درسهایی از حمله «ریزگردها» به زیرساختهای اقتصادی خوزستان
یک کارشناس ارشد برنامهریزی پروژههای نفت و گاز با تشریح سوابق بحران اخیر در خوزستان عدم توجه مدیریت کلان کشور به نظرات نخبگان دانشگاهی درباره بحران ریزگردها را علت غافلگیری و افزایش خسارات دانست و......
با اشاره به عدم وجود پدافند غیرعامل و مدیریت ریسک، عدم مقاومسازی تجهیزات و تأسیسات در برابر آسیبها و عدم آیندهنگری و آمادگی در نگرش سنتی مدیران بحران و غافلگیری در مرحلهٔ پس از بحران، گفت: عدم ارتباطات اثربخش با عموم مردم و کنترل اوضاع توسط مسئولان علت شکست در مقابله با بحران اخیر است.
محمود توکلیزاده کارشناس ارشد مهندسی صنایع و برنامهریزی پروژههای نفت و گاز و سرپرست اجرایی پروژه احداث ایستگاه جمعآوری و تزریق گاز لب سفید شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب در مقالهای که با عنوان "درسهایی از مدیریت بحران در حمله «ریزگردها» به زیرساختهای اقتصادی خوزستان" در اختیار این خبرگزاری قرار داد، با اشاره به وضعیت سیستمهای برق در خوزستان و عدم طراحیها و پیشبینیهای لازم در مقابله با بحرانهای اخیر، به تبیین خسارتهای اقتصادی ناشی از آن بهخصوص بر صنعت نفت پرداخت و اذعان داشت که مدیران ما در بحران ریزگردها چون نتوانستند قبل از بحران، ریسکها را شناسایی کنند در جلوگیری از وسعت بحران و خسارات ناتوان شدند.
متن این مقاله به شرح زیر میآید:
بحران مربوط به پدیده ریزگردها در بهمنماه سال ۱۳۹۵ در خوزستان در بین بحرانهایی که تاکنون در کشور حادث گردیده، در نوع خود بینظیر و باعث ایجاد شرایط خاصی در شبکههای برق استان شد. پدیده مخرب ریزگردها هزینههای زیادی روی سیستمهای اصلی برق استانی که قطب تولید نفت و گاز ایران است، میگذارد. ما با تغییر اقلیم در کشور و منطقه روبهرو هستیم و سابقه حضور برق در خوزستان به بیش از چندین دهه میرسد این در حالی است که در سالهای اخیر شاهد حوادثی در این بخش هستیم که هیچ طراحی و پیشبینی برای مقابله با آنها نشده است.
این پدیده بر زندگی چند میلیون نفر از ساکنان مهمترین قطب کشاورزی، صنعتی و نفتی کشور سایه افکنده و علاوه بر سخت کردن زندگی روزمره مردم، بسیاری از فعالیتها و پروژههای اقتصادی، تولیدی و خدماتی را با مشکل روبرو کرده است. از میان صنایع مختلفی که مورد آسیب قرار میگیرند مطالعات تخصصی روی صنعت آب و برق استان خوزستان نشان داده است که ریزگردها، پستهای برق این استان را بهشدت تحتتأثیر قرار داده است. تعداد حوادث در سالهای 1387، 1388 به ترتیب از 783 به 1234 مورد رسیده است؛ همچنین این پدیده شبکههای توزیع برق را دچار مشکلات جدی نموده و قطعیها و خاموشیهای زیادی را به وجود آورده است که آمار آن از سال 1387 یعنی 194 مورد به 383 مورد در سال 1388 رسیده است (حبیبیان و جورابیان؛ 1390) [۲ و ۱].
۱- بحران چگونه آغاز شد
در تاریخ جمعه هشتم بهمنماه ۱۳۹۵ در اثر ورود گردوغبار با غلظت ۹ هزار و ۹۸۵ میکروگرم بر مترمکعب (بیش از ۶۶ برابر حد مجاز) همراه با وزش باد با سرعت ۶۰ کیلومتر در ساعت و بلافاصله بارش پراکنده و خفیف باران بحران شروع میشود. سطح کل مقرهها و تجهیزات اعم از انتقال، فوق توزیع و توزیع مملو از گلولای میشود و رنگ مقرهها از قهوهای به خاکیرنگ تغییر مییابد. در تاریخ نهم بهمنماه ۱۳۹۵ با ورود پدیده مه غلیظ و در یک اقدام پیشگیرانه کارکنان برق منطقهای خوزستان ایستگاههای ۲۳۰ و ۴۰۰ کیلوولت تغذیهکننده برق کلانشهر اهواز را از مدار خارج کرده و بهخاطر ضرورت جلوگیری از اتصال بر روی شبکه از ساعتهای اولیه صبح تا ساعت ۱۷ اقدام به شستوشوی تجهیزات خود میکنند. بامداد شنبه ۲۳ بهمن نیز به دلیل مهگرفتگی شدید و مرطوب شدن گلولای بر روی تجهیزات، مجدداً شاهد اتصالات بر روی خطوط انتقال و توزیع بودیم که اینبار علاوه بر خطوط انتقال و توزیع، نیروگاههای رامین، زرگان، آبادان، ماهشهر هم متأثر از این اشکالات شده و از مدار خارج شدند [۳].
۲- سابقهٔ بحران در گذشته چگونه بوده است؟
در روز 29 بهمنماه سال 93 در زمستان پس از چند روز گردوخاک شدید، شاهد بارش باران بسیار محدود بودیم که این پدیده باعث ایجاد خاموشی گسترده در اثر چسبندگی گلولای و ایجاد اتصال کوتاه بر روی تجهیزات شد و بیش از 280 بریکر شبکه توزیع و هشت ایستگاه فوق توزیع در کلانشهر اهواز از مدار خارج و موجب خاموشی گسترده شد. با اولین بارندگی و پس از چند روز گردوخاک گسترده، شاهد بروز اتفاقات و اشکالات فراوان و بعضاً آتشسوزی در بعضی از تأسیسات و خروجیهای ایستگاه تغذیه شبکه توزیع برق بودیم [۴]. این پدیده قبلاً نیز ۲ سال پیش در آبدانان ایلام رخ داده بود است [۵].
۳- درسهای شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب از بحران ریزگردها
با توجه به اینکه بحران ریزگردها ممکن است تا ۱۰ الی ۲۰ سال آینده ادامه داشته باشد، لازم است مدیریت شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب در استراتژیهای توسعهای خود مدیریت بحران و مدیریت ریسک را لحاظ و در طراحی واحدهای تولیدی و فرآورشی تجدیدنظر نماید. بعضی از راهکارهای موردنیاز بهمنظور کاهش اثرات ریزگردها به شرح زیر است:
1- تهیه و تدوین دستورالعمل و استاندارد خاص برای سفارش تجهیزات منطبق با شرایط غبار و آلودگی
2- تعیین کارگروه تحقیقاتی جهت انجام مطالعات اثرات تخریبی گردوغبار بر روی پستهای برق، تجهیزات، تأسیسات برقی و ابزار دقیقی در سطح مناطق نفتخیز جنوب
3- تهیه و تدوین دستورالعمل و استاندارد خاصی برای ساخت تأسیسات فرآورشی با توجه به اثرات تخریبی گردوغبار
4- استفاده از توربودیزلژنراتور برق توان بالا در واحدهای نمکزدایی در مواقع اضطراری که برق قطع شده است جهت جلوگیری از کاهش تولید
5- استفاده از توربینهای گازسوز جهت تولید برق در واحدهای تولیدی و فرآورشی نفت و گاز
6- انجام تحقیقات منظم در دورههای زمانی (حداکثر یک ساله) جهت تعیین روال اثرات تخریبی گردوغبار بر روی تجهیزات و تأسیسات
7- انجام پوشش RTV برای مقرههای چینی مربوط به ایزولاتورها
8- تعویض زنجیر مقرههای خطوط در معرض آلودگی و رطوبت شدید با مقرههای سیلیکونی
9- تهیه تعدادی دستگاه ماشین مقرهشو، جهت شستوشوی مستمر خطوط و پستها
10- ایجاد کارگروهی برای بررسی اینکه برق واحدهای تولیدی و فرآورشی نفت و گاز توسط انرژیهای تجدیدپذیر مانند نیروگاه بادی و یا نیروگاه خورشیدی تأمین شود.
۴- تحلیل بحران خوزستان از منظر مدیریت بحران
۱-۴- عدم توجه به نظرات نخبگان دانشگاهی در مورد بحران ریزگردها
سوابق بحران نشان میدهد که پاسخ سؤال منفی است، زیرا در تاریخ ۰۹ دی ۱۳۹۴ نخستین سمینار بررسی آثار مخرب ریزگردها بر تجهیزات شبکه برق و راهکارهای کاهش تأثیرات آن [۴]، با حضور مدیران و کارشناسان صنعت برق و الکترونیک انجمن مهندسین برق و الکترونیک خوزستان و کارشناسانی از مناطق نفتخیز جنوب در سالن آمفیتئاتر دانشکده مهندسی دانشگاه شهید چمران اهواز برگزار میشود و راهکارهای کارشناسی و پیشنهادهایی در جهت کاهش اثرات مخرب ریزگردها بر تجهیزات شبکه برق ارائه میکنند، ولی عدم توجه مدیریت کلان کشور به نظرات نخبگان و متخصصان این رشتهٔ فنی باعث غافلگیری و افزایش خسارات گردیده است.
۲-۴- عدم آیندهنگری و آمادگی در نگرش سنتی مدیران بحران
نگرش سنتی به مدیریت بحران، بر این باور است که مدیریت بحران یعنی فرونشاندن آتش؛ به این معنی که مدیران بحران در انتظار خراب شدن امور مینشینند و پس از بروز ویرانی، سعی میکنند تا ضرر ناشی از خرابیها را محدود سازند، ولی بهتازگی نگرش به این واژه عوض شده است. بر اساس معنای اخیر، همواره باید مجموعهای از طرحها و برنامههای عملی برای مواجهه با تحولات احتمالی آینده در داخل سازمانها تنظیم شود و مدیران باید درباره اتفاقات احتمالی آینده بیندیشند و آمادگی رویارویی با وقایع پیشبینینشده را کسب کنند؛ بنابراین، مدیریت بحران بر ضرورت پیشبینی منظم و کسب آمادگی برای رویارویی با آن دسته از مسائل داخلی و خارجی تأکید دارد که بهطور جدی شهرت، سودآوری و یا حیات سازمان را تهدید میکنند.
همانطور که قبلاً ً توضیح دادیم باوجود اینکه مدیران شرکت توزیع نیروی برق خوزستان، خود در تاریخ ۹ دی ۱۳۹۴ نخستین سمینار [۴] بررسی آثار مخرب ریزگردها بر تجهیزات شبکه برق شرکت داشته و راهکارهای کارشناسی و پیشنهادهایی در جهت کاهش اثرات مخرب ریزگردها بر تجهیزات شبکه برق ارائه نمودهاند، ولی غافلگیر شده و در زمان مرحلهٔ پس از بحران میگویند: تعداد دستگاههای شستوشوی مقره در استان باید به 20 برسد این در حالی است که اکنون 2 دستگاه در استان موجود است و مجوز خرید چهار دستگاه مقرهشور اخذ و دستور خرید 15 مقرهشور نیز صادر شده است [۶]. یا در جایی دیگر اظهار میدارند: تعداد زیادی از زنجیرهٔ مقرههایی که الآن در سراسر کشور موجود است از جنس سرامیکی هستند که در جلسه ستاد بحران مقرر شد این مقرهها تعویض و تبدیل بهنوعی از جنس پلاستیکی شوند که کارایی بیشتری در آبوهوای خوزستان دارند. مدیران ما در مرحلهٔ پس از بحران تاره به فکر این مسأله افتادهاند که باید مراکز مهم مانند دستگاههای اداری، تصفیهخانههای آب، بیمارستانها و صنایع مهم به دیزلژنراتورهای اضطراری تجهیز شوند تا در مواقع اینچنینی با قطع برق مواجه نشویم [۷] و یا پسازاینکه مردم خوزستان با بحران ریزگردها درگیر بحران بیآبی شدهاند مسئولان به این فکر رسیدهاند که باید تصفیهخانههای آب به سیستم برق اضطراری (دیزلژنراتور) با ظرفیت 15 تا 40 مگاوات مجهز شوند [۸]
۳-۴- عدم وجود پدافند غیرعامل و مدیریت ریسک در مدیران
مدیران و وزارتخانههایی که مسئولت مدیریت این بحران را بر عهده داشتند باید مجموعه اقداماتی را انجام میدادند که به آنها، پدافند غیرعامل میگویند. این مجموعه اقدامات برای مقاومسازی تجهیزات و تأسیسات کشور در برابر آسیبهای عمدی و غیرعمدی است که باعث کاهش آسیبپذیری نیروی انسانی و مراکز حیاتی کشور و کنترل و بازگرداندن سریع جامعه به شرایط عادی میگردد. بیشترین توجه به توان دفاعی کشور در موقع بحران به مراکز حیاتی مثل مراکز بیمارستانی، مراکز تولید موشکی، پالایشگاههای نفت و گاز، نیروگاههای هستهای و غیره، تأسیسات شریانی و زیرساختها میباشد، اما اکنون در مرحلهٔ پس از بحران به فکر تجهیز و مقاومسازی تصفیهخانههای آب، بیمارستانها و صنایع مهم افتادهاند.
اگر مدیران ما با مفهوم مدیریت ریسک آشنا بودند باید اقداماتی انجام میدادند که خسارات و اختلالات احتمالی را به حداقل میرساندند. مدیریت ریسک فرآیندی [۹] با استفاده از عوامل اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جهت حداقل رساندن خسارات حوادث در جامعه است، اما مدیریت بحران با بکار گیری همه اجزای مدیریت بحران برای اجرای مدیریت ریسک است، بهطوریکه شامل همه آسیبها در سطوح ملی - دولتی و خصوصی و هماهنگسازی آن جهت کاهش آسیب و بازسازی آن با استفاده از چهار مرحله مدیریت بحران (1- پیشگیری 2- آمادگی 3- مقابله 4- بازسازی)
تفاوت مدیریت بحران و مدیریت ریسک در آن است که در دوره بحران، ریسکها از قوه به فعل درآمدهاند. ازاینرو "وجود بحران در سازمان معرف شکست فرآیند مدیریت ریسک است" Booth, 1993)] ۱۰ و ۱۱]. به همین دلیل است که مدیران ما در بحران ریزگردها چون نتوانستند قبل از بحران ریسکها را شناسایی کنند، در جلوگیری از وسعت بحران و خسارات ناتوان شدند.
۴-۴- عدم وجود برنامهریزی و پیشبینی در مدیریت بحران ریزگردها
وزارت نیرو و شرکت توزیع نیروی برق خوزستان و دیگر مدیران سازمانهای درگیر با بحران، باید در مرحلهٔ قبل از بحران، برنامههای دقیق و موشکافانهای برای رویارویی با بحران و تخفیف اثرات سوء آن برای خود تهیه کرده باشند. در این برنامهها پیشبینی و شناسایی بحرانهای بالقوه بسیار ضروری است زیرا این کار باعث میشود که در هنگام بروز بحران فرصتهای بهتری برای حل موفقیتآمیز آنها داشته باشند. ما در استان خوزستان بحرانهای زیادی ازجمله جنگ تحمیلی و یا بحران سیلابهای تخریبی و طوفانهای گردوغبار داشتهایم.
زمانی که سازمانی در فکر آمادگی برای مقابله با بحران است، در حقیقت در نیمهراه برنامهریزی برای مواقع اضطراری است. اگر مدیران ما برنامهریزی و پیشبینی داشتند امروز لازم نبود تاره به فکر خرید دیزلژنراتور و یا بسیج تجهیزات مقرهشور و نیروی انسانی از سراسر کشور باشند. ما به مدیرانی خلاق و مبتکر که بتوانند شرایط بالقوه بحرانها را تصور و جزئیات پیچیده آن را ترسیم کنند، داریم.
امروزه و در دنیای تغییرات ناگهانی و پیشبینینشده، مدیریت بحران بخشی از تمام برنامههای استراتژیک سازمانها شده است. بزرگترین اشتباه مدیر یک سازمان این است که تصور کند سازمان او مصون از بحران است؛ بنابراین مدیران و شرکتهای مستقر در استان خوزستان و وزارتخانههای مربوطه به دلیل انتخاب استراتژیها و سیاستهای مختلف خود در مقابل عواقب اجرای این سیاستها و بحرانهای حاصله، در مقابل اقشار مختلف مردم جوابگو و مسئول هستند.
۵-۴- عدم ارتباطات اثربخش با عموم مردم علت شکست در مقابله با بحرانها
تجربیات مربوط به بحرانهای گذشته ثابت کرده که علت شکست در مقابله با بحرانها نبود ارتباطات اثربخش با عموم مردم، رسانههای مدنی و دولتی است. تظاهرات اخیر در مقابل استانداری و خیابانهای شهر اهواز نشانگر این است که آگاهی شهروندان و درک تلاشهای سازمانهای درگیر در بحران برای کاهش خسارات و خدمترسانی به شهروندان، یک جنبه بسیار حیاتی در ترمیم خسارات ناشی از بحران ریزگردها است که اغلب اهمیت آن نادیده گرفته میشود. آگاهی شهروندان و درک تلاشهای خدمات عمومی به همان اندازه مهم است که کیفیت تلاش و نکته اینجاست که اگر برای مطلع کردن مردم کاری نکنید، آنها از تلاشهایتان آگاه نخواهند شد.
یکی دیگر از عواملی که باعث شکست در مقابله با یک بحران میشود، عدم کنترل اوضاع توسط مسئولان است زیرا از یکسو هیچ تلاشی انجام نشده بود که دریابند با قطع برق با بحران دیگری که مثل بحران کمبود آب شرب است، روبرو میشوند و باید با دیزلژنراتور خسارات بحران را کاهش دهند و یا با استقرار یک دیزلژنراتور در مراکز مخابراتی جان بیمارانی را که نیاز به ارتباط با اورژانس دارند را برآورده نمایند و باعث تشدید بحران شدند.
۵- نتیجهگیری
نتایج حاصل از بحث و بررسی در مورد مدیریت بحران در حمله «ریزگردها» به زیرساختهای اقتصادی خوزستان به شرح زیر است:
1- ریزگردها، پستهای برق استان خوزستان را بهشدت تحت تأثیر قرار داده است.
2- بارندگی بسیار کم و رطوبت هوا پس از گردوغبار، موجب تشکیل گلولای چسبنده بر روی تجهیزات شبکه و اتصال کوتاه مقرهها و تجهیزات عایقی در شبکههای توزیع و ایستگاههای فوق توزیع و انتقال گشته که باعث خاموشی گسترده فیدرها میشود.
3- با توجه به اینکه بحران ریزگردها ممکن است تا ۱۰ الی ۲۰ سال آینده ادامه داشته باشد، لازم است مدیریت شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب در استراتژیهای توسعهای خود مدیریت بحران و مدیریت ریسک را لحاظ و در طراحی واحدهای تولیدی و فرآورشی تجدیدنظر نماید.
4- سوابق بحران عدم توجه به نظرات نخبگان دانشگاهی در مورد بحران ریزگردها و عدم توجه مدیریت کلان کشور به نظرات نخبگان و متخصصان این رشتهٔ فنی را نشان میدهد که این امر باعث غافلگیری و افزایش خسارات گردیده است.
5- در چرخهٔ بحران مرحلهٔ قبل از وقوع بحران و در فرآیند مدیریت بحران، مراحل پیشگیری و آمادگی مهمترین ارکان بوده و سطح آسیبپذیری را بهشدت کاهش داده و میزان خسارات و ضرر و زیان را به حداقل میرساند.
6- ضعف برنامهریزی و عدم توجه مدیریت کلان کشور به این پدیدهٔ نوظهور بهعنوان یک مشکل ملی و صرفاً یک معضل یا مشکل منطقهای نمود بیشتری یافته و هرروز بر گسترهٔ آن افزوده میشود.
7- عدم وجود پدافند غیرعامل و مدیریت ریسک در مدیران محلی و وزارتخانههایی که مسئولت مدیریت این بحران را به عهده داشتند.
8- مقاومسازی تجهیزات و تأسیسات کشور در برابر آسیبهای عمدی و غیرعمدی که باعث کاهش آسیبپذیری نیروی انسانی و مراکز حیاتی کشور و کنترل و بازگرداندن سریع جامعه به شرایط عادی میگردد انجام نشده است.
9- عدم آشنایی مدیران و وزارتخانههای مسئول با مفهوم مدیریت ریسک جهت انجام اقداماتی که خسارات و اختلالات احتمالی را به حداقل میرساند.
10- عدم آیندهنگری و آمادگی در نگرش سنتی مدیران بحران و غافلگیری در مرحلهٔ پس از بحران
11- مدیران ما در بحران ریزگردها چون نتوانستند قبل از بحران ریسکها را شناسایی کنند، در جلوگیری از وسعت بحران و خسارات ناتوان شدند.
12- عدم وجود برنامهریزی و پیشبینی در مدیریت بحران ریزگردها در وزارت نیرو و شرکت توزیع نیروی برق خوزستان و دیگر مدیران سازمانهای درگیر با بحران به دلیل اینکه این مدیران باوجود سابقه بحران غافلگیر شدند.
13- عدم ارتباطات اثربخش با عموم مردم علت شکست در مقابله با بحران اخیر است.
14- عدم کنترل اوضاع توسط مسئولان باعث شکست در مقابله با بحران میشود.
بازدید:۶۲۳
منبع: ایسنا