كلانشهرها؛ تهديد يا فرصت توسعه؟
نقش شهرها بهصورت عام و كلانشهرها بهصورت خاص در فرآیند توسعه همیشه محل مناقشه بوده است. واقعیت این است كه دنیا در حال شهری شدن بیشتر است و مرتبا بر تعداد شهرها و كلانشهرها بهخصوص در جهان در حال توسعه افزوده میشود. بدون شك امروزه كلانشهرها بهعنوان گرهگاههای اتصال به اقتصاد جهانی مطرح شدهاند و تبادل دانش، سرمایه، تكنولوژی، هنر و فرهنگ از طریق این نقاط گرهی انجام میگیرد.
*حبیبالله طاهرخانی: كلانشهرها به دلیل ایجاد صرفههای حاصل از مقیاس بخش عمده ارزش افزوده اقتصادهای ملی را به خود اختصاص میدهند ارتباط كلانشهرهای جهانی با یكدیگر به درجهای است كه بعضا با اقتصاد ملی خود چنین ارتباطی ندارند. برفرض ارتباط بین نیویورك با لندن و پاریس و توكیو و هنگکنگ بیش از دالاس یا هوستون است. تحولات در توكیو اقتصاد نیویورك را بیشتر تكان می دهد تا دالاس یا هوستون. بشر امروز هیچگزینه دیگری برای پاسخگویی به نیاز رو به تزاید اشتغال به غیر از اتكا به كلانشهرها ندارد. امروز بانكوك است كه اقتصاد تایلند را، بمبئی اقتصاد هند را، سئول اقتصاد كره را و شانگهای اقتصاد چین را پیش می برد. امروزه كسانی از معایب و ضعفهای كلانشهرنشینی و توسعه شهرها میگویند كه فاقد مدل مشخص توسعهاند. وگرنه كیست كه نداند اقتصاد كشاورزی و حتی صنعتی پاسخگوی خیل جمعیت وارد شده به بازار كار نیست. نگاه ما به شهرنشینی و افزایش كلانشهرها از نوع نگاه انفعالی و شهرستیزانه به واسطه دارا نبودن مدل اقتصادی مشخص برای استفاده از این ظرفیت است.
كلانشهرها در اقتصاد ما به دلیل فقدان مدل اقتصادی مشخص به تهدید توسعه بدل شدهاند. این كلانشهرها به واسطه نوع اقتصاد حاكم بر كشور و اقتصاد رانتی ناشی از فروش نفت به جای ایفای نقش موتور محرك توسعه ملی به مراكز مصرف درآمدهای حاصل از نفت بدل شدهاند. مساله اصلی اقتصاد ما كه میتواند كلانشهرها را تبدیل به فرصت توسعه کند تعریف خودمان در اقتصاد و تقسیم كار جهانی است. امكان دادن به توسعه فرصتهای كسب و كار در كلانشهرها به خصوص در حوزه صنایع و خدمات خلاق و فراهم كردن ورود سرمایههای خارجی میتواند كلانشهرها را به جایگاه واقعی خود در اقتصاد بازگرداند. به نظر میرسد مدیریت كلانشهرها در آستانه شكلگیری و آغاز به كار شوراهای پنجم نیازمند خانه تكانی اساسی در نوع نگاه و مسوولیتهایشان نسبت به اداره شهر هستند. آنها باید از پیله سنتی ارائهدهندگان خدمات شهری درآیند و بسترساز توسعه اقتصاد شهری و ملی باشند. كلانشهرهای ایران برای وارد شدن به فرآیند توسعه در شرایط پسابرجام باید رویكردهای زیر را در اولویت قرار دهند:
-اهمیت دادن به بخش خصوصی و سرمایهگذاری آن
-طراحی ابزارهای مبتكرانه تامین مالی توسعه شهری
-یكپارچهسازی برنامههای توسعه اقتصادی شهر با برنامههای توسعه
(EDS كالبدی و فضایی) ضرورت تهیه استراتژی توسعه اقتصادی شهر
-مقرراتزدایی و اعمال ضوابط و مقررات تسهیل كسب و كار در شهر
-بسترسازی برای فعالیت موسسات و نهادهای مالی و اعتباری داخلی و بینالمللی
-حمایت از توسعه اقتصاد دانشبنیان در قالب قطبهای رشد و پاركهای علم و فناوری و صنایع و خدمات خلاق.
*کارشناس برنامهریزی شهری
كلانشهرها در اقتصاد ما به دلیل فقدان مدل اقتصادی مشخص به تهدید توسعه بدل شدهاند. این كلانشهرها به واسطه نوع اقتصاد حاكم بر كشور و اقتصاد رانتی ناشی از فروش نفت به جای ایفای نقش موتور محرك توسعه ملی به مراكز مصرف درآمدهای حاصل از نفت بدل شدهاند. مساله اصلی اقتصاد ما كه میتواند كلانشهرها را تبدیل به فرصت توسعه کند تعریف خودمان در اقتصاد و تقسیم كار جهانی است. امكان دادن به توسعه فرصتهای كسب و كار در كلانشهرها به خصوص در حوزه صنایع و خدمات خلاق و فراهم كردن ورود سرمایههای خارجی میتواند كلانشهرها را به جایگاه واقعی خود در اقتصاد بازگرداند. به نظر میرسد مدیریت كلانشهرها در آستانه شكلگیری و آغاز به كار شوراهای پنجم نیازمند خانه تكانی اساسی در نوع نگاه و مسوولیتهایشان نسبت به اداره شهر هستند. آنها باید از پیله سنتی ارائهدهندگان خدمات شهری درآیند و بسترساز توسعه اقتصاد شهری و ملی باشند. كلانشهرهای ایران برای وارد شدن به فرآیند توسعه در شرایط پسابرجام باید رویكردهای زیر را در اولویت قرار دهند:
-اهمیت دادن به بخش خصوصی و سرمایهگذاری آن
-طراحی ابزارهای مبتكرانه تامین مالی توسعه شهری
-یكپارچهسازی برنامههای توسعه اقتصادی شهر با برنامههای توسعه
(EDS كالبدی و فضایی) ضرورت تهیه استراتژی توسعه اقتصادی شهر
-مقرراتزدایی و اعمال ضوابط و مقررات تسهیل كسب و كار در شهر
-بسترسازی برای فعالیت موسسات و نهادهای مالی و اعتباری داخلی و بینالمللی
-حمایت از توسعه اقتصاد دانشبنیان در قالب قطبهای رشد و پاركهای علم و فناوری و صنایع و خدمات خلاق.
*کارشناس برنامهریزی شهری
بازدید:۴۶۷