تخصص گرایی حلقه مفقوده شورای شهر
شوراهای اسلامی شهر و روستا به عنوان تبلور و نمود مشارکت اصیل مردمی در عرصه تصمیم گیری های اجتماعی، فرهنگی، رفاهی، عمرانی، آموزشی، بهداشتی و اقتصادی به نوعی مشارکت جمعی و تصمیم گیری های مربوطه به امور مردم هستند
*ژاله مهدوی سلطانی:شوراهای اسلامی شهر و روستا به عنوان تبلور و نمود مشارکت اصیل مردمی در عرصه تصمیم گیری های اجتماعی، فرهنگی، رفاهی، عمرانی، آموزشی، بهداشتی و اقتصادی به نوعی مشارکت جمعی و تصمیم گیری های مربوطه به امور مردم هستند. شوراها تجلی گاه مردم سالاری دینی به مفهوم کلمه و نمونه حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش است. این ساختار سیستمی می باشد که به مردم توسط خود مردم خدمت رسانی می کند و یکی از حلقه های اتصال مردم با دولت به شمار می رود. انتخاب شهردار به عنوان یکی از وظایف مستقیم شورا در مسیر خدمت و خدمتگزاری به مردم، باید بر محور تعهد و تخصص مدیر و مدبری در ارکان فنی، انسانی و ادراکی باشد و نباید بر اساس لابی گری های سیاسی و با نسبت های روابطی اعضای شورا انجام شود.
طبق قانون اساســی و قانون شوراهای اسلامی، نقش اصلی در مدیریت شــهری بر عهده شــوراهای اســلامی شــهر که نمایندگانــش از طرف مردم انتخاب شــده انــد و تعیین کننده شهردار می باشند گذاشته شده است. همه برنامه ها و تصمیم های شــهرداری باید با هماهنگی و نظارت این شــوراها انجام پذیرد. طبق قانون شــوراهای اسلامی، شورای شهر به منظور پیشــبرد برنامه های اجتماعی، اقتصادی، عمرانی، بهداشــتی، فرهنگی، آموزشــی و دیگر امــور رفاهی با همکاری مردم و نظارت بر امور شهر تشکیل می شود لذا از اینرو چنانچه این تصمیم گیران فاقد تخصص لازم باشند کارکرد حوزه تصمیم گیری با چالش مواجه شده و حوزه اجراء نیز که تابع حوزه تصمیم است دچار دوگانگی و یا آشوب اجرایی خواهد شد. تجربه ثابت کرده است که فقدان تخصص گرایی در بین اعضاء مزبور کارکرد این شورا را تحت تاثیر قرار داده و بستر ناکارآمدی و دور شدن از وظایف ذاتی آنرا فراهم می سازد.
موضوع تخصص گرایی در انتخابات شوراهای اسلامی برای اکثریت شهروندان با یک اشتباه محاسباتی همراه است که در انتخاب افراد برای شوراهای اسلامی شهر که یک کار کاملاً تخصصی است از افراد غیرمتخصص انتخاب میکنند و زمانی که مردم، شورای شهر را یک شورای شهر تخصص محور ندانند وضعیت همینگونه خواهد بود که مشاهده میکنیم.
در موقعیت کنونی در اکثر شهرهای کشور فقدان دید راهبردی و چشمانداز مشخص برای شهر و روزمرگی ازجمله نتایج فقدان تخصص گرایی در شوراهای شهر کشورمان محسوب می گردد.
یکی از بایستههای ذاتی، اساسی و اصلی شوراهای اسلامی شهر و روستا این است که عمده وقت خود را صرف امور مربوط به مدیریت شهری و پیگیری مطالبات کند؛ همان چیزی که اقتضای شوراهای اسلامی شهر و روستاهاست و نامزدهای انتخابات این نهاد نیز در ایام تبلیغات شعارها و وعدههای بسیاری در این خصوص به مردم میدهند.اما متأسفانه مروری بر کارنامه این نهاد، این گزاره را پیش چشم میگذارد که شوراهای اسلامی شهر و روستاها بیشتر زمان خود را صرف قدرت نمایی سیاسی میکنند. هر چند ذات و هویت قانونی شوراهای اسلامی شهر و روستا، حل معضلات شهری و منطقهای است، مع الاسف عمده توش و توان اعضاء صرف کارهای سیاسی و در برخی موارد غیر تخصصی میشود. شاید همین عامل است که باعث شده از دیدگاه جوانان که جمعیت غالب جامعه را شامل میشوند شوراهای شهر کار خاصی را برای آنها انجام نداده است. چنانکه بر اساس برخی تحقیقات میدانی که رسانهها انجام دادهاند، برآیند نظر جوانان این است که "بود و نبود شوراها فرقی به حال مردم و جامعه ندارد. ”
فارغ از درستی یا نادرستی این قضاوت، یکی از عواملی که باعث شده است شورای شهر نقشی در جهت بهبود وضعیت مردم نداشته باشد، تخصصی نبودن شوراهاست که در حوزه فکر و عمل خودنمایی میکند. در واقع، شوراهای اسلامی شهر و روستا در چارچوب وظایف خود عمل نمیکند و هیچگونه اثرگذاری مطلوب قابل مشاهدهای ارائه نداده است. حال آنکه ما نیازمند ورود افراد متخصص مدیریت شهری در شورا هستیم. اگرچه برخی شوراها در ادوار یا مناطق مختلف از این قاعده استثنا هستند، اما روی هم رفته قضاوت عمومی مردم نسبت به شوراهای اسلامی شهر و روستا چندان خوشبینانه نیست.
بنابراین ضرورت ورود شورا به اولویتهای راهبردی در ایام باقی مانده، با نگاهی کارشناسانه و بهرهمندی از تجارب کشورهایی که در امور مشابه موفق عمل کردهاند، شاید بتواند تا حدودی کم کاریها و غیرتخصصی عمل کردنها و در چارچوب وظایف عمل نکردن شوراها را جبران کند. در اینجا به نظر میآید اگر تخصص گرایی در این دوره از انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا نقش پررنگ تری ایفا کند، نوید بخش آن است که میتوانیم در آینده شاهد پارلمانهای شهری کارآمدتری باشیم که در پاسخگویی به مطالبات مردم و جوانان موفقتر عمل نماید تا رفاه و امنیت و شادی به ارمغان آید. چرا که بنابر فرمایش رسول اکرم(ص): لاخیرفی الوطن الامع الأمن و المسره: در شهری که شادی و امنیت نباشد، هیچ خیری در آن نیست.
در بستر دموکراسی برای توسعه و سعادت شهروندی باید شهر را به دست متخصصین سپرد. به عبارت دیگر می بایست افراد پیش از اینکه شناسنامه و تعصب جناحی داشته باشند فهم صحیح و تعصب بر منافع شهر و مردم داشته باشند که صرفا تحقق این مهم مرهون اراده ی مردم است.
انتخابات شورای شهر و نحوه غربالگری نامزدها باید حول محور های تخصصی و دانش بنیان شهری نظیر محیط زیست، منابع طبیعی، آموزشی، سلامت و بهداشت، حمل و نقل، معماری و شهرسازی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و … باشد.
این امر مستلزم همت و انتخاب مردم بر اساس توانمندی، تخصص و سلامت فرد می باشد تا منتخبین شورا بتوانند در برابر مطالبات به حق مردم موفقتر عمل نمایند.
تخصص گرایی در حوزه عملگرایی بسیار قویتر از تعهد است؛ زیرا معمولاً هر فردی که متخصص باشد، متعهد نیز است و کمتر پیش میآید افراد متخصص در بحثهای کارشناسی موضوعات حاشیهای مطرح و سنگاندازی کنند. افراد ابتدا باید متخصص باشند و سپس وارد شورای شهر شود نه اینکه اول وارد شورا شود و بعداً خودبهخود متخصص گردند. و در یک جمله : هر کسی "متخصص” واقعی باشد، "تعهد” جزو مکنونات قلبی او است.
زندگی بهتر با انتخاب بهترین ها شکل می گیرد چون، مردان برتر بدون تعلیم گرفتن خوب هستند، مردان متوسط پس از تعلیم گرفتن خوب می شوند، ولی افراد پست علیرغم تعلیم همچنان فاسد و تبهکار می مانند.
مهم است که به وجود شهر و دیارمان افتخار کنیم؛ ولی مهمتر از آن این است که : " کاری کنیم” شهر و دیارمان به وجودمان افتخار کند.
*فعال اجتماعی
بازدید:۸۰۷
پریسا
دقیقا همینطوره