لزوم یافتن راهکارهای جدی با هدف ایجاد تابآوری در شهرها
هدف از این نوشتار فقط مرور برخی نکات مهم و اساسی است که بارها و بارها شنیدهایم و تنها نیاز است تا اندکی جدیتر به مسئله تابآوری، مخاطرات زمینشناختی و ریسک نگاه کنیم. یکی از راهکارهای جلوگیری از این فراموشی خطرناک، تربیت نیروی متخصص، آموزش مداوم مردم و مسئولان و افزایش باور مسئولان به وجود ریسک مخاطرات زمینشناختی در تصمیمگیریها و فعالیتهای عمرانی است.
*مسعود مجرب : مفهوم کلی تابآوری در برابر مخاطرات طبیعی عبارت است از بهحداقلرساندن جمیع آسیبهای محتمل بعد از یک رویداد مخاطرهآمیز (مانند زلزله، سیل، زمینلغزش و فرونشست) و پس از آن بازگشتن به شرایط عادی و معمول. نمونه عینی تابآوری در زمان زلزله توهوکو ژاپن ٢٠١١ اتفاق افتاد. شاید این سؤال پیش بیاید که چرا ژاپنیها در زمان رخداد یک مخاطره ملت تابآوری هستند. دلایل زیادی را میتوان نام برد، مانند سطح آموزش و فرهنگ، پیشرفتهبودن، تعهد و...، اما یکی از عناصر اصلی تابآوربودن آنها، در معرض قرارگیری زیاد آنها است؛ به این معنی که تجربه یک مخاطره طبیعی به دفعات زیاد اتفاق میافتد و مردم به طور ذهنی و عملی آمادگی رویارویی با بحران را دارند. در مقایسه با کشور ایران که به طور متوسط در هر ١٠ سال یک زلزله با بزرگی هفت به بالا در آن رخ میدهد -که نشاندهنده رخداد زلزلههای بزرگ با دوره بازگشت طولانی است- متأسفانه حافظه مسئولان و مردم بهسرعت وقایع را فراموش میکند.
این خود یکی از دلایل کاهش تابآوری در کشورمان است؛ بنابراین به طور ذهنی بلا و مخاطره را از خود، خانواده و شهرمان دور میدانیم و باور رخداد پدیدههای مخاطرهآمیزی مانند زلزله، فرو نشست، زمینلغزش و سیل برایمان سخت میشود. هدف از این نوشتار فقط مرور برخی نکات مهم و اساسی است که بارها و بارها شنیدهایم و تنها نیاز است تا اندکی جدیتر به مسئله تابآوری، مخاطرات زمینشناختی و ریسک نگاه کنیم. یکی از راهکارهای جلوگیری از این فراموشی خطرناک، تربیت نیروی متخصص، آموزش مداوم مردم و مسئولان و افزایش باور مسئولان به وجود ریسک مخاطرات زمینشناختی در تصمیمگیریها و فعالیتهای عمرانی است.
متن حاضر بدون قصد متهمکردن خدمتگزاران ایران عزیز به چند مثال از توجه و بيتوجهي به اینگونه مخاطرات، پرداخته است؛ مثلا در بحث رویارویی با سیلاب به نمونه بارز تابآورینداشتن به دلیل آمادهنبودن و هزینهنکردن قبل از رخداد سیل ٩٤ ایلام، میتوان اشاره کرد. بهطوریکه مقامات محلی به خسارتهای برابر با مدت هشت سال دفاع مقدس اشاره داشتند. برعکس، استان چهارمحالوبختیاری با اجرای طرحهای گسترده آبخیزداری و کنترل دامنههای لغزشی توانسته ضمن افزایش تابآوری خسارتهای احتمالی را نیز کاهش دهد.
آزادراه تهران-شمال بهعنوان نمونه بارز یک مسیر پرمخاطره از چند سال پیش در حال ساخت است. این آزادراه تقریبا همه مخاطرات مهم زمینشناختی را در مسیر تجربه کرده و خواهد کرد. در مسیر آزادراه از تهران به شمال، گسلهای مهمی مانند شمال تهران، پورکان، امامزاده داوود، مشاء، کندوان، کجور، شمال البرز و خزر قطع میشود؛ بنابراین باید برای سازههای حساسی مانند پلها و تونلها میزان جابهجایی احتمالی محاسبه و تمهیدات لازم اندیشیده شود. آیا نگهداریها برای یک آزادراه ایمن بعد از یک رخداد لرزهای کافی است؟ آیا زمینلغزشهای بزرگ در مسیر شناسایی شدهاند؟ بههرترتیب مسیری که سالانه محل عبور میلیونها مسافر است، نیاز به نگاه ویژه از نظر مخاطرات زمینشناختی دارد.
در مسیر انواع زمینلغزشها به دلیل وجود خاکهای مسئلهدار و مستعد، میزان بارندگی بالا، شیب دامنهای، لرزهخیزی و ترانشههای حفرشده، رخ داده و در آینده نیز رخ خواهد داد. بزرگترین زمینلغزش مسیر در قطعه چهار آزادراه با ابعاد تقریبی ٠,٥×١ کیلومتر با سطح لغزش در معرض نفوذ آب و بدون زهکشی، آماده لغزش دوباره است. با رخداد چنین لغزشهایی احتمال تشکیل بندهای آبی در پشت تودههای لغزیده در رودخانه چالوس وجود دارد که خود باعث ازدستدادن مسیر و احتمالا تلفات انسانی میشود. با توجه به حجم بالای مسافر نیاز است تا اینگونه زمینلغزشها پایش شده و در زمان خطر هشدار لازم صادر شود. یکی دیگر از مخاطرات مهم، اختلاف ارتفاع کم بستر رودخانه و سطح جاده در اکثر مسیر است که احتمال آبگرفتگی در زمان رخداد سیلابهای فصلی را با توجه به تغییرات اقلیمی در کشور افزایش میدهد. بهعنوان نمونه به سیل اخیر ٢٨ تیر ٩٤ چالوس- سیجان-کن میتوان اشاره کرد. این رویداد خساراتی را به محل استقرار تیم کارگاهی آزادراه وارد کرد و زیرشویی پایههای پلها را باعث شد؛ بنابراین کمتوجهی به مخاطرات زمینشناختی همواره کاهش تابآوری را در پی خواهد داشت.
بحث تابآوری در دیگر حوزهها نیز اندکی مغفول مانده است. با وجود تعداد بیش از دوهزارو ٥٠٠ دانشگاه در کشور که خود یک مخاطره است، هنوز در تربیت نیروی متخصص و کارا در این حوزه ضعف وجود دارد. برگزاری کنفرانسهای متعدد تقریبا محل جولان مقالات بیکیفیت و سطحی است که معمولا دردی را دوا نمیکنند. متأسفانه برخی از شرکتکنندگان تنها علاقهمند به گرفتن بستهها، هدایا و گواهی شرکت در کنفرانس هستند. در بخش عمومی و مردمی باید به جای تشویق مردم به خرید کیفهای نجات، به آموزشهای مفید و مؤثر پرداخت؛ آموزشهای کاربردیای مانند شناسایی مکانهای امن محلات، کمکهای اولیه و زندگی در شرایط سخت، همچنین تا زمانی که توجه مسئولان به بعد از بحران معطوف باشد، شاهد بالابردن تابآوری نخواهیم بود. برای بالابردن تابآوری کافی است کمی جدی باشیم.
مسئولان به پژوهش، مطالعات و پیشگیری توجه بیشتری کنند و از کارهای موازی و غیرکاربردی حمایت نکنند. متخصصین همواره این پرسش را که در بین دو رخداد مخاطرهآمیز چه کردهاند، از خود بپرسند و از کارهای جزیرهای پرهیز کنند. مردم نیز باید در این حوزه مطالبهگر باشند و تنها منتظر اینکه برایشان کاری بکنند، نباشند. آگاهی عمومی خود را بالا برده و جای خالی حلقه اتصال مردم و مسئولان در زمان بحران را پر کنند. به امید روزی که مردم دستكم سالی یک بار در یک مانور گروهی با سطح آموزش بالا شرکت کنند، مسئولان نيز با ایجاد بستههای تشویقی ساختوساز ایمن و کاهش بافت فرسوده را در نظر بگیرند. متخصصین از کورس باطل چاپ مقالات غیرکاربردی بیرون آمده و به پژوهشهای کاربردی و دانشبنیان روی بیاورند. انشاءالله كه همگی از فرصتهای دوره آرامش قبل از یک مخاطره بهدرستی بهره ببریم.
*دانشآموخته دانشکده فنی دانشگاه تهران
بازدید:۱۰۹۶