ایران و تغییر اقلیم
از نظر اقلیمی ایران کشور آستانههاست. مهمترین ویژگی اقلیمی ایران و حتی مناطق شمالی حاکم بودن اقلیم قارهای است.
*دکتر حسین آخانی: بخش عمده سرزمین ایران و بخصوص شمال ایران در نقاط گذر اقلیمی واقع شده است. پیوند دو ویژگی اقلیم قارهای و مناطق گذر سبب گردیده تا کشور ما همواره نوسانهای شدید اقلیمی را تجربه کند واین امر پیش بینی آب و هوایی ایران را با چالش روبرو کرده است. برای نمونه دو سال گذشته میزان بارندگی در حوضه دریاچه ارومیه بسیار بالاتر از متوسط بود.
در سال گذشته هم مناطق جنوبی و غربی از بارندگی غیر متعارف برخوردار بود. امسال نیز با بینظمیهایی از این دست روبرو هستیم و از اینرومناطقی چون مازندران کاهش شدید بارندگی را تجربه کرده است. تأثیر فعالیت انسان بر چرخههای طبیعی اقلیمی سبب ایجاد بینظمی و تشدید پدیدههای اقلیمی در مقیاس جهانی گردیده است. به عنوان نمونه این تغییرات سبب گشته تا دمای سطحی در خاورمیانه تا دو برابر متوسط جهانی افزایش یابد، مناطق خشک بارشهای سیل آسا را تجربه کنند و مناطق مرطوب دچار افت بارش شوند.
در سالهای اخیر همۀ ما بارش برف در بوشهر را به خاطر داریم! بررسی میزان تاثیر عوامل انسانی بر ساز و کارهای طبیعی اقلیمی و بازخورد آن بر اقلیم ایران به راحتی در یک یادداشت روزنامه ای میسر نیست و نیازمند تلفیق دادههای اقلیمی معاصر و دیرینه و بکارگیری آنها در مدلهای اقلیمی بسیار پیچیده توسط پژوهشگران است بهگونهای که در آن پیچیدگیهای ریختشناسی و ساختاری ایران برای رسیدن به درک درستی از میزان نقش هر عامل مورد توجه قرار گیرد.
وظیفه ما در چنین شرایطی افزایش شناخت، بالا بردن مقاومت و برنامهریزی در قبال مخاطرات جدی است که آینده ایران را تهدید می کند. آثار این مخاطرات به شکل ریزگرد، فرونشست زمین، سیلابهای متعدد و گرمای بی سابقه بروز کرده است. در چنین شرایطی باید تا آنجا که ممکن است آسیب پذیری کشور را به حداقل رساند. برای تقلیل این آسیب پذیری باید فشار به منابع طبیعی و بخصوص منابع آبی را به حداقل رساند تا این تغییرات به در هم گسیختگی زندگی در آینده این سرزمین منجر نشود.
برای نمونه در کشوری با این حد شکنندگی هرگز نباید منابع آبی خود را با سد سازی در معرض تبخیر و یا بهره برداری افراطی قرار داد. خشکاندن تالابها باعث تشدید آثار اقلیم قارهای شده و برای ما تابستانهای داغ تر و زمستانهای سردتر را به ارمغان می آورد. کاهش پوشش گیاهی زمین را گرمتر و پدیده بیابانی شدن را تشدید می کند. تولید گازهای گلخانهای بیشتر نه تنها ما که کل جهان را از آثار غیر قابل برگشت آن تحت تاثیر قرار میدهد. به یک کلام انتظار ما از مدیریت کلان کشور توجه به این نکتۀ اساسی است که در این سرزمین نمی توان همزمان هم کشاورزی و صنعت را گسترش داد و و هم با افزایش نیاز برای جمعیت بیشتر به منابع محدود فشار سنگین وارد کرد. ایران برای ماندن نیاز به تدبیر دارد و مهمترین تدبیر همانا کاستن فشار بر سرزمین آسیب پذیر ایران است.
در سال گذشته هم مناطق جنوبی و غربی از بارندگی غیر متعارف برخوردار بود. امسال نیز با بینظمیهایی از این دست روبرو هستیم و از اینرومناطقی چون مازندران کاهش شدید بارندگی را تجربه کرده است. تأثیر فعالیت انسان بر چرخههای طبیعی اقلیمی سبب ایجاد بینظمی و تشدید پدیدههای اقلیمی در مقیاس جهانی گردیده است. به عنوان نمونه این تغییرات سبب گشته تا دمای سطحی در خاورمیانه تا دو برابر متوسط جهانی افزایش یابد، مناطق خشک بارشهای سیل آسا را تجربه کنند و مناطق مرطوب دچار افت بارش شوند.
در سالهای اخیر همۀ ما بارش برف در بوشهر را به خاطر داریم! بررسی میزان تاثیر عوامل انسانی بر ساز و کارهای طبیعی اقلیمی و بازخورد آن بر اقلیم ایران به راحتی در یک یادداشت روزنامه ای میسر نیست و نیازمند تلفیق دادههای اقلیمی معاصر و دیرینه و بکارگیری آنها در مدلهای اقلیمی بسیار پیچیده توسط پژوهشگران است بهگونهای که در آن پیچیدگیهای ریختشناسی و ساختاری ایران برای رسیدن به درک درستی از میزان نقش هر عامل مورد توجه قرار گیرد.
وظیفه ما در چنین شرایطی افزایش شناخت، بالا بردن مقاومت و برنامهریزی در قبال مخاطرات جدی است که آینده ایران را تهدید می کند. آثار این مخاطرات به شکل ریزگرد، فرونشست زمین، سیلابهای متعدد و گرمای بی سابقه بروز کرده است. در چنین شرایطی باید تا آنجا که ممکن است آسیب پذیری کشور را به حداقل رساند. برای تقلیل این آسیب پذیری باید فشار به منابع طبیعی و بخصوص منابع آبی را به حداقل رساند تا این تغییرات به در هم گسیختگی زندگی در آینده این سرزمین منجر نشود.
برای نمونه در کشوری با این حد شکنندگی هرگز نباید منابع آبی خود را با سد سازی در معرض تبخیر و یا بهره برداری افراطی قرار داد. خشکاندن تالابها باعث تشدید آثار اقلیم قارهای شده و برای ما تابستانهای داغ تر و زمستانهای سردتر را به ارمغان می آورد. کاهش پوشش گیاهی زمین را گرمتر و پدیده بیابانی شدن را تشدید می کند. تولید گازهای گلخانهای بیشتر نه تنها ما که کل جهان را از آثار غیر قابل برگشت آن تحت تاثیر قرار میدهد. به یک کلام انتظار ما از مدیریت کلان کشور توجه به این نکتۀ اساسی است که در این سرزمین نمی توان همزمان هم کشاورزی و صنعت را گسترش داد و و هم با افزایش نیاز برای جمعیت بیشتر به منابع محدود فشار سنگین وارد کرد. ایران برای ماندن نیاز به تدبیر دارد و مهمترین تدبیر همانا کاستن فشار بر سرزمین آسیب پذیر ایران است.
بازدید:۱۲۷۵
منبع: همشهری