سرمایهگذاری اندک در امور ناوگان طی ۱۰ سال
*دکتر محمد ساطعی:سرمایه گذاری از سال ۱۳۸۴ لغایت پایان سال ۱۳۹۳ در امور ناوگان (واگن باری، واگن مسافری، لکوموتیو) طبق کتاب آمار رسمی سالنامه آماری سال ۱۳۹۳ منتشره در تابستان سال ۱۳۹۴ از طرف معاونت برنامهریزی و اقتصاد حمل و نقل راه آهن زنگ خطر توقف قطار سرمایه گذاری در امور ناوگان را به صدا در آورده است که کاملاً از این آمار میتوان نتیجه گرفت که برای حل مشکل باید تصمیمگیری را فراتر از راهآهن وزارت راه و شهرسازی برد و به عنوان یک بحران در این صنعت به دولت، مجلس شورای اسلامی اعلام کرد.
سرمایهگذاری در امور ناوگان شامل واگن باری، سالنهای مسافری و لکوموتیو به شرح ذیل است:
۱- واگن باری
تعداد واگنهای باری در گردش (واگن در سرویس، منتظر سرویس و تحت تعمیر) در سال ۱۳۸۴ به تعداد ۱۹۸۴۸ دستگاه که در سال ۱۳۹۳به تعداد ۲۲۷۱۵ دستگاه افزایش یافته که در طول ده سال ۲۸۶۷ دستگاه واگن و متوسط سالانه آن ۷/۲۸۶ دستگاه به عبارتی در طول این مدت ۴۴/۱۴ درصد افزایش یافته است و از این افزایش ۳/۵۴ درصد مربوط به سال ۱۳۸۴ تا پایان سال ۱۳۸۵ است.
۲- سالنها و سایر واگنهامسافری
واگنهای مسافری و سایر واگنها در سرویس و غیره طبق آمار سال ۱۳۸۴ تعداد ۱۱۸۲ دستگاه بوده که در سال ۱۳۹۳ به تعداد ۱۷۰۴ دستگاه رسیده است در مجموع ۵۲۲ دستگاه واگن نو و دست دوم به شبکه ریلی اضافه شده است.
بهطور متوسط سالانه ۵/۵۲ دستگاه و مجموعاً ۴/۴۴ درصد در مدت ده سال اضافه شده است.
۳- لکوموتیو
در سال ۱۳۸۴ تعداد ۳۳۵ دستگاه لکوموتیو در سرویس اصلی و مانوری در سال ۱۳۹۳ به تعداد ۴۸۰ دستگاه رسیده است که در طول این ده سال ۱۵۵ دستگاه اضافه شده است و متوسط افزایش سالانه ۵/۱۵ دستگاه و در مجموع کل افزایش ۲/۴۶ درصد بوده است که از این تعداد ۷۴ دستگاه لکوموتیو دست دوم بوده است.
اگر این آمار با آمار ده سال افزایش کامیون و اتوبوس مقایسه شود به راحتی میتوان دریافت که سرمایهگذاری در ناوگان ریلی در حال تعطیل شدن است گرچه خواهند گفت که عمر ناوگان ریلی خیلی بالاتر از ناوگان جادهای خواهد بود ولی در طول این مدت نشان میدهد متوسط عمر ناوگان ریلی نه تنها کاهش نداشته است بلکه افزایش یافته است. چرا سرمایهگذاری در این صنعت در حال توقف است. آنچه که روند نوسازی ناوگان را متوقف کرده است:
۱- زیان ده بودن این صنعت
۲- پرداخت حق استفاده از شبکه ریلی بیشتر از هشت برابر جاده.
۳- عدم امکان نرخ گذاری در بلیت بر اساس عرضه و تقاضا.
۴- پرداخت مالیات ارزش افزوده بیش از هشت برابر جاده.
۵- دست بر نداشتن راهآهن از تصدیگری.
۶- تصویب دستورالعمل و آییننامههای بدون رعایت اصول سرمایهگذاری در این صنعت
۷-عدم جوابگویی راه آهن به ضرر و زیانهای وارده به ناوگان در سیر بخش خصوصی.
۸- بی اختیار بودن بخش خصوصی در سیر و کنترل و هدایت واگن و لکوموتیو در شبکه ریلی.
۹- تغییرات زیاد در تصویب دستورالعملها و آییننامهها توسط هیات مدیره راهآهن.
۱۰- عدم رعایت ماده ۲ و ۳ قانون بهبود مستمر محیط کسب و کار مصوب ۱۶/۱۱/۱۳۹۰ مجلس شورای اسلامی از طرف وزارت راه و شهرسازی و راهآهن جمهوری اسلامی ایران
* مشاور عالی توسعه صنعت حمل و نقل
سرمایهگذاری در امور ناوگان شامل واگن باری، سالنهای مسافری و لکوموتیو به شرح ذیل است:
۱- واگن باری
تعداد واگنهای باری در گردش (واگن در سرویس، منتظر سرویس و تحت تعمیر) در سال ۱۳۸۴ به تعداد ۱۹۸۴۸ دستگاه که در سال ۱۳۹۳به تعداد ۲۲۷۱۵ دستگاه افزایش یافته که در طول ده سال ۲۸۶۷ دستگاه واگن و متوسط سالانه آن ۷/۲۸۶ دستگاه به عبارتی در طول این مدت ۴۴/۱۴ درصد افزایش یافته است و از این افزایش ۳/۵۴ درصد مربوط به سال ۱۳۸۴ تا پایان سال ۱۳۸۵ است.
۲- سالنها و سایر واگنهامسافری
واگنهای مسافری و سایر واگنها در سرویس و غیره طبق آمار سال ۱۳۸۴ تعداد ۱۱۸۲ دستگاه بوده که در سال ۱۳۹۳ به تعداد ۱۷۰۴ دستگاه رسیده است در مجموع ۵۲۲ دستگاه واگن نو و دست دوم به شبکه ریلی اضافه شده است.
بهطور متوسط سالانه ۵/۵۲ دستگاه و مجموعاً ۴/۴۴ درصد در مدت ده سال اضافه شده است.
۳- لکوموتیو
در سال ۱۳۸۴ تعداد ۳۳۵ دستگاه لکوموتیو در سرویس اصلی و مانوری در سال ۱۳۹۳ به تعداد ۴۸۰ دستگاه رسیده است که در طول این ده سال ۱۵۵ دستگاه اضافه شده است و متوسط افزایش سالانه ۵/۱۵ دستگاه و در مجموع کل افزایش ۲/۴۶ درصد بوده است که از این تعداد ۷۴ دستگاه لکوموتیو دست دوم بوده است.
اگر این آمار با آمار ده سال افزایش کامیون و اتوبوس مقایسه شود به راحتی میتوان دریافت که سرمایهگذاری در ناوگان ریلی در حال تعطیل شدن است گرچه خواهند گفت که عمر ناوگان ریلی خیلی بالاتر از ناوگان جادهای خواهد بود ولی در طول این مدت نشان میدهد متوسط عمر ناوگان ریلی نه تنها کاهش نداشته است بلکه افزایش یافته است. چرا سرمایهگذاری در این صنعت در حال توقف است. آنچه که روند نوسازی ناوگان را متوقف کرده است:
۱- زیان ده بودن این صنعت
۲- پرداخت حق استفاده از شبکه ریلی بیشتر از هشت برابر جاده.
۳- عدم امکان نرخ گذاری در بلیت بر اساس عرضه و تقاضا.
۴- پرداخت مالیات ارزش افزوده بیش از هشت برابر جاده.
۵- دست بر نداشتن راهآهن از تصدیگری.
۶- تصویب دستورالعمل و آییننامههای بدون رعایت اصول سرمایهگذاری در این صنعت
۷-عدم جوابگویی راه آهن به ضرر و زیانهای وارده به ناوگان در سیر بخش خصوصی.
۸- بی اختیار بودن بخش خصوصی در سیر و کنترل و هدایت واگن و لکوموتیو در شبکه ریلی.
۹- تغییرات زیاد در تصویب دستورالعملها و آییننامهها توسط هیات مدیره راهآهن.
۱۰- عدم رعایت ماده ۲ و ۳ قانون بهبود مستمر محیط کسب و کار مصوب ۱۶/۱۱/۱۳۹۰ مجلس شورای اسلامی از طرف وزارت راه و شهرسازی و راهآهن جمهوری اسلامی ایران
* مشاور عالی توسعه صنعت حمل و نقل
بازدید:۶۶۸
منبع: ایسنا