الزامات برنامه ریزی در سازمان نظام مهندسی ساختمان

سازه نیوز:*محمدرضا محمدیان، تدوین برنامهریزی استراتژیک در یک سازمان از جمله پیشنیازهای اصلی موفقیت آن سازمان به شمار میرود. چرا که انجام هرگونه فعالیت بدون در نظر گرفتن هدف و سرانجام آن به خصوص در ابعاد سازمانی، میتواند سازمان را از مسیر رشد منحرف نموده و سببساز رکود و شکست آن شود. در برنامهریزی استراتژیک باید اهداف کلان و محدودیتهای تحقق آنها را مشخص نموده و با تحلیل نیازهای ذینفعان و نقش سازمان در برآورده ساختن این نیازها و تحلیل نقاط قوت و ضعف درون سازمان و فرصتها و تهدیدهای بیرونی سازمان، استراتژیهایی را تدوین نمود که تحقق رسیدن به چشمانداز ترسیم شده را آسان نماید.
سازمان نظام مهندسی ساختمان به عنوان بزرگترین سازمان وتشکل قانونی ارایه دهنده خدمات مهندسی درکشور، تحت تأثیر نوسانات ناشی از عملکرد سازمانی مدام در حال تعامل با محیط درونی و بیرونی است. این تعامل مستمر و دایمی و اثرات محیط بیرونی بر آن که شامل انتظارات مقنن به نمایندگی از سوی احاد مردم جامعه ، نظام مهندسی ساختمان را به سوی تهیه و اجرای یک برنامه بلند مدت ومطلوب که بتواند پاسخگوی نیازهای موجود در سازمان باشد، رهنمون می کند. به طور کلی، نباید فراموش کرد که سازمان ها در یک محیط متغیر به حیات خود ادامه می دهند و سازمان نظام مهندسی ساختمان نیز متاثر از همین رویکرد، دائما در حال مبادله و اثرگذاری و تاثیرپذیری از محیط خود است. از این رو، درک این فرآیند منجر به گونه ای از برنامه ریزی براساس نگرش واقع بینانه توسط هیأت مدیره سازمان می شود. برنامه ریزی استراتژیک و رویکرد ارتقای کیفیت خدمات مهندسی ساختمان به تهیه و اجرای این برنامه ریزی از همین ضرورت ناشی می شود.
تعریف برنامهریزی
برنامهریزی عبارتست از فرایندی دارای مراحل مشخص و به هم پیوسته برای تولید یک خروجی منسجم در قالب سیستمی هماهنگ از تصمیمات. برنامه بیانی روشن، مستند و مشروح از مقاصد و تصمیمات است. برنامه خروجی فرایند برنامهریزی است اما برنامه ریزی یک فرایند پیوسته است که پیش از اتخاذ هر تصمیمی آغاز شده و پس از اجرای آن تصمیم ادامه می یابد. از جنبه ماهیت، برنامهریزی دارای انواع برنامهریزی فیزیکی ، سازمانی، فرایند، مالی، وظیفهای و عمومی است. از جنبه افق زمانی، برنامهریزی را میتوان در قالب برنامهریزی کوتاهمدت ، برنامهریزی میان مدت و برنامهریزی بلندمدت دستهبندی کرد.
بیشتر برنامهریزیها بر اساس دیدگاه عقلایی، دارای شکل آرمانها و اهداف- طرحها و اقدامات- منابع موردنیاز هستند. در این مدلها ابتدا آرمانها و اهداف سازمانها تبیین شده، سپس طرحها و اقدامات لازم تعیین و در نهایت منابع موردنیاز برای انجام پروژه برآورد میگردند.
تعریف برنامهریزی استراتژیک
مطابق نظر مک کون[۱] ، برنامه ریزی استراتژیک فرایندی برای بازسازی و انتقال سازمانی است. به نظر وی در برنامه ریزی بلندمدت اهداف و پیش بینی ها براساس فرض ثبات سازمانــــــی است، درحالی که در برنامه ریزی استراتژیک، نقش سازمان در محیط آن بررسی می شود. برنامه ریزی استراتژیک باعث می شود تا سازمان فعالیتها و خدماتش را برای برآوردن نیازهای درحال تغییر محیط تطبیق دهد. این برنامه ریزی نه تنها چارچوبی برای بهبود برنامه ها ارائه می کند بلکه چــارچوبی برای ساختاردهی مجدد برنامه ها، مدیریت و همکاریها و نیز برای ارزیابی پیشرفت سازمان در این زمینه ها ارائه می کند.
ملاحظه می گردد ، تنها فرق عمدهای که بین برنامهریزی و برنامهریزی استراتژیک می توان قائل شد این است که برنامهریزی استراتژیک دید بلند مدتتری نسبت به برنامهریزی دارد ولی جدا و مستقل از آن نیست. در واقع برنامهریزی استراتژیک، برنامهریزی برای بلند مدت در شرایط محیطی ( درون و برون ) میباشد.
برنامه ریزی استراتژیک با بررسی محیط خارجی و داخل سازمان نظام مهندسی، فرصتها و تهدیدهای محیطی و قوتها و ضعفهای داخلی را شناسایی می کند و با درنظر داشتن اهداف سازمان که در ماده ۲ قانون نظام مهندسی وکنترل ساختمان مصوب اسفند ماه ۱۳۷۴توسط قانونگذار درنظر گرفته شده ، اهداف بلندمدت برای سازمان تنظیم می کند و برای دستیابی به این اهداف، از بین گزینه های استراتژیک اقـــدام به انتخاب استراتژی هایی می کند که با تکیه بر قوتها و با بهره گیری از فرصتها، ضعفها را ازبین برده و از تهدیدها پرهیز کند تا درصورت اجرای صحیح باعث موفقیت سازمان در تحقق اهداف قانونگذار می شود.
برنامهریزی استراتژیک فرایندی در جهت جلب مشارکت اعضای سازمان و وحدت بخشیدن به تلاشهای آنها برای نیل به اهداف و رسالتهای بلند مدت با توجه به امکانات و محدودیتهای درونی و بیرونی میباشد. در واقع این نوع برنامهریزی را میتوان تلاشی منظم در جهت اتخاذ تصمیمها و مبادرت به اقداماتی بنیادی دانست که در بند های ذیل ماده ۱۵ قانون صدرالذکر به موجب آنها ماهیت سازمان، فعالیتها وچرایی انجام امور آن مشخص میشود.
در عصر اطلاعات و ارتباطات الکترونیکی، وپیشرفت های تکنولوژی خصوصاً فن آوریهای نوین درعرصه صنعت ساخت وساز هر سازمانی با هر اندازه ای درحوزه استانی خود، با تغییرات و تحولات سریعی روبروست و باید فعالیتهای خود را طوری برنامه ریزی و مدیریت کند که در محیط تخصصی خود موفقیت کسب کرده و جلب رضایت اعضای سازمان ومردم بعنوان ذینفعان خدمات مهندسی داشته باشد. باتوجه به مفهوم برنامه ریزی استراتژیک، این امر مستلزم بهره گیری از این نوع برنامه ریزی است. چرا که از یک طرف آینده نگر بوده و ازطریق پیش بینی تحولات آتی اقدامات مناسب را تنظیم می کند. ازطرف دیگر گرایش به محیط وفضای استانی داشته و ارتباط تنگاتنگ با آن دارد و از این لحاظ می تواند به سرعت از تغییرات محیط شامل کیفیت ساخت وسازها وکیفیت خدمات مهندسی ارائه شده با خبر شده و واکنش مناسب مردم در رضایتمندی از اینگونه خدمات را در پی داشته باشد.
شاید اصولی ترین اقدام در مسیر برنامه ریزی برای سازمان نظام مهندسی ساختمان، برنامه راهبردی بود که در دوره ششم هیأت مدیره این سازمان صورت گرفته است. در این دوره و درپی تصویب برنامه مذکور، فعالیت هایی در جهت برنامه ریزی در سازمان صورت پذیرفت. در این فرآیند که به تصویب شورای مرکزی رسیده بود توانست تا حدودی در نهادینه کردن سازمان وتنظیم ارتباطات آن با سایر دستگاه های اجرایی موثر واقع شود .
مشکلات سازمانی و الزامات برنامه ریزی در سازمان نظام مهندسی ساختمان
همانطور که پیشتر اشاره شد، سازمانهای نظام مهندسی ساختمان، دچار چالشهای بیرونی و درونی زیادی میباشند که باعث کاهش کارآیی آنها میگردد. این مسئله برای اغلب سازمانهایی که ماهیت سازمانهای نظام مهندسی ساختمان را دارند نیز صادق است .درادامه به بخشی از این چالشها اشاره می شود.
چالش های بیرونی سازمان:
در بخش چالشهای بیرونی سازمانهای نظام مهندسی ساختمان به طور خلاصه میتوان به مواردی نظیر:
- ضعف اجرای مفاد ماده ۲۱ قانون و۱۱۴ آئین نامه اجرائی آن.
- ناهماهنگی بین دستگاه های اجرایی دخیل در امر ساخت وساز درسطح استانها.
- ارتباط بسیار ضعیف، ناکارآمد و غیرسازنده بین سازمانها و شهرداریها،
- برخلاف بند ۹ ذیل ماده۲ قانون نقض مقررات ملِّی ساختمان توسط مراجع صدور پروانه ساختمان.
- عدم اجرای کامل مواد ۳۸ قانون و۱۲۰آئین نامه اجرائی از جانب وزارت راه و شهرسازی در قبال سازمان،
- عدم اجرای کامل قانون و یا موضع گیریهای سلیقهای با آن،
- چالش بین اعضای سازمانها با مخاطبان خود شامل مشکلات فرهنگی واقتصادی .
- رفتارهای غیرحرفهای برخی از مهندسان عضو آنها.
- بی توجهی مسئولین به بازنگری در قانون وآئین نامه اجرائی.
در این بین اثرپذیری از معضلات اقتصادی و عقب ماندگی از فنآوریهای نوین ساخت و ساز وپائین بوده کیفت مصالح ساختمان وعدم آموزش کارگران ماهر هم در افزایش چالشهای یاد شده بیتاثیر نبوده است.
چالش های درونی سازمان:
اما در بخش چالشهای درونی سازمانهای نظام مهندسی ساختمان میتوان به مواردی نظیر:
- رویه منفعلانه اعضا در انتخابات اعضای هیأت مدیره ویا شرکت در مجامع عمومی سازمان ومشارکت درتصمیمات سرنوشت ساز سازمان.
- ضعف عملکردی کمیتههای تخصصی سازمان .
- فقدان وجود نظام پاسخِگوئی به سئوالات صنفی وحرفه ای اعضا از سوی سازمانها،
- عدم توجه سازمانها به پتانسیل منابع انسانی متخصص در بین اعضا .
- ضعف آموزش پرسنل سازمان در تسلط بر مفاد قانون وآئین نامه اجرائی آن ومجموعه ابلاغیه ها وشیوه نامه های مربوطه.
- بعضاً عدم رعایت عدالت بدلیل فقدان وجود سیستم ارجاع کار در سازمانها.
- عدم اجرای دقیق بند ۵ ذیل ماده ۱۵ قانون (کنترل حسن خدمات مهندسی )
- ضعف دراجرای قانون وآئین نامه واجرای اقدامات ناقص و تصمیمگیریهای یکسویه با استناد به رعایت مصلحت جامعه ومتناسب با نظر سایر مسئولین استان.
- گاهاً عدم رضایت مهندسان از مدیریت سازمانها .
- اختلافات فکری وسلیقه ای اعضای هیأت مدیره ها که در بیشتر موارد تبدیل به بحران های درون سازمانی می شود.
نتیجه گیری
بدون شک هدف از تشکیل سازمان نظام مهندسی، ارتقاء کیفیت ساخت سازها طبق اصول و ضوابط مندرج در مباحث مقررات ملّی ساختمان است. در این میان با گذشت حدود ۲۰ سال از تشکیل این سازمان، بسیاری از فعالان صنعت ساختمان و حتی مسئولان این سازمان معتقدند که نظام مهندسی نتوانسته است آنطور که باید به مهمترین رسالت خود یعنی ارتقاء کیفیت ساخت و سازها دست یابد. نظر به شرایط محیطی ( درون و برون ) حاکم بر ساختار و کارکردهای سازمان نظام مهندسی ساختمان، لازم است این سازمان بصورت همه جانبه، مستمر و خودگردان و به صورت درون زا و برون زا، در صدد اصلاح امور، بازنگری در فرایندها و عملیات اجرایی و برنامه های گذشته، تدوین نظام نامه های اداری، مالی، وغیره... خود باشد. زیرا سازمان می تواند ایفاگر نقش های بزرگ توسعه ای درشرایط کنونی کشور از یک طرف بوده و پاسخگوی مطالبات به حق اعضای سازمان وذینفعان وکارفرمایان از طرف دیگر باشد . سازمان نظام مهندسی ساختمان به عنوان بزرگترین سازمان وتشکل قانونی ارایه دهنده خدمات مهندسی در کشور، هرسه سال یکبار ازطریق برگزاری انتخابات و با حضور ومشارکت اعضای سازمان تغییرات مدیریت دارد.
دراین تغییرات، اثرات محیط بیرونی بر آن، که شامل انتظارات مقنن به نمایندگی از سوی احاد مردم جامعه و همچنین اعضای سازمان، هیأت مدیره جدید نظام مهندسی ساختمان را به سوی تهیه و اجرای برنامه ریزی استراتژیک بلند مدت و بهینه ساز رهنمون می کند. به طور کلی نباید فراموش کرد که سازمان ها در یک محیط متغیر به حیات خود ادامه می دهند و سازمان نظام مهندسی ساختمان نیز متاثر از همین رویکرد، دائما در حال مبادله و اثرگذاری و تاثیرپذیری از محیط خود است. از این رو، درک این فرآیند منجر به تدوین یک برنامه ریزی استراتژیک براساس نگرش واقع بینانه توسط هیأت مدیره های دوره هفتم سازمان می شود. باشد تا در اجرای بند های ذیل ماده ۱۵ قانون نظام مهندسی وکنترل ساختمان مصوب اسفند ماه ۱۳۷۴ و در قالب برنامهریزی کوتاهمدت ، برنامهریزی میان مدت و برنامهریزی بلندمدت وبا الهام ازتجارب ذیقیمت خود واعمال دیدگاه های عقلانی وآرمانی همچنین رعایت کامل اخلاق حرفه ای نسبت به اعضای سازمان و مردم جامعه ادای دین نمایند.
*رئیس گروه کنترل ساختمان دفتر مقررات ملّی ساختمان
منابع:
- بیطرف، حبیبا... . (هفتم شهریور ۱۳۹۱). ضرورت تدوین استراتژی برای سازمان نظام مهندسی ساختمان. روزنامه دنیای اقتصاد، شماره ۲۷۲۵٫
- وبسایت مهدی وجودی- نظام مهندسی یا معضل مهندسی، vojoudi.com.
- میرزائی، داود، نگاهی به شرایط بر نامه استراتژیک سازمان تامین اجتماعی-برنامه ریزی راهبردی در بستری از چالش های فرارو، هفته نامه آتیه، شماره۵۴۲ - سه شنبه ۸ آذر ماه ۱۳۸۴
بازدید:۱۲۲۵