ویژگیهای شهردار آینده
در انتخاب گزینهها برای مدیریت کلانشهر تهران، سابقه وزیر و وکیل بودن، استاد و استاندار بودن شرط لازم است اما کافی نیست. وزیر و وکیل بودن میتواند نشان موفقبودن باشد اما دلیل بر مؤثربودن نیست؛ شهردار تهران علاوه بر مؤلفه موفقبودن به مؤلفه مؤثربودن نیز نیاز دارد.
*لطیف روحانی: موضوع، سیاهنمایی و بیانصافی در حق خدمات و تلاشهای انجامشده در سالهای اخیر در شهرداری نیست اما باید پذیرفت تهران با چالشهای جدی زیستمحیطی، اجتماعی، ناپایداری منابع مالی و اقتصادی، چالش منابع انسانی و تراکم نیروی انسانی ناکارآمد، بدهی و مقروضبودن و تحلیل منابع مالی، انباشت مطالبات و مسائل پیچیده شهر و شهروندان، آلودگی هوا، ترافیک، بافت فرسوده، بلایای طبیعی، تراژدی بارگذاری بلندمرتبهسازی در حریم گسلهای تهران، بحران آب، آشفتگی سیما و منظر شهری، فقر و بیکاری، شکاف طبقاتی، بحران جمعیت و فشار شهرهای اقماری اطراف تهران روبهروست و تهران شده است شهری بیقواره به مثابه مریضی که نه یک درد بلکه همزمان دهها درد را همراه هم دارد. بهعنوان تذکر آییننامهای ذکر دو نکته ضروری است...
اول اینکه باید گفت اداره تهران نه به مدیر یا مدیران موفق بلکه به مدیر یا مدیران مؤثر نیاز دارد. این به آن معنی است که در انتخاب گزینهها برای مدیریت کلانشهر تهران، سابقه وزیر و وکیل بودن، استاد و استاندار بودن شرط لازم است اما کافی نیست. وزیر و وکیل بودن میتواند نشان موفقبودن باشد اما دلیل بر مؤثربودن نیست؛ شهردار تهران علاوه بر مؤلفه موفقبودن به مؤلفه مؤثربودن نیز نیاز دارد.
انتخاب شهردار و مدیران شهری بر اساس میزان هماهنگی و گرایش به یک حزب خاص یا نزدیکی به اعضای شورا در کوتاهمدت شاید دلچسب باشد اما در طولانیمدت شهد شیرین خدمتگزاری را به کام آن حزب یا اعضای شورا تلخ خواهد کرد و ادامه راه در ١٤٠٠ برای اصلاحطلبان دشوار و حتی غیرممکن خواهد شد.
در انتخاب گزینهها برای شهردار تهران باید فرایندی را مدنظر داشت که در آن هدف، ساختار و نتیجه براساس خاستگاه مردم برای تغییر به سوی هدف بر مبنای نظام ارزشی حاکم بر جامعه و ارتقای کیفیت زندگی قرار گیرد نه میزان سهم احزاب اصلاحطلب یا اعضای شورای شهر؛ مضافا رأی آگاهانه و مبنای عزیمت شهروندان تهران برای انتخاب لیست امید تغییر در مدیریت و تغییر در نگاه به اداره کلانشهر تهران بوده است.بر این اساس شهردار و مدیر آینده شهر تهران باید دارای سه نوع مهارت باشد: الف- مهارتهای مدیریتی، ب- مهارتهای لیدری ج- مهارتهای ویژه.
الف: مهارتهای مدیریتی؛ شامل سه بخش عمده است که البته هرکدام از این سه بخش خود دارای چندین مهارت ریز و درشت هستند:١- مهارت فنی (Technical skill): توانایی بهکارگیری دانش، روشها، فنون و تجهیزات موردنیاز برای انجام یک وظیفه یا وظایفی خاص در یک سیستم یا سازمان که از طریق آموزش، تجربه و کارآموزی بهدست میآید,٢- مهارت انسانی (Human skill): کارکردن «با و به وسیله دیگران»٣- مهارت ادراکی (تحلیلی یا مفهومی) (conceptual skill): تشخیص نیازها و درک پیچیدگیهای کل سازمان شهرداری، تجزیه و تحلیل مسائل و قدرت تصمیمگیری با درنظرگرفتن اهداف کلی سازمان شهرداری و خاستگاه شورای شهر. نکته درخورتوجه در مهارتهای مدیریتی این است که مدیران سطح عالی (نهادی) مثل شهردار، معاونان شهردار و شهرداران مناطق و مدیران عامل سازمانهای شهرداری در مقایسه با مدیران عملیاتی (فنی) به مهارت ادراکی بیشتری نیاز دارند. منظور از انتخاب شهردار، الزاما مهندس، وزیر، معمار و شهرسازی نیست.
ب: مهارت لیدری: لیدر در مقایسه با مدیر علاوه بر اداره، ابداع میکند؛ به جای نگهداری، بهبود میبخشد، علاوه بر نظارت، اعتماد میکند، به جای نظر به انتهای خط، چشم به افق دارد. ج: مهارتهای ویژه: وقتی پای تهران وسط میآید، معمولا دامنه تصمیمات اتخاذشده کارکرد ملی به خود میگیرد بنابراین شهردار باید توانایی تعامل با دیگر نهادهای قدرت حاکمیت را داشته باشد وبهجای نگاه به پاستور بر بهشت تمرکز کند.
اول اینکه باید گفت اداره تهران نه به مدیر یا مدیران موفق بلکه به مدیر یا مدیران مؤثر نیاز دارد. این به آن معنی است که در انتخاب گزینهها برای مدیریت کلانشهر تهران، سابقه وزیر و وکیل بودن، استاد و استاندار بودن شرط لازم است اما کافی نیست. وزیر و وکیل بودن میتواند نشان موفقبودن باشد اما دلیل بر مؤثربودن نیست؛ شهردار تهران علاوه بر مؤلفه موفقبودن به مؤلفه مؤثربودن نیز نیاز دارد.
انتخاب شهردار و مدیران شهری بر اساس میزان هماهنگی و گرایش به یک حزب خاص یا نزدیکی به اعضای شورا در کوتاهمدت شاید دلچسب باشد اما در طولانیمدت شهد شیرین خدمتگزاری را به کام آن حزب یا اعضای شورا تلخ خواهد کرد و ادامه راه در ١٤٠٠ برای اصلاحطلبان دشوار و حتی غیرممکن خواهد شد.
در انتخاب گزینهها برای شهردار تهران باید فرایندی را مدنظر داشت که در آن هدف، ساختار و نتیجه براساس خاستگاه مردم برای تغییر به سوی هدف بر مبنای نظام ارزشی حاکم بر جامعه و ارتقای کیفیت زندگی قرار گیرد نه میزان سهم احزاب اصلاحطلب یا اعضای شورای شهر؛ مضافا رأی آگاهانه و مبنای عزیمت شهروندان تهران برای انتخاب لیست امید تغییر در مدیریت و تغییر در نگاه به اداره کلانشهر تهران بوده است.بر این اساس شهردار و مدیر آینده شهر تهران باید دارای سه نوع مهارت باشد: الف- مهارتهای مدیریتی، ب- مهارتهای لیدری ج- مهارتهای ویژه.
الف: مهارتهای مدیریتی؛ شامل سه بخش عمده است که البته هرکدام از این سه بخش خود دارای چندین مهارت ریز و درشت هستند:١- مهارت فنی (Technical skill): توانایی بهکارگیری دانش، روشها، فنون و تجهیزات موردنیاز برای انجام یک وظیفه یا وظایفی خاص در یک سیستم یا سازمان که از طریق آموزش، تجربه و کارآموزی بهدست میآید,٢- مهارت انسانی (Human skill): کارکردن «با و به وسیله دیگران»٣- مهارت ادراکی (تحلیلی یا مفهومی) (conceptual skill): تشخیص نیازها و درک پیچیدگیهای کل سازمان شهرداری، تجزیه و تحلیل مسائل و قدرت تصمیمگیری با درنظرگرفتن اهداف کلی سازمان شهرداری و خاستگاه شورای شهر. نکته درخورتوجه در مهارتهای مدیریتی این است که مدیران سطح عالی (نهادی) مثل شهردار، معاونان شهردار و شهرداران مناطق و مدیران عامل سازمانهای شهرداری در مقایسه با مدیران عملیاتی (فنی) به مهارت ادراکی بیشتری نیاز دارند. منظور از انتخاب شهردار، الزاما مهندس، وزیر، معمار و شهرسازی نیست.
ب: مهارت لیدری: لیدر در مقایسه با مدیر علاوه بر اداره، ابداع میکند؛ به جای نگهداری، بهبود میبخشد، علاوه بر نظارت، اعتماد میکند، به جای نظر به انتهای خط، چشم به افق دارد. ج: مهارتهای ویژه: وقتی پای تهران وسط میآید، معمولا دامنه تصمیمات اتخاذشده کارکرد ملی به خود میگیرد بنابراین شهردار باید توانایی تعامل با دیگر نهادهای قدرت حاکمیت را داشته باشد وبهجای نگاه به پاستور بر بهشت تمرکز کند.
بازدید:۴۷۱