بحران در بحران!
تنها درسی که سر رشته کلام را به متن برمی گرداند این است؛ ما ناتوان در مدیریت بحرانیم... ما مرد روزهای سخت نداریم...اصلا خیلی از همین به اصطلاح مدیرانی که عشقشان چای لبسوز لب دوز جلسات مدیریت بحران است، می دانند بحران چیست؟!

*محسن فرهادی باجولی:به وضعیت این چند روز استان که نگاه می کنم خنده ای چهره صورتم را تغییر می دهد اما کمی که می گذرد هزار سوال تو در تو همانند خوره به جانم می افتند...هزار سوال تو در توی بی پاسخ، هزار بلای جان، هزار چرای بی چون و...
رخ داد آتش سوزی ساختمان پلاسکو تهران هرچند با شهادت چند تن از هم وطنانمان تلخی ملموسی بر دل همه ما گذاشت اما واقعیت های انکار ناپذیری را به همراه داشت که عمق این تلخی را به مراتب بیشتر می کرد. پلاسکو را می توان به مثابه یک دانشگاه دانست و درس های زیادی از آن آموخت که اگر نیاموزیم کلاهمان را هم باید سگ کلاه یاب تعلیم دیده آمریکایی برایمان بیابد...
تنها درسی که سر رشته کلام را به متن برمی گرداند این است؛ ما ناتوان در مدیریت بحرانیم... ما مرد روزهای سخت نداریم...اصلا خیلی از همین به اصطلاح مدیرانی که عشقشان چای لبسوز لب دوز جلسات مدیریت بحران است، می دانند بحران چیست؟!
نخست لازم است به تعریف بحران بپردازیم؛
بحران پیشامدی است که به صورت ناگهانی و گاهی فزاینده رخ می دهد و به وضعیتی خطرناک و ناپایدار برای فرد، گروه و یا جامعه می انجامد. بحران باعث به وجود آمدن شرایطی می شود که برای برطرف کردن آن نیاز به اقدامات اساسی و فوق العاده است.
دوم؛ مدیریت بحران یعنی چه؟فرآیند پیش بینی و پیش گیری از وقوع بحران، برخورد و مداخله در بحران و سالم سازی بعد از وقوع بحران را مدیریت بحران گویند.
این تعریف آکادمیک بحران و مدیریت بحران است. اما بحران در واقعیت یعنی چه؟
حال! با توجه به تعریف بحران، مدیریت محترم بحران بفرماید؛
نخست؛ برای پیش گیری از این پیشامدهای ناگهانی و ناپایدار که گویی مجموعه بلاهای آسمانی است که صرفا به پای ما خوزستانی ها نوشته شده اند چه اقدامات اساسی(ا س ا س ی) و فوق العاده ای تا کنون صورت گرفته است؟
دوم؛ چه فرآیند، راهکارها و اقداماتی برای مواجهه با بحران انجام گرفته است؟و اساسا به جز اطلاعیه های مهم و خیلی مهم علوم پزشکی برای استفاده از ماسک و شیر که آن هم صرفا در اطلاعیه خلاصه می شود، مدیریت بحران چه اقدام مدون، برنامه ریزی شده، مشخص و ملموسی را برای مواجه با بحران به ویژه بحران همیشگی گرد و خاک انجام داده است؟
سوم؛ برای سالم سازی و انجام فعالیت های مورد نیاز بعد از بحران چه اقدامی صورت گرفته شده؟ به طور مثال؛ بنا بر گفته های احمد سیاحی معاون سابق عمرانی استانداری خوزستان خسارت ناشی از سیل طی سال های 94 و 95 در خوزستان بیش از 1500 میلیارد تومان بوده که 1000 میلیارد تومان آن تنها خسارت سیل فروردین ماه امسال به استان است، حال بعد از گذشت 10 ماه از وقوع سیل چند درصد از خسارت سیل زدگان پرداخت شده است؟ اصلا توجهی به این مهم؛ آوارگی و بی خانمان شدن بسیاری از مردمان، باغات،دام، طیور، مزارع و زیرساخت های روستاهای شهرستان هایی از جمله؛ دزفول، شوش، شوشتر، اهواز و...شده است؟
چهارم؛ خروجی تشکیل کمیته ملی راهبردی ستاد مقابله با پدیده گرد و غبار بعد از گذشت دو سال چه بوده؟ و چه میزان از مصوبه اسفندماه ۹۳ هیات دولت برای مقابله با ریزگردها تحقق یافته؟
آیا در این بین ضرورتی برای سنجش میزان پیشرفت و نقاط ضعف و قوت اقدامات صورت گرفته توسط کمیته ملی راهبردی ستاد مقابله با پدیده گرد و غبار، مصوبه اسفندماه ۹۳ هیات دولت و همچنین فعالیت های استانی مدیریت بحران، احساس نمی شود؟
پنجم: آیا برسی و تحقیقی صورت گرفته است که نشان بدهد آثار و عواقب ناشی از بروز این بحران ها از جمله بحران 15 ساله گرد و خاک بر نرخ مهاجرت منابع انسانی، نخبگان، سلامت مردم، بروز و رشد سرطان ها و... در استان چه میزان بوده؟
با هم که تعارف نداریم؛وقتی مدیریت ما بحرانی است، چطور توقع مدیریت بحران داریم؟
خداوند عاقبت همه ما را به خیر کند
*روزنامه نگار
بازدید:۹۸۱