بسیاری از مخاطبان درباره فلسفه وجودی شهرهای جدید و مساكن اجتماعی وجود دارد. آیا راهكار جایگزینی برای این نوع مساكن وجود دارد؟

ببینید، در ابتدای قرن بیستم، ۲۵درصد جمعیت انسانی در شهرها و ۷۵درصد باقی مانده در روستاها ساكن بودند. این روند در ابتدای قرن ۲۱ به عكس شده است. با چنین اعداد و ارقامی باید گفت گریزی از شهرهای جدید و مساكن اجتماعی و مهر وجود ندارد. ولی مساله اینجاست كه باید مشكلات این نوع شهرها را با سیاست‌های درست و معقولانه رفع كنیم. به عبارت درست‌تر باید به جای پاك كردن صورت مساله، آن را حل كنیم. اتفاقی كه در شركت عمران شهرهای جدید افتاده است این است كه از سال۹۵ توجه به رویكردهای اجتماعی به سیاست‌ها و برنامه‌های شركت مادر و شركت‌های تابعه اضافه شده است. از سال ۹۲ این توجه وجود داشت اما از سال۹۵ موضوعات اجتماعی به عنوان یك اولویت مطرح شده است.

  مهم‌ترین اقدامی كه به نظر شما در ساختار اجرایی شركت عمران شهرهای جدید باید در نظرگرفته شود، چیست؟

به عنوان یك ضرورت عاجل باید معاونت فرهنگی و اجتماعی در ساختار مدیریتی شركت دیده شود. در كنار این ساختارسازی باید دنبال كارشناسان و متخصصانی در حوزه‌های عملیاتی و تئوریك بود تا از این طریق برای معماران و مهندسان شهرسازی نقشه راه اجتماعی و فرهنگی ترسیم شود.

  شما به موارد متفاوتی اشاره كردید، اما توضیحی درباره عملكرد اجتماعی شركت ندادید، در این حوزه چه شاخص‌هایی مورد توجه قرارگرفته است؟

ببینید؛ رویكرد تخصصی درباره مسائل اجتماعی باید به سمتی رود كه متخصصانی كه هم در عمل و هم در تئوری صاحب تجربه هستند جهت‌گیری‌های عملیاتی و حرفه‌ای مهندسان و معماران و دیگر بخش‌های تاثیرگذار شهرسازی را مشخص كنند. این وضعیت در دوره جدید مدیریتی شركت عمران شهرهای جدید در پیش گرفته شده است تا قبل از اجرای هر پروژه‌ای پیوست‌های فرهنگی واجتماعی تدارك دیده شود.

  اگر ممكن است به صورت مصداقی بخشی از این اقدامات را تشریح كنید.

نخستین مورد مساله محله محوری یا اجتماع محوری است كه به عنوان یك راهبرد جدی مطرح شده است. برای تحقق این راهبرد هر پروژه مربوط به شهرسازی باید به صورت «مسكن محله مبنا» عملیاتی شود. اگر این رویكرد محله محور مورد توجه قرار بگیرد، مطالبات اجتماعی و فرهنگی مردم فرصت عرض‌اندام پیدا می‌كند و زمینه توجه به آنها فراهم می‌شود. معادله هویت نیز یكی دیگر از مشكلاتی است كه در شهرهای جدید باید مورد توجه قرار بگیرد. برای حل این مشكل نیز از شهرهای تابعه خواستیم كه بنیان‌های هویت در شهرهای جدید را بر اساس برنامه‌های تدارك دیده شده، پیش ببرند. شهرهایی چون بینالود (خراسان رضوی)، سهند (آذربایجان شرقی) و... نمونه‌هایی از شهرهایی هستند كه تلاش شده بر اساس اولویت‌های هویت ملی و مذهبی ایرانیان محقق شوند. مثلا ایستگاه راه‌آهن باید مركز باشكوه شهر باشد. مساله دیگر ممتاز بودن شهرها است. مثلا اینكه چرا شهری مانند دوبی برای بسیاری از افراد دنیا جذاب است. در واقع این شهر شاخصه‌های ممتازی دارد كه توجه‌ها را به خود جلب می‌كند. هر شهر جدید باید این ویژگی‌های خاص را در خود ایجاد كند و پرورش دهد.

  آیا در ایران به چنین شاخص‌هایی توجه شده است؟

در همین تهران كه پایتخت كشور ما محسوب می‌شود، محیط پیاده‌روی وجود ندارد و آلودگی آزار‌دهنده‌ای به چشم می‌خورد، شهرهای جدیدی كه در اطراف تهران ایجاد شده‌اند، می‌توانند این كمبودها را به نوعی جبران كنند، اساسا این یكی از ویژگی‌های نسل جدید شهرهای جدید است كه می‌توانند مكمل شهرهای مادر و كلانشهرها باشند. این یك ایده بنیادین است كه باید در افق‌های زمانی متفاوت بر اساس نیازهای روز جامعه لحاظ شود. شاید برخی تصور كنند كه قایل شدن چنین نقشی برای شهر پرند كمی رویاپردازانه باشد، اما با برنامه‌ریزی مناسب می‌توان به این نقطه آرمانی رسید. به عنوان مثال شهر گلبهار در استان خراسان رضوی می‌تواند از ظرفیت زایران مشهد مقدس در مسیر ارتقای هویت شهری بهره ببرد  و سایر شهرها هم هركدام شاخصه‌هایی دارند كه بر اساس آن می‌توانند هویت جمعی خود را شكل دهند.

  این شرایطی كه شما درباره هویت شهری و پیوست‌های فرهنگی مطرح كردید، نیازمند تحقیقات جدی و پژوهش‌های تخصصی است، آیا در این زمینه كاری صورت گرفته است؟

سوال خوبی است؛ بخش جمعیت‌شناسی دانشگاه تهران قرار است اطلاعات اقتصادی و اجتماعی شهرهای جدید و مساكن مهر را آماده كند تا بتوان بر اساس اطلاعات درست برنامه‌های عملیاتی را تدوین كرد. توصیه ما به مدیران این است كه از این بسته‌های اطلاعاتی به نحو احسن استفاده كنند.

  به عنوان یك كارشناس نقش دولت را در این پروسه چطور ارزیابی می‌كنید و چه توقعی از ساختارهای دولتی برای بهبود شهرهای جدید می‌توان داشت؟

در مورد ساختارهای اجرایی یك نكته وجود دارد كه باید بیشتر مورد توجه قرار بگیرد، ما باید در سیستم مدیریتی به نقطه‌ای برسیم كه تغییرات دولت‌ها برنامه بنیادین و كارشناسی شده را دچار تغییرات اساسی نكند. اشكالی كه برخی دولتمردان دارند این است كه تصور می‌كنند رویكردهای فرهنگی و اجتماعی را می‌توان از طریق روش‌های محدود‌كننده و پلیسی حل و فصل كرد، در حالی كه این اصل امروز در دنیا كاملا پذیرفته شده كه معادلات فرهنگی و اجتماعی را باید از طریق الگوهای فرهنگ‌ساز و آگاهی بخش ارتقا داد. مشكلات مناطقی مثل خاك‌سفید تهران یا زورآباد كرج نشان داد كه مسائل شهری و اجتماعی را نمی‌توان از روش‌های غیرفرهنگی حل كرد.

  این روش‌های فرهنگی كه شما روی آن تاكید می‌كنید، چه ویژگی‌هایی دارند؟

ابتدا باید پایش مناسبی روی عدم تعادل سیاست‌های منطقه‌ای و مشكل فقر در مناطق مورد بررسی قرار داد. اشكال دیدگاه‌های پوپولیستی در بخش اجرا این است كه تصور می‌كنند با تصمیم‌های مقطعی و عوامانه می‌توانند مشكلات ساختاری را حل كنند. در حالی كه سیاست دولت‌های آینده نگر این است مردم را توانمند سازند. این دو مدل تفكر در مدیریت كشورمان امتحان شده و مردم به خوبی می‌توانند در این زمینه قضاوت كنند. در دوره جدید مدیریتی كشور تلاش شده تا نه بر اساس دیدگاه‌های عوامانه، بلكه بر اساس منافع واقعی مردم تصمیم‌سازی شود.