سقفی به وسعت آسمان میخواهم
سازه نیوز:پیشینهی فرهنگ، ادب، اخلاق و هنر سنندجیها بر کسی پوشیده نیست و شاید کمتر کسی از تاریخ چند دههی اخیر، از شهر سنندج و نشانههای بزرگ نوعدوستی و همدلی آن بیخبر باشد، پس بیمناسبت نیست که آن را مهد اخلاق و فرهنگ میدانند، پشت دیوارهای این شهر در کنج دل خانوادهها، سلام و علیکهای هر صبح و گاهی نگاههایی که بیدلیل مهربانند و بیهیچ کلامی به هم میفهمانند.
که همدلی از همزبانی خوشتر است نفس میکشد، و امروز، صحنه ای دیگر در این شهر و حافظه این دیار رقم میخورد آن هم در قالب دیداری که نه از جنس آمد و رفتهای خشک اداری است و نه از جنس بالادست و فرودست.
این روزها با خود فکر میکنم، ما چقدر به رویاهایمان محتاجیم، رویاها و امیدهایمان، امیدها و شادیهایمان، حتی کوچک، کوچکتر از یک خاطرهی زیبا در ذهن کودکی شش ساله که امروز برخلاف هر روز باید زودتر از خواب بیدار میشد و انتظار فردی را میکشید که شاید حتی نامش را نداند اما خوب میداند که انتظارش معنایی متفاوت با همهی انتظارهایش دارد انتظار کسی که شاید کمی شبیه رویاهایش باشد.
بد نیست بدانیم میهمان این کودک کسی نیست جز «سالار مرادی» نمایندهی مردم شهرستانهای سنندج، دیواندره و کامیاران در مجلس شورای اسلامی، که این بار نه بهنام و در ردای نمایندگی بلکه از جنس خود مردم و با نگاهی از منظر دیدگان آنان است که بیهیچ تشریفاتی پای درد دل مادران و کودکانی مینشیند که به اندک دلخوشی قانعاند و هر روز با سیلی صورت خود را سرخ میکنند، اما...
مادرِ قانع و هیمن که سالهاست چرخ خیاطیش چرخ زندگیش را میگرداند به ما میگوید، پدرشان رانندهی آژانس بود و پس از تصادف دو سال قطع نخاع شده و با آنکه نمیتوانست دیگر راه برود سایهاش همچنان برسرمان بود.
تُن صدایش لرزان میشود و آرامتر ادامه میدهد: همسرم پس از دوسال عمرش را به شما داد و من ماندیم و دو کودک و مادری پیر...
شایسته بغضی میکند و با لحنی شرمآگین از مصائب فقدان همسر و نبود پشتیبان مالی و عاطفیاش این گونه میگوید: با حمایت کمیتهی امداد توانستیم خانهای را بخریم، خدا رو شکر الآن سرپناهی داریم اما وام خرید خانه برایم سنگین است و دست و بالم خالی، با چرخ خیاطی امورزندگی را میگذرانم و هر دو فرزندم هنوز نانآور خانهام نشدهاند، برادرهایم به حرمت حضور مادرم کمک حالی هستند اما آنها هم خود گرفتارند و من باری بر دوششان، پسر بزرگم افتخار من است و با آنکه میدانم با کافینت رفتن رویاهایش را به تصویر میکشد اما باز امید دارم که روزی مهندسی میشود که پایههای زندگیمان را محکم میکند و پسر کوچکم نیز دلخوشیم برای ادامه دادن راهیست که باید بدون پدر با آنها طی کنم.
«سالار مرادی»، نمایندهی مردم شهرستانهای سنندج، دیواندره و کامیاران در مجلس شورای اسلامی، پس از شنیدن درددلهای این مادر میگوید: خوشحالم که خانوادههای این شهر هنوز هم با آنکه میدانم فقر جزء لاینفک زندگیشان شده اما باز با آبرو و عزت زندگی میکنند.
او ادامه میدهد: برای مهندس کوچک لپ تاپی و برای مادر فراهمسازی شرایط شرکت در کلاسهای آموزش حرفهای خیاطی فراهم شود تا هرچند کوچک اما باری از دوش این خانواده برداشته شود.
سقفی به وسعت آسمان برای نگاههای ساکت مادرم میخواهم
اعتماد تنها یک واژه نیست، واژهای که بارها بر سر زبان بیاوریم و یا آن را بشنویم و یا آن را ادعا کنیم، اعتماد حسی است عمیق در درون آدمها، درست همانند اعتمادی که هنگام باز شدن درب دومی که به روی ما گشوده شد دیدیم، در نگاه خانوادهای کوچک با دلهایی بزرگ، جالب بود در خانهای که هرچند تیرهای شکسته سقف آن زخمیتر از دستهای پینه بسته مادر نبود اما هر آن ترس فرو ریختنش ماندن زیر آن را وهمناکتر میکرد، باز هم با اعتماد به وجود کسی که همواره هوایمان را دارد تو را به ماندن کنارشان تشویق میکرد.
دغدغهی مادر خانوادهی پذیرایی از میهمانانی است که میگوید نور چشمانش هستند، اما دختر بزرگ خانواده جسورانه از دردهایی که تا به حال با آنها زندگی میکرد، میگوید: خانه، مال ما نیست سه میراثدار دارد که آن را به چوب حراج گذاشتهاند، سقفش هر آن است که بریزد اما باز هم از هیچی بهتر است، پدرم براثر عارضهی قلبی عمرش را به شما داد و ما ماندیم و کولهباری سنگین شده از غم و بدهی، برادرم بجای بودن در جمع دوستان کارگری میکند و ما نیز به امید فردایی بهتر درس میخوانیم، گاهی فکر میکنیم به سقفی که شاید روزی بر سرمان فرو ریزد و گاهی به ترس فرصتی که برای از دست دادن این سقف به ما داده شده، عموهایم میخواهند خانه را خالی کنیم اما ما نه سرمایه ای داریم و نه...
سکوت میکند و برادرش ادامه میدهد، برایم کار عار نیست، دوست دارم اما کفاف نمیدهد، کمیتهی امداد به ما کمک میکند، شکر! اما...
سالار مرادی سکوت را میشکند و با اعلام اینکه همگی خوب میدانیم که با وجود سرانهی کمی که به کردستان اختصاص داده شده خانوادههای بسیاری در فشارهای اقتصادی قرار گرفتهاند، میگوید: شما خانوادهای خوشبخت هستید، چون همدیگر را دارید و چه سرمایهای بزرگتر از این که همگی در بهترین راه قدم گذاشتهاید.
او ادامه میدهد: میدانم شرایط آنقدر آزاردهنده است که شاید نتوان انتظارهای شما را در حد اعلا برآورده کرد اما با توجه به رسالت کمیتهی امداد امام خمینی(ره) که همان حمایت، کمک و هدایت برای خودیاری است و با کمک دیگر نهادها و ارگانها قدمی کوچک برایتان برداشته میشود.
نمایندهی مردم شهرستانهای سنندج، دیواندره و کامیاران در مجلس شورای اسلامی میگوید: با علم به اینکه حفظ شأن و حرمت انسانها بالاترین وظیفه هر کسی است تلاش میکنیم تا با حفظ این حرمت و جایگاه عزت و کرامت خانوادههایی را که در اوج نداری هرگز ادعایی نداشتهاند را یاری که نه خدمت کنیم.
«قنبر موسینژاد»، مدیرکل کمیتهی امداد امام خمینی(ره) کردستان نیز در ادامه این دیدار با بیان اینکه بالغ بر 3200 خانوار تحت پوشش این نهاد فاقد مسکن مناسب هستند، گفت: امید است بتوان با فراهم کردن شرایط و تأمین اعتبار در راستای خانهدار کردن این قشر ضعیف و آسیبپذیر تلاش کنیم.
پایان کابوس اجارهنشینی برای آنان که صبورانه امید را میسرایند
بیسرپناهی درد غریبی است، به ویژه در کشور و شهر ما سنندج که بیشترین فشارهای اقتصادی به دوش قشر میانی و پائین جامعه سنگینی میکند.
به گزارش خبرنگار ایسنا، باید گفت آمار و ارقامهای رسمی در این مورد که چه تعداد از مردم اجارهنشین هستند سر به فلک کشیده و از طرفی گرانی و نرخ غیرمتعارف اجارهها از جمله نرخ اجارهی یک اتاق معمولی در این شهر به قدری بیحساب و کتاب افزایش یافته که به شکل شوخی تلخی درآمده است و کار به جایی رسیده که مایهی حیرت و تأسف همهی مردم و حتی باعث اعتراض برخی مسئولان نیز شده است.
مصیبت نداشتن یک آلونک، یک چهار دیواری با حداقل امکانات رفاهی برای بسیاری از مردم ما به صورت آرزو و رویاهای شیرین و دست نیافتنی درآمده است، متأسفانه با وجود همنوایی عمومی هنوز هم شاهد درگیریهای صاحبخانه و اجارهنشینان هستیم، بارها اسباب اثاث اجارهنشین توی کوچه ریخته شده و صاحبخانه بعنوان طبقهی جدید یا شکلی جدید از کارفرما، به انحا مختلف در پول آب، برق، گاز، تلفن و ... خدمات مشترک، در حق اجارهنشین بندهنوازیها میکند.
راهی که کمیتهی امداد امام خمینی(ره) در آن گام نهاد پایان دادن به کابوس تلخ خانوادههایی است که گاهی حتی 100 درصد درآمدشان را به پای اجارهنشینی میدهند و آن با اتمام پروژهی «مسکن مهر» 51 واحدی که آخرین ایستگاه بازدید ما را به خود اختصاص داده بود، است.
مدیرکل کمیتهی امداد امام خمینی کردستان(ره) با اشاره به اینکه این پروژه در زمینی به مساحت 4800 متر احداث شده است، گفت: این پروژه از محل اعتبارات سفر رهبری به استان است که با 750 میلیون تومان اعتبار در 12 بلوک ساخته میشود.
وی بزرگترین مشکل ادامهی روند ساخت و ساز را نبود توان مالی خانوادههای تحت پوشش برای تأمین سهم خودیاری برشمرد و افزود: این پروژه، پیشرفت فیزیکی 50 درصدی دارد که در صورت اختصاص دادن اعتبار تا 22 بهمنماه به بهرهبرداری میرسد.
مرادی، نمایندهی مردم شهرستانهای سنندج، دیواندره و کامیاران در مجلس شورای اسلامی، با اشاره به اینکه تلاش خود را برای جذب سرمایه در راستای اتمام این پروژه به کار میبندد، گفت: این پروژه میتواند به عنوان الگو و نقطهی عطفی برای دیگر بخشها تبدیل شود.
وی با بیان اینکه تأمین مسکن یکی از اصلیترین دغدغههای خانوادههای نیازمند است، افزود: با همکاری سازمان مسکن، جذب خیرین و بهرهگیری از دیگر پتانسیلهای استانی و کشوری باید هرچه سریعتر این پروژه را به اتمام رساند.
حال باید گفت تبارکالله احسن الخالقین، آفرین بر آنان که در دنیای کنونی که روابط بر اساس بده بستان شده و تا کاری برای کسی انجام ندهی کاری برایت انجام نمیدهند، آنان که اشرف مخلوقات بودنشان در نگاههای ساکتشان فریاد میکشد و به راحتی نمیتوانی بفهمی که پشت آن چهرهی خسته چه سعهی صدری جا خوش کرده، گاهی باید به یاد دنیا آورد که محبت بده بستان نیست محبت خدمت است، خدمت به آنان که ارزانترین داراییشان مهربانیشان است که با وجود اشک خشکیده در چشمانشان هنوز هم آن را بیمنت به دیگران هدیه میدهند و یتیم بودنشان تنها خاطرهای غمگین است که عمری بر دوششان سنگینی میکند، امروز من در نگاه هیمن بارها دیدم که میدید پدرش در کالبد انسانهایی بزرگ نمود یافته و برای او دلخوشیهای کوچک را از بهشت فرستاده است به امید آن روز که این حرکتها و دیدارها در همهی جامعه جاری و ساری شود.
گزارش از «جمیله معظمی» – خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، منطقهی کردستان
که همدلی از همزبانی خوشتر است نفس میکشد، و امروز، صحنه ای دیگر در این شهر و حافظه این دیار رقم میخورد آن هم در قالب دیداری که نه از جنس آمد و رفتهای خشک اداری است و نه از جنس بالادست و فرودست.
این روزها با خود فکر میکنم، ما چقدر به رویاهایمان محتاجیم، رویاها و امیدهایمان، امیدها و شادیهایمان، حتی کوچک، کوچکتر از یک خاطرهی زیبا در ذهن کودکی شش ساله که امروز برخلاف هر روز باید زودتر از خواب بیدار میشد و انتظار فردی را میکشید که شاید حتی نامش را نداند اما خوب میداند که انتظارش معنایی متفاوت با همهی انتظارهایش دارد انتظار کسی که شاید کمی شبیه رویاهایش باشد.
بد نیست بدانیم میهمان این کودک کسی نیست جز «سالار مرادی» نمایندهی مردم شهرستانهای سنندج، دیواندره و کامیاران در مجلس شورای اسلامی، که این بار نه بهنام و در ردای نمایندگی بلکه از جنس خود مردم و با نگاهی از منظر دیدگان آنان است که بیهیچ تشریفاتی پای درد دل مادران و کودکانی مینشیند که به اندک دلخوشی قانعاند و هر روز با سیلی صورت خود را سرخ میکنند، اما...
مادرِ قانع و هیمن که سالهاست چرخ خیاطیش چرخ زندگیش را میگرداند به ما میگوید، پدرشان رانندهی آژانس بود و پس از تصادف دو سال قطع نخاع شده و با آنکه نمیتوانست دیگر راه برود سایهاش همچنان برسرمان بود.
تُن صدایش لرزان میشود و آرامتر ادامه میدهد: همسرم پس از دوسال عمرش را به شما داد و من ماندیم و دو کودک و مادری پیر...
شایسته بغضی میکند و با لحنی شرمآگین از مصائب فقدان همسر و نبود پشتیبان مالی و عاطفیاش این گونه میگوید: با حمایت کمیتهی امداد توانستیم خانهای را بخریم، خدا رو شکر الآن سرپناهی داریم اما وام خرید خانه برایم سنگین است و دست و بالم خالی، با چرخ خیاطی امورزندگی را میگذرانم و هر دو فرزندم هنوز نانآور خانهام نشدهاند، برادرهایم به حرمت حضور مادرم کمک حالی هستند اما آنها هم خود گرفتارند و من باری بر دوششان، پسر بزرگم افتخار من است و با آنکه میدانم با کافینت رفتن رویاهایش را به تصویر میکشد اما باز امید دارم که روزی مهندسی میشود که پایههای زندگیمان را محکم میکند و پسر کوچکم نیز دلخوشیم برای ادامه دادن راهیست که باید بدون پدر با آنها طی کنم.
«سالار مرادی»، نمایندهی مردم شهرستانهای سنندج، دیواندره و کامیاران در مجلس شورای اسلامی، پس از شنیدن درددلهای این مادر میگوید: خوشحالم که خانوادههای این شهر هنوز هم با آنکه میدانم فقر جزء لاینفک زندگیشان شده اما باز با آبرو و عزت زندگی میکنند.
او ادامه میدهد: برای مهندس کوچک لپ تاپی و برای مادر فراهمسازی شرایط شرکت در کلاسهای آموزش حرفهای خیاطی فراهم شود تا هرچند کوچک اما باری از دوش این خانواده برداشته شود.
سقفی به وسعت آسمان برای نگاههای ساکت مادرم میخواهم
اعتماد تنها یک واژه نیست، واژهای که بارها بر سر زبان بیاوریم و یا آن را بشنویم و یا آن را ادعا کنیم، اعتماد حسی است عمیق در درون آدمها، درست همانند اعتمادی که هنگام باز شدن درب دومی که به روی ما گشوده شد دیدیم، در نگاه خانوادهای کوچک با دلهایی بزرگ، جالب بود در خانهای که هرچند تیرهای شکسته سقف آن زخمیتر از دستهای پینه بسته مادر نبود اما هر آن ترس فرو ریختنش ماندن زیر آن را وهمناکتر میکرد، باز هم با اعتماد به وجود کسی که همواره هوایمان را دارد تو را به ماندن کنارشان تشویق میکرد.
دغدغهی مادر خانوادهی پذیرایی از میهمانانی است که میگوید نور چشمانش هستند، اما دختر بزرگ خانواده جسورانه از دردهایی که تا به حال با آنها زندگی میکرد، میگوید: خانه، مال ما نیست سه میراثدار دارد که آن را به چوب حراج گذاشتهاند، سقفش هر آن است که بریزد اما باز هم از هیچی بهتر است، پدرم براثر عارضهی قلبی عمرش را به شما داد و ما ماندیم و کولهباری سنگین شده از غم و بدهی، برادرم بجای بودن در جمع دوستان کارگری میکند و ما نیز به امید فردایی بهتر درس میخوانیم، گاهی فکر میکنیم به سقفی که شاید روزی بر سرمان فرو ریزد و گاهی به ترس فرصتی که برای از دست دادن این سقف به ما داده شده، عموهایم میخواهند خانه را خالی کنیم اما ما نه سرمایه ای داریم و نه...
سکوت میکند و برادرش ادامه میدهد، برایم کار عار نیست، دوست دارم اما کفاف نمیدهد، کمیتهی امداد به ما کمک میکند، شکر! اما...
سالار مرادی سکوت را میشکند و با اعلام اینکه همگی خوب میدانیم که با وجود سرانهی کمی که به کردستان اختصاص داده شده خانوادههای بسیاری در فشارهای اقتصادی قرار گرفتهاند، میگوید: شما خانوادهای خوشبخت هستید، چون همدیگر را دارید و چه سرمایهای بزرگتر از این که همگی در بهترین راه قدم گذاشتهاید.
او ادامه میدهد: میدانم شرایط آنقدر آزاردهنده است که شاید نتوان انتظارهای شما را در حد اعلا برآورده کرد اما با توجه به رسالت کمیتهی امداد امام خمینی(ره) که همان حمایت، کمک و هدایت برای خودیاری است و با کمک دیگر نهادها و ارگانها قدمی کوچک برایتان برداشته میشود.
نمایندهی مردم شهرستانهای سنندج، دیواندره و کامیاران در مجلس شورای اسلامی میگوید: با علم به اینکه حفظ شأن و حرمت انسانها بالاترین وظیفه هر کسی است تلاش میکنیم تا با حفظ این حرمت و جایگاه عزت و کرامت خانوادههایی را که در اوج نداری هرگز ادعایی نداشتهاند را یاری که نه خدمت کنیم.
«قنبر موسینژاد»، مدیرکل کمیتهی امداد امام خمینی(ره) کردستان نیز در ادامه این دیدار با بیان اینکه بالغ بر 3200 خانوار تحت پوشش این نهاد فاقد مسکن مناسب هستند، گفت: امید است بتوان با فراهم کردن شرایط و تأمین اعتبار در راستای خانهدار کردن این قشر ضعیف و آسیبپذیر تلاش کنیم.
پایان کابوس اجارهنشینی برای آنان که صبورانه امید را میسرایند
بیسرپناهی درد غریبی است، به ویژه در کشور و شهر ما سنندج که بیشترین فشارهای اقتصادی به دوش قشر میانی و پائین جامعه سنگینی میکند.
به گزارش خبرنگار ایسنا، باید گفت آمار و ارقامهای رسمی در این مورد که چه تعداد از مردم اجارهنشین هستند سر به فلک کشیده و از طرفی گرانی و نرخ غیرمتعارف اجارهها از جمله نرخ اجارهی یک اتاق معمولی در این شهر به قدری بیحساب و کتاب افزایش یافته که به شکل شوخی تلخی درآمده است و کار به جایی رسیده که مایهی حیرت و تأسف همهی مردم و حتی باعث اعتراض برخی مسئولان نیز شده است.
مصیبت نداشتن یک آلونک، یک چهار دیواری با حداقل امکانات رفاهی برای بسیاری از مردم ما به صورت آرزو و رویاهای شیرین و دست نیافتنی درآمده است، متأسفانه با وجود همنوایی عمومی هنوز هم شاهد درگیریهای صاحبخانه و اجارهنشینان هستیم، بارها اسباب اثاث اجارهنشین توی کوچه ریخته شده و صاحبخانه بعنوان طبقهی جدید یا شکلی جدید از کارفرما، به انحا مختلف در پول آب، برق، گاز، تلفن و ... خدمات مشترک، در حق اجارهنشین بندهنوازیها میکند.
راهی که کمیتهی امداد امام خمینی(ره) در آن گام نهاد پایان دادن به کابوس تلخ خانوادههایی است که گاهی حتی 100 درصد درآمدشان را به پای اجارهنشینی میدهند و آن با اتمام پروژهی «مسکن مهر» 51 واحدی که آخرین ایستگاه بازدید ما را به خود اختصاص داده بود، است.
مدیرکل کمیتهی امداد امام خمینی کردستان(ره) با اشاره به اینکه این پروژه در زمینی به مساحت 4800 متر احداث شده است، گفت: این پروژه از محل اعتبارات سفر رهبری به استان است که با 750 میلیون تومان اعتبار در 12 بلوک ساخته میشود.
وی بزرگترین مشکل ادامهی روند ساخت و ساز را نبود توان مالی خانوادههای تحت پوشش برای تأمین سهم خودیاری برشمرد و افزود: این پروژه، پیشرفت فیزیکی 50 درصدی دارد که در صورت اختصاص دادن اعتبار تا 22 بهمنماه به بهرهبرداری میرسد.
مرادی، نمایندهی مردم شهرستانهای سنندج، دیواندره و کامیاران در مجلس شورای اسلامی، با اشاره به اینکه تلاش خود را برای جذب سرمایه در راستای اتمام این پروژه به کار میبندد، گفت: این پروژه میتواند به عنوان الگو و نقطهی عطفی برای دیگر بخشها تبدیل شود.
وی با بیان اینکه تأمین مسکن یکی از اصلیترین دغدغههای خانوادههای نیازمند است، افزود: با همکاری سازمان مسکن، جذب خیرین و بهرهگیری از دیگر پتانسیلهای استانی و کشوری باید هرچه سریعتر این پروژه را به اتمام رساند.
حال باید گفت تبارکالله احسن الخالقین، آفرین بر آنان که در دنیای کنونی که روابط بر اساس بده بستان شده و تا کاری برای کسی انجام ندهی کاری برایت انجام نمیدهند، آنان که اشرف مخلوقات بودنشان در نگاههای ساکتشان فریاد میکشد و به راحتی نمیتوانی بفهمی که پشت آن چهرهی خسته چه سعهی صدری جا خوش کرده، گاهی باید به یاد دنیا آورد که محبت بده بستان نیست محبت خدمت است، خدمت به آنان که ارزانترین داراییشان مهربانیشان است که با وجود اشک خشکیده در چشمانشان هنوز هم آن را بیمنت به دیگران هدیه میدهند و یتیم بودنشان تنها خاطرهای غمگین است که عمری بر دوششان سنگینی میکند، امروز من در نگاه هیمن بارها دیدم که میدید پدرش در کالبد انسانهایی بزرگ نمود یافته و برای او دلخوشیهای کوچک را از بهشت فرستاده است به امید آن روز که این حرکتها و دیدارها در همهی جامعه جاری و ساری شود.
گزارش از «جمیله معظمی» – خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، منطقهی کردستان
بازدید:۵۴۱