احداث شهرهای جدید یك ضرورت غیر قابل انكار است
به گفته حبیباله طاهرخانی شهرهای جدید بر اساس اسكان جمعیت سرریز شهرهای بزرگ و كلانشهرها برنامهریزی شده و مبتنی بر این ایده كلی طی دهههای گذشته در این خصوص ظرفیتسازی شده است.
بحث توسعه سرزمینی از جمله نیازهایی است كه هر حاكمیت قوام یافتهای در كنار توسعه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و... باید آن را دنبال كند. واقعیت آن است كه توسعه پایدار كشورها با منابع مالی (مانند درآمدهای نفتی) ارتباط حیاتی ندارد، بلكه به عامل نظم، فكر و ایدهپردازی وابسته است و تحلیلگران معتقدند كه مبانی توسعه سرزمینی است كه پایه نظم، ایدهپردازی و فكر را در جوامع مختلف به وجود میآورد. شهرها به روشهای مختلفی ساخته میشوند و عوامل گوناگونی در شكلگیری فرم كالبدی این مراكز زیستی موثر هستند. عواملی همچون شرایط طبیعی نظیر آب و هوا یا نوع مصالح ساختمانی موجود در طبیعت، نیروهای اقتصادی مانند جریان سرمایه، اقدامات ساكنین وتصمیمگیری آنها در زمینه انتخاب محل مناسب برای احداث مسكن یا انتخاب مركز خرید، سطح و نوع فناوری، نحوه توزیع قدرت در جامعه و میزان تاثیرگذاری گروههای مختلف در نظام تصمیمگیری و غیره از جمله نیروهای موثر در شكلگیری شهرها هستند. مدتها گرایش بر این بوده است كه توسعه را تقریبا براساس رویكردهای اقتصادی صرف (تولید و مصرف ملی) بهطور كلی مورد قضاوت قرار میدادند. اما همانطور كه نظریه پردازان بزرگ اظهار داشتهاند، این شهرها هستند كه در كالبد انسان هویت جاری را مانند خون تازه تزریق میكنند. بر اساس چنین ضرورتهایی سراغ حبیبالله طاهرخانی، عضو هیاتمدیره و معاونت شهرسازی و معماری شركت عمران شهرهای جدید رفتیم تا درباره نسل نوین شهرهای جدید و بایدها و نبایدهایی كه در این حوزه باید مورد توجه قرار بگیرند، صحبت كنیم. طاهرخانی معتقد است كه برای پاسخگویی به مطالبات مردم در این بخش باید ایده احداث نسل نوین شهرهای جدید برای اسكان پایدار و موقت را به صورت همزمان دنبال كرد.
این روزها در محافل كارشناسی و رسانههای تخصصی درباره نسل دوم شهرهای جدید اظهارنظرهای متنوعی مطرح میشوند، برای ورود به بحث لطفا درباره ویژگیها و اهمیت نسل دوم شهرهای جدید صحبت كنید. چرا ایران در شرایط حساس فعلی به این نوع شهرها نیاز دارد؟
در پاسخ به پرسش شما باید تاریخ معاصر كشورمان بعد از پیروزی انقلاب را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهیم. بحث شهرهای جدید بعد از پیروزی انقلاب با فراز و نشیبهای مختلفی پیگیری شد تا به امروز كه بهرهمندی از الگوهای نوین در طراحی، احداث و سازماندهی شهرهای جدید به یك ضرورت غیر قابل انكار بدل شده است. فلسفه بنیادین شهرهای جدید بر اساس اسكان جمعیت سرریز شهرهای بزرگ و كلانشهرها برنامهریزی شده است و مبتنی بر این ایده كلی طی دهههای گذشته در این خصوص ظرفیتسازی شده است. ما در معاونت شهرسازی و معماری شركت عمران شهرهای جدید در عین حال كه سیاستهای كلان و بنیادین ذكر شده را دنبال میكنیم به دو حوزه جدید نیز ورود پیدا كردهایم كه تحت عنوان نسل دوم شهرهای جدید از آن یاد میشود. الگویی كه بر اساس آن روند اجرایی شدن پروژه شهرهای جدید بر اساس فعالیتهای نوین شهری و پاسخگویی به نیاز اسكان «پایدار» و«موقت»طراحی و ساماندهی میشوند.
ممكن است درباره این حوزهها به صورت مصداقی مثال بزنید.
از نمونههای قدیمیتر این ایده، شهر آبادان است كه در مختصات یك محیط پایدار اقتصادی شكل گرفته است یا فولادشهر اصفهان كه در حاشیه كارخانههای این منطقه شكل گرفته است. مناطقی مانند پارس جنوبی و شمالی كه یك طرح بزرگ پالایشگاهی و اقتصادی هستند، نمونههای جدیدتر این الگوی شهرسازی هستند. اینكه شكلگیری یك كلونی اقتصادی پایدار، باعث ایجاد شهرهای جدیدی میشود كه در راستای مطالبات كاركنان و خانوادههایشان شكل گرفته است. تجربه نسل نوین شهرهای جدید در شكل اول به سمت مراكز كار و فعالیت سوق داده شد كه نقش محلی در آمایش سرزمینی ایفا میكنند چرا كه جمعیت محدودی دارند. نمونههایی مانند عسلویه (سواحل جنوبی خلیج فارس، مكران و...) بخشی از شهرهای جدید در این مناطق شكل میگیرند. اما روش دوم اسكان موقتهایی در سطح سرزمین اصلی تحت عنوان خانههای ویلایی شكل میگیرد.
اشاره كردید كه در روش دوم اسكان موقت در شهرهای جدید دنبال میشود، درباره این موضوع بیشتر توضیح میدهید؟
به عنوان مثال در اطراف كلانشهرها مناطق خوش آب و هوایی انتخاب میشوند و با لحاظ كردن پیوستهای زیست محیطی و حفاظت از منابع طبیعی زیرساختهای لازم برای آن تدارك دیده میشود تا تحت عنوان ویلاسازی عملیاتی شوند. این برنامه یكی از زمینههای كاری ما است تا با مكان یابی مناسب این نوع شهرهای جدید را ساماندهی كنیم تا در قالب اسكان موقت و آخرهفتهای در اختیار خانوادههای ایرانی قرار بگیرد. این پروژههای اسكان موقت به اندازه پروژههای اسكان پایدار اهمیت دارند، چرا كه اگر به صورت اصولی و برنامهریزی شده به مطالبات مردم در این بخش پاسخ داده نشود، بخش مهمی از ظرفیتهای كشاورزی و منابع طبیعی ایران به دلیل پروژههای مخرب ساخت و ساز نابود میشوند. نمونههایی از این تخریب طی دهه گذشته در مناطق مختلف به عینه مشاهده شد و آسیبهای فراوانی را ایجاد كرد. تلاش ما در این راستا است كه اراضی خاصی را بر اساس الگوی مشخص انتخاب و قطعهبندی كنیم. موضوع مهم دیگر در بحث نسل جدید شهرهای جدید تغییر رویكردی است كه در این زمینه لحاظ خواهد شد. قبل از اجرای هر پروژهای زیرساختهای مورد نیاز آن در بخش آب، فاضلاب، محیطهای آموزشی، امنیت و... تدارك دیده خواهد شد.
به نظرم توضیحات شما درباره نسل جدید شهرهای جدید كامل بود، اما ابهامی كه با این توضیحات به ذهن خطور میكند آن است كهآیا در ساختار مدیریتی و قانونی كشورمان زمینههای مورد نیاز تحقق مطلوب نسل نوین شهرهای جدید تعبیه شده است؟ چه نیازهایی باید در این بخش جدی گرفته شود؟
خوشبختانه با تشكیل دولت تدبیر و امید قطار مدیریت و برنامهریزی كشور به مسیر تصمیمسازیهای كارشناسی شده و تخصصی بازگشته است. این تخصص گرایی و تصمیمسازیهای كارشناسی شده در حوزه شهرهای جدید هم دنبال میشود. تلاش ما در این معاونت این است كه در مدل تامین مالی نسل نوین شهرهای جدید بازنگریهای موثری انجام شود تا مشكلات قدیمی پوشش داده شود. معمولا در گذشته از طریق فروش اراضی برای تامین مالی پروژهها اقدام میشد كه این روش مشكلات فراوانی را به وجود میآورد كه پاره پاره شدن شهرها و جزیرهای شدن از جمله این مشكلات بود. در كنار این موارد اصلاحی باید به این واقعیت اشاره كرد كه اصل كلی توفیق در هر حوزهای هماهنگی اجزای موثر است. هر كدام از اجزای پازل مدیریت باید در جای خود همكاری لازم را داشته باشند تا نهایتا یك پروژه به توفیق مورد نظر برسد. ابعاد مختلف مساله توسعه سكونتگاهی صرفا به وظایف وزارت راه و شهرسازی محدود نمیشود و سایر دستگاههای مسوول هم باید وظایف خود را به نحو احسن انجام دهند. بحث حمل و نقل كه شهرهای جدید را به شهرهای مادر متصل میكند. مباحث امنیتی و اجتماعی و... از دیگر مواردی هستند كه هماهنگی دستگاههای مختلف در این بستر را ضروری میسازد.
اگر قرار باشد، مهمترین چالش پیش روی شهرهای جدید را تشریح كنید به كدام موارد اشاره میكنید؟
مهمترین چالش پیش روی شهرهای جدید را میتوان در یك دوگانه تصویرسازی كرد. یكی هماهنگی كلان دستگاهها، نهادها، سازمانها و ارگانهای مسوول در اجرای سیاستهای شهرسازی و توسعه سرزمینی و دیگری دسترسی آسان به منابع مالی است. اینكه ما برنامهریزی كارشناسی انجام دهیم اما دستگاه دیگری به صورت موازی تصمیمی را درست در نقطه مقابل دستاوردهای كارشناسی ما بگیرد، مشكلی است كه بخش قابل توجهی از ظرفیتهای موجود را هدر میدهد. موضوع دیگری كه به نظرم باید در این زمینه مورد توجه قرار بگیرد موضوع دسترسی به منابع مالی در فرآیند توسعه شهرهای جدید است. تنها در صورتی میتوان قدمهای ارزشمندی در توسعه شهرهای جدید برداشت كه فرآیند دسترسی به منابع مالی مورد نیاز به خوبی مدیریت شده باشد. پروژههای سواحل جنوبی خلیج فارس كه به آنها اشاره شد در گرو سرمایهگذاری خارجی است كه نباید با وقفه مواجه شود. پیش بینیها حاكی از آن است كه بین ۲۳۰تا ۲۴۰ هزار نفر جذب مناطق پارس جنوبی و شمالی شوند كه این چشمانداز در فضای پسابرجامی قابلیت اجرایی شدن دارد.
در آخرین ماههای فعالیتهای دولت یازدهم قرار داریم، دولت آیندهای كه بعد از انتخابات اردیبهشت ماه۹۶ روی كار میآید در برخورد با نسل نوین شهرهای جدید چه برخوردی باید داشته باشد؟
دیدگاه ما این است كه چشمانداز فعلی بر اساس راهحلهای معقولانه با استفاده از تجربیات سایر كشورها و رویكردهای آمایش سرزمینی طراحی و در مسیر اجرایی شدن قرار گرفته تا همراه با توسعه اقتصادی وضعیت توسعه سرزمینی نیز در وضعیت نرمال قرار داشته باشد. هر دولتی كه در راس مینشیند باید به این نكات توجه داشته باشد كه خالی شدن سواحل جنوبی خلیج فارس یك تهدید است كه در صورت برنامهریزی مناسب میتوان آن را به یك فرصت تبدیل كرد. پروژه گسترش ویلاسازیهای حاشیهای نیز از جمله موضوعاتی است كه بر اساس رویكردهای كارشناسی شده اجرا شده و هر دولتی كه روی كار میآید باید آن را دنبال كند.
بازدید:۶۴۶