کد خبر: ۳۵۴۶۱
تاریخ انتشار: ۱۳:۲۶ - ۱۳ خرداد ۱۳۹۶ 03 June 2017
آنچه لازم است در مورد شهر خود بدانیم

پایش چالش های اجتماعی و شهرسازی شهر اهواز

چرا اهواز با وجود تمام قابلیت های اقتصادی بالقوه و بالفعل هرگز نتوانسته است در این مسیر موفق باشد⁉️
من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر                من ناتوان ز گفتن و خلق از شنیدنش
* سید محمد لاری : شهر اهواز کم کم دارد تمام قابلیت های زیستی خود را از دست می دهد. صرف نظر از دشواری های زیست محیطی ، بی تدبیری در اداره و کنترل شهر بتدریج تمام انگیزه های ماندن در این شهر را از بین خواهد برد . در این حال همه ما می دانیم باوجود تمام مشکلاتی که در سطح کشور وجود دارد، سایر کلانشهرها و حتی بسیاری شهرهای کوچکتر با استفاده از همین ظرفیت های محدودی که وجود دارد، با سرعت در حال پیشرفت هستند و سوال اینجاست که چرا اهواز با وجود تمام قابلیت های اقتصادی بالقوه و بالفعل هرگز نتوانسته است در این مسیر موفق باشد⁉️

 یک عادت فراگیر ما اهوازی این است که هر وقت دور هم می نشینیم از مظاهر توسعه در دیگر شهرها (شما بخوانید اصفهان)  مثال می زنیم، بعد هم چند دشنام نثار مدیران نالایق شهر و استان می کنیم و نهایتا با این جمله کلیشه ای که " اینها همشون دزدن" مناظره را پایان می دهیم و با همین یک جمله از زیربار تمام مسئولیت های اجتماعی خود شانه خالی می کنیم.

اما ماجرا به همین سادگی هم نیست. واقعیت این است که عدم توسعه در اهواز،  قبل از هرچیز ریشه ای تاریخی دارد. وقتی شما اهواز را مثلا با اصفهان مقایسه می کنید، باید یادتان باشد که اهواز امروزی تنها حدود صد سال قدمت دارد. (مراجعه کنید به تاریخ 500ساله خوزستان نوشته احمد کسروی ) و مردمانی که در این شهر ساکن شده اند، جز نسل اولی ها که تاجرانی از چند شهر تاریخی این خطه بوده اند، مابقی عموما از نظر تاریخی سابقه شهرنشینی نداشته اند و با فرهنگ شهرنشینی نیز بیگانه بوده اند. آنچنان که همچنان در شهر اهواز مظاهر آن زندگی پیشاشهرنشینی در رفتار اجتماعی کم و بیش همه ما آشکار است.

 واقعیت این است که سکونتگاه های انسانی تنها زمانی شهر می شوند، که ساکنین آنها به معنای واقعی کلمه شهروند باشند. 
اما شهروند کیست⁉️  در مقایسه با انسان پیشاشهروند، می توان چهار تفاوت اصلی را برشمرد تا هرکدام از ما باکمک آن بتوانیم مرتبه شهروندی خود را بسنجیم. 

اول، شهروند انسانی است که به حقوق و تکالیف مدنی خود آگاه است.  به وظایف خود عمل و حقوق خود را مطالبه می کند. به قانون احترام می گذارد. از حق خود برای انتخاب شایسته افراد برای اداره و مدیریت شهر بهره می برد و اگر مدیران شهر بر خلاف منافع و حقوق شهروندی او اقدامی کردند، در مطالبه حقوق خود کوتاهی نمی کند.

دوم، شهروند کسی است که می داند مسایل زندگی شهری  مسائلی بسیار   پیچیده و چندبعدی هستند که دیگر با کدخدا منشی و توصیه های ریش سفیدان و بزرگان وشیوخ قابل حل نیستند، پس پاسخگویی پرسش های تخصصی برای اداره و توسعه شهر را به اهل علم و دانش می سپارد و در برابر آن لجاجت نمی کند. 

سوم، اینکه شهروند درک می کند صرف نظر از اینکه پدران ما در کجا بدنیا آمده اند یا اینکه با چه گویش و لهجه ای صحبت می کردند امروز همه ما شهروندان یک شهر و با یکدیگر همشهری هستیم. درک می کند که این شهر همچون یک کشتی است که اگر غرق بشود همه ما را فرو خواهد برد. پس یک شهروند واقعی قوم خود را برتر از دیگران نمی بیند، با سایر اقوام و حتی اقلیت ها در شهر زندگی مسالمت آمیز دارد و انرژی خود را صرف رقابت و حذف اقوام دیگر نمی کند. 

چهارم و البته مهمتر از همه پیوند ناگسستنی مفهوم شهروندی با مفهوم مشارکت است. در زندگی پیشاشهروندی ما با مفهوم رقابت مواجه بودیم. کوچکترین سکونتگاه ها هم در سایه رقابت ها که عموما رقابت های قومی بود دوپاره می شد. کسانی که معماری و شهرسازی خوانده اند کاملا با مفهوم محلات در ستیز و داستان حیدری-نعمتی آشنا هستند. عامیانه آن میشود پائین برره و بالا برره. اما در شهر خبری از این حرفهای واپسگرا نیست. برآیند رفتارهای همه شهروندان نه در تقابل و نزاع بایکدیگر، بلکه در راستای توسعه و ارتقاء سکونتگاه جمعی همه شهروندان است. 

 خوب حالا برای یکبار هم که شده بیایید بجای مقایسه پل ها و پارک ها و خیابان های فلان شهر موفق یا مقایسه تحصیلات و تخصص مدیران و شهردارانشان با شهردار اهواز، از خودمان شروع کنیم. آیا در مقایسه با رفتارهای اجتماعی شهروندان آن شهرها، ما واقعا شهروند هستیم؟ و آیا لیاقت چیزی بیش از این را داریم؟ 

یادمان باشد شهرهای ما تنها زمانی می تواند شهرهای بهتری باشد که ما سزاوار آن باشیم


بازدید:۸۸۷