معمای شفق
یکشنبه ۲۸ آذر در تهران یک طرح هماهنگ بین شهرداری، نیروی انتظامی و بهزیستی برای جمعآوری معتادان متجاهر آغاز شد. اولین گروهی از این معتادان که جمعآوری شدند زنان بودند، زنانی که عمدتاَ در پارک حقانی واقع در منطقه هرندی زندگی میکردند. پیش از اجرای این طرح، پارک حقانی به واسطه طرح شهرداری برای پاکسازی دیگر پارکهای منطقه (شوش، بهاران و خواجو) و میل خود کارتنخوابها تبدیل به پاتوق بزرگ معتادهای بیخانمان ومحل فروش انواع مواد شده بود. در روز افراد مختلفی از سراسر شهر برای تهیه مواد مورد مصرفشان به پارک میآمدند. عدهای از بهبودیافتهها هم برای کمک به کسانی که دردشان را با پوست و گوشت و استخوان حس کرده بودند به اینجا میآمدند.
در طرح ضربتی جمعآوری معتادان زن متجاهر، زنان کارتنخواب معتاد، زنانی که برای تهیه جنس به پارک آمده بودند و زنان بهبودیافتهای که در آن منطقه حاضر بودند همه با هم به داخل ونها و مینیبوسهایی هدایت شدند که مقصدشان به اتفاقات ناگواری گره خورده: کمپ شفق.
سال ۹۲ زمانی که کمپ شفق تعطیل شد قائم مقام معاون درمان سلامت روانی،اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت گفت: کمپ شفق محل نگهداری انسان نیست،حتی نماینده وزارت بهداشت را به این کمپ راه ندادند. آن زمان گزارشهای زیادی از رفتارهای و شرایط غیرانسانی کمپ شفق منتشر شد: بوی تعفن، تغذیه کم و نامناسب، نبود امکانات بهداشتی، نبود مددکار متعهد، رفتارهای غیرانسانی با معتادان در کمپ از قبیل انواع آزارهای روانی و فیزیکی و … .
حالا بعد از دو سال این کمپ بازگشایی شده است. کسی چندان از داخل آن خبر آن ندارد. از ورود آدمهای غیرمسئول به آن جلوگیری میشود، چه خیرین و کسانی که در حوزه اعتیاد کار میکنند، چه خبرنگاران و پژوهشگران. همه چشم به راه هستند که دوره ترک اجباری به اتمام برسد و زنانی که در حال حاضر در آن اقامت اجباری دارند برای ما از شرایط آن بگویند. ستاد مبارزه با مواد مخدر در نامهای از کلیه مراکز اقامتی میانمدت معتادان خواسته تا از ورود افراد غیرمسئول و خبرنگاران به این مراکز جلوگیری کنند. به نظر میرسد که اذهان عمومی اجازه پرسش و نگرانی برای کسانی که در این کمپ ساکن هستند، ندارند.
کمپ شفق اگرچه زیر نظر ستاد مبارزه با مواد مخدر قرار دارد اما به پیمانکار خصوصی واگذار شده است. اینطور به نظر میرسد که هیچ گونه نظارت دقیق و روشنی بر فعالیتهای این کمپ وجود ندارد. برای آگاهی از وضعیت شفق چارهای نداریم جز اینکه سراغ کسانی برویم که آنجا را با چشم خود دیدهاند. هنوز روشن نیست که اقامت این زنان در شفق چند روز خواهد بود. اما بعضی از زنان در طرح دستگیر و بعد از اقامت یک روزه آزاد شده اند. چند نفر دیگر هم به دلایل مختلف توانستهاند نگاهی به داخل شفق بیندازند.
یکی از زنانی که در طرح جمعآوری به کمپ شفق منتقل و بعد از ۲۴ ساعت به دلبل کمبود جا به همراه ۱۹ نفر دیگر آزاد شده بود میگوید: «خانم افتضاح بود، نمیدونم چه شانسی بود که ما رو ول کردن. تو این ۲۴ ساعت که اونجا بودیم کلاَ یه تیکه کوچیک نون (به کف دستش اشاره میکند) با یه کمی پنیر.» دوباره به پارک آمده، چون جای دیگری ندارد. صحبتمان به خاطر نزدیک شدن ماشین فوریتهای اجتماعی نیمهتمام می ماند و زن در کوچه پس کوچههای هرندی ناپدید میشود.
با مهناز یکی از بهبودیافتههای قدیمی که حالا نقش حمایت و راهنمایی را برای دیگر بهبودیافتهها به عهده گرفته درباره کمپ شفق صحبت کردم. سرش را با تأسف تکان میدهد و میگوید: «به خدا از قبل این آدم ها دیگه پول درآوردن خیلی نامردیه. اینا هیچ حمایتی ندارن، هیچ کس به فکرشون نیست.» از مهناز میپرسم درباره کمپ شفق بیشتر نگران چه چیزی است؟ جواب میدهد: «یکی از بچهها که رفته می گوید از دم به همه متادون میدن. آخه این که ترک کردن نیست. فقط میخان صدای همه رو بندازن. کسی که شیشه مصرف میکرده رو نباید بهش متادون داد چون دوعمله میشن. شیشه جز مواد محرکه، متادون مخدره. اصن به فکر این چیزا که نیستن. فقط به فکر پول درآوردن خودشون هستن.»
بعد از آن سراغ آلاله رفتم که توانسته داخل کمپ را ببیند. او هم بهبودیافته است و دارد در بهدر دنبال کار میگردد. آلاله میگوید: «بوی تعفن از دم ورودی حال آدم رو بد میکنه. وضعیت بهداشتی خیلی بده. لباساشون خیلی کمه. یه لباس فرم کاغذی پوشیدهاند، با یه پتو. یخ میزنن از سرما. غذا هم که اصن حرفشو نزن. کسی که داره ترک میکنه بدنش هی نیاز به غذا داره. این طوری که نمیشه سمزدایی کرد. هی میگن غربالگری غربالگری. ولی همه رو با هم تپوندهان یه جا. فقط یه چند تا آدم خیلی پیر بوده که اونا رو جدا کردهان» .
تاکنون افراد و سازمانهای بسیاری از جمله بهزیستی به چگونگی اجرای این طرح اعتراض کردهاند. مقابله با چنین آسیبهای اجتماعی در قالب طرحهای ضربتی و خلقالساعه نه تنها راه حل مناسبی نیست بلکه همانطور که تاکنون در اعتراضها عنوان شده انواع پیامدهای ناخواستهای را به همراه دارد که بیشتر مردم محلات پایین و گروههای آسیبپذیر شهروندان را تهدید میکند. اما به نظر میرسد که این اعتراضها چندان برای متولیان این طرح و پیمانکار کمپ شفق اهمیتی ندارد. جا دارد که به جای بستن در کمپها و توضیحات غیرشفاف، جزییات این طرح برای عموم آشکار و برنامههای آتی برای این گروه از شهروندان با مردم، خبرنگاران، پژوهشگران و به ویژه سازمانهای غیردولتی که در این حوزه کار میکنند، به اشتراک گذاشته شود.
در طرح ضربتی جمعآوری معتادان زن متجاهر، زنان کارتنخواب معتاد، زنانی که برای تهیه جنس به پارک آمده بودند و زنان بهبودیافتهای که در آن منطقه حاضر بودند همه با هم به داخل ونها و مینیبوسهایی هدایت شدند که مقصدشان به اتفاقات ناگواری گره خورده: کمپ شفق.
سال ۹۲ زمانی که کمپ شفق تعطیل شد قائم مقام معاون درمان سلامت روانی،اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت گفت: کمپ شفق محل نگهداری انسان نیست،حتی نماینده وزارت بهداشت را به این کمپ راه ندادند. آن زمان گزارشهای زیادی از رفتارهای و شرایط غیرانسانی کمپ شفق منتشر شد: بوی تعفن، تغذیه کم و نامناسب، نبود امکانات بهداشتی، نبود مددکار متعهد، رفتارهای غیرانسانی با معتادان در کمپ از قبیل انواع آزارهای روانی و فیزیکی و … .
حالا بعد از دو سال این کمپ بازگشایی شده است. کسی چندان از داخل آن خبر آن ندارد. از ورود آدمهای غیرمسئول به آن جلوگیری میشود، چه خیرین و کسانی که در حوزه اعتیاد کار میکنند، چه خبرنگاران و پژوهشگران. همه چشم به راه هستند که دوره ترک اجباری به اتمام برسد و زنانی که در حال حاضر در آن اقامت اجباری دارند برای ما از شرایط آن بگویند. ستاد مبارزه با مواد مخدر در نامهای از کلیه مراکز اقامتی میانمدت معتادان خواسته تا از ورود افراد غیرمسئول و خبرنگاران به این مراکز جلوگیری کنند. به نظر میرسد که اذهان عمومی اجازه پرسش و نگرانی برای کسانی که در این کمپ ساکن هستند، ندارند.
کمپ شفق اگرچه زیر نظر ستاد مبارزه با مواد مخدر قرار دارد اما به پیمانکار خصوصی واگذار شده است. اینطور به نظر میرسد که هیچ گونه نظارت دقیق و روشنی بر فعالیتهای این کمپ وجود ندارد. برای آگاهی از وضعیت شفق چارهای نداریم جز اینکه سراغ کسانی برویم که آنجا را با چشم خود دیدهاند. هنوز روشن نیست که اقامت این زنان در شفق چند روز خواهد بود. اما بعضی از زنان در طرح دستگیر و بعد از اقامت یک روزه آزاد شده اند. چند نفر دیگر هم به دلایل مختلف توانستهاند نگاهی به داخل شفق بیندازند.
یکی از زنانی که در طرح جمعآوری به کمپ شفق منتقل و بعد از ۲۴ ساعت به دلبل کمبود جا به همراه ۱۹ نفر دیگر آزاد شده بود میگوید: «خانم افتضاح بود، نمیدونم چه شانسی بود که ما رو ول کردن. تو این ۲۴ ساعت که اونجا بودیم کلاَ یه تیکه کوچیک نون (به کف دستش اشاره میکند) با یه کمی پنیر.» دوباره به پارک آمده، چون جای دیگری ندارد. صحبتمان به خاطر نزدیک شدن ماشین فوریتهای اجتماعی نیمهتمام می ماند و زن در کوچه پس کوچههای هرندی ناپدید میشود.
با مهناز یکی از بهبودیافتههای قدیمی که حالا نقش حمایت و راهنمایی را برای دیگر بهبودیافتهها به عهده گرفته درباره کمپ شفق صحبت کردم. سرش را با تأسف تکان میدهد و میگوید: «به خدا از قبل این آدم ها دیگه پول درآوردن خیلی نامردیه. اینا هیچ حمایتی ندارن، هیچ کس به فکرشون نیست.» از مهناز میپرسم درباره کمپ شفق بیشتر نگران چه چیزی است؟ جواب میدهد: «یکی از بچهها که رفته می گوید از دم به همه متادون میدن. آخه این که ترک کردن نیست. فقط میخان صدای همه رو بندازن. کسی که شیشه مصرف میکرده رو نباید بهش متادون داد چون دوعمله میشن. شیشه جز مواد محرکه، متادون مخدره. اصن به فکر این چیزا که نیستن. فقط به فکر پول درآوردن خودشون هستن.»
بعد از آن سراغ آلاله رفتم که توانسته داخل کمپ را ببیند. او هم بهبودیافته است و دارد در بهدر دنبال کار میگردد. آلاله میگوید: «بوی تعفن از دم ورودی حال آدم رو بد میکنه. وضعیت بهداشتی خیلی بده. لباساشون خیلی کمه. یه لباس فرم کاغذی پوشیدهاند، با یه پتو. یخ میزنن از سرما. غذا هم که اصن حرفشو نزن. کسی که داره ترک میکنه بدنش هی نیاز به غذا داره. این طوری که نمیشه سمزدایی کرد. هی میگن غربالگری غربالگری. ولی همه رو با هم تپوندهان یه جا. فقط یه چند تا آدم خیلی پیر بوده که اونا رو جدا کردهان» .
تاکنون افراد و سازمانهای بسیاری از جمله بهزیستی به چگونگی اجرای این طرح اعتراض کردهاند. مقابله با چنین آسیبهای اجتماعی در قالب طرحهای ضربتی و خلقالساعه نه تنها راه حل مناسبی نیست بلکه همانطور که تاکنون در اعتراضها عنوان شده انواع پیامدهای ناخواستهای را به همراه دارد که بیشتر مردم محلات پایین و گروههای آسیبپذیر شهروندان را تهدید میکند. اما به نظر میرسد که این اعتراضها چندان برای متولیان این طرح و پیمانکار کمپ شفق اهمیتی ندارد. جا دارد که به جای بستن در کمپها و توضیحات غیرشفاف، جزییات این طرح برای عموم آشکار و برنامههای آتی برای این گروه از شهروندان با مردم، خبرنگاران، پژوهشگران و به ویژه سازمانهای غیردولتی که در این حوزه کار میکنند، به اشتراک گذاشته شود.
بازدید:۱۱۶۰