صنعت گردشگری منبع اشتغال آفرینی در کشور ،در خوزستان در حال احتضار است!
در حالیکه بزعم بسیاری از کارشناسان اقتصادی بعد از صنعت نفت می توان به صنعت گردشگری بعنوان یک تکیه گاه می توان نگریست،این صنعت در خوزستان در حال دست و پازدن در چنبره مدیریتی است که اگر فضای رودربایستی نبود مدتها پیش می بایستی کارنامه رفوزه اش را جمع می کرد و به سکونت در پایتخت قانع می شد.
اگر در کارنامه عبدالحسن مقتدائی بعنوان استاندار می توان نقاط مثبت بسیاری جستجو نمود اما یکی از ضعف های غیر قابل کتمان وی را می توان اتکا به برخی رفقای همشهری قلمداد نمود که بدون داشتن شایستگی لازم مدتهاست بر مرکب مدیریت سوارند و هنوز از خر مراد پیاده نشده اند!
در این میان متاسفانه کارنامه «خسرو نشان» مدیرکل سابق اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی و مدیر کل فعلی میراث فرهنگی و گردشکری خوزستان از جمله باقیات بی ثمری است که از کابینه استاندار قبلی به ارث رسیده و مدتهاست وبال گردن دکتر غلامرضا شریعتی هم مانده و وی در قافیه رودربایستی گیر کرده است! ….زمان هم بسرعت می گذرد!
از آنجائی که صنعت گردشگری تنها صنعتی است که سرمایه ثابت نمی خواهد زیرا در خوزستان زمینه های گردشگری تاریخی پربار در منطقه برجای مانده که اگر یک مدیر توانا و درس بلد بالای سرش باشد می توان از درون آن اشتغال در آورد و جوانان زیادی را به نان و نوا رساند.اما وقتی حلقه مفقوده این معادله یعنی مدیریت ناکارآمد همه چیز را قفل نموده این مهم عملا به نتیجه نخواهد رسید زیرا برنامه ریزی وتصمیم سازی در دایره اقتصاد شرط پیشرفت و دگرگونی مثبت در یک نهادی است که هم باید خودش بچرخد و هم امیدی برای جوانان جویای شغلی شرافتمند باشد.در حقیقت مدیریت اقتصادی یک معیار برای بررسی کارآمدی یک شخص و یا یک پروژه را تعیین نموده است و آنهم میزان هزینه فرصتهای از دست رفته حضور یک مدیر در مقایسه با آورده های اوست.از این زاویه به علل ذیل خسرو نشان از مدتها قبل عدم کارائی خویش را به اثبات رسانده است:
– عدم حضور کافی در سازمان میراث فرهنگی و در نتیجه رخوت و رهائی سازمان یاد شده در دایره روزمرگی
-مدیریت سازمان میراث فرهنگی و گردشگری بعنوان شغل دوم خسرو نشان
-نداشتن پشتوانه علمی مرتبط و نشناختن سازمان بویژه از نگاه بهره برداری بهنگام اقتصادی و قرار گرفتن زیر سایه سیاسی
-نداشتن برنامه برای آینده سازمان و بلاتکلیفی مزمن
در این میان واضح ترین نمود ضعف مدیریت سازمان گردشگری خوزستان را در برگزاری جشنواره خوزستان در برج میلاد می توان قلمداد نمود که همه سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استان خوزستان در یک واحد روابط عمومی خلاصه شده بود و آنهم نمی دانست چه کند و چه باید بکند چون این کاره نیست و خط مشی ای برایش تدوین نشده بود.اگر نبود حضور استانداری و اداره فرهنگ و ارشاد خوزستان در این جشنواره چه بسا همه وجود میراث یک استان در توزیع مشتی بروشوری که از پستوی انبارهای روابط عمومی این سازمان از سال قبل مانده بودند،خلاصه می شد!
واقعیت این است: همانگونه که غلامرضا شریعتی به بسیاری از بخش های مدیریتی استان سرکشی نموده انداینک هرچند دیر است اما می بایستی با سرکشی به این کاروان عقب مانده از برنامه ریزی نیز نظری بیفکند و در آن با جراحی اساسی و بدون ملاحظات لابی ها و سهم خواهی ها کار را به یک کاردان بسپارد تا برخی مجبور نباشند در اثر نبود مدیری کاربلد ومرتبط با مقوله های میراث فرهنگی یا گردشگری ویا صنایع دستی در عصر لابد قحطی رجال به یک استان تحمیل شده و کار دومشان باشد!
بازدید:۵۹۳