11 راهكاری كه به كار شهردارتهران میآید
شهر تهران بعد از چهارده سال با نگاهی نو در مديريت شهری روبهرو است. اين نگاه فرصتی مهم و تاريخی هم برای شهر و هم برای مردم شهر تهران ايجاد كرده است؛ فرصتی كه با توجه به پيشينه، تجربه و ديدگاههای محمدعلی نجفی، شهردار تهران و همراهی و يكدلی با شورای شهر تهران و دولت دكتر روحانی فراهم شده است. اين فرصت تاريخی را بايد غنيمت شمرد و اميدوار بود كه با توانمندی و نگاه شهردار جديد تهران، شاهد فصل جديدی در مديريت شهری تهران باشيم.
*الهه کولایی: با اتكا به حسن اعتماد اعضای پنجمين دوره شوراي اسلامي شهر تهران و معرفی من به عنوان يكی از نامزدهاي شهرداري تهران، اين فرصت را يافتم كه بر پايه تجربههاي خود به عنوان نماينده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی و دانش خود در حوزه مسائل توسعه و توسعهنيافتگی، با نشستهای متعدد و گزارشهای متنوع مشاوران مجرب و حرفهاي در حوزه مديريت شهری، برنامهای راهبردی را براي مديريت شهر و شهرداری تهران ارايه كنم. رئوس اين برنامه پيش از اين در سيزده محور منتشر شده است.
در ادامه خلاصهای از اين برنامه در ١١ راهكار كلان كه به ١١ چشمانداز براي شهر تهران منجر ميشود، با عنوان پيشنهادهايي براي شهردار جديد تهران در جهت بهبود و ارتقای مديريت شهری ارايه ميشود.
تهران، شهری با نگاه نو در مديريت: بخشي از اين نگاه با حضور شهردار جديد تهران محقق شده و بخش ديگر در ادامه راه بايد اجرايي شود. واقعيت اين است كه مجموعه مديريت كشور، برای مدت طولانی مجموعهای بسته و محدود بدون ورودی جديد بوده است. نتيجه فعاليت اين گروه بسته از مديران، سطح فعلي توسعه را در كشور ايجاد كرده است. ورود نگاه جديد و انرژي تازه در مديريت شهري تهران، علاوه بر نوآوري و حل مسائل گوناگون با نگاه جديد، ميتواند الگويي براي ساختار مديريت كل كشور نيز قرار گيرد تا امكان جهش به سطح بالاتري از توسعه در كشور فراهم شود. با توجه به خيل عظيم دانشآموختگان با دانشهاي گوناگون مورد نياز در نظام مديريت شهري، فراهم كردن عرصه مناسب براي حضور جوانان و زنان در جهت افزايش نوآوري و تفكر جديد براي مديريت شهري تهران، ميتواند ابزاري موثر براي حل مشكلاتي باشد كه در ديدگاه مديريت پيشين به بنبست رسيد. رساندن سهم زنان و جوانان تا ٣٠ درصد از مديريت شهري در يك دوره ٤ ساله، ميتواند برنامه رشد و توسعه پايدار شهر تهران را شتاب بخشد. اين حقيقت انكارناپذير است كه اگر از منابعي كه تاكنون براي مديريت كشور استفاده ميشد، از اين پس نيز استفاده شود، نتيجه جديدي در پي نخواهد بود.
تهران، شهر مردممحور: خوشبختانه نظام مديريت شهري اينك از تاكيد صرف بر وجوه سختافزاري مديريت شهري، به جنبههاي نرمافزاري آن توجه يافته است. اينك موضوع مردممحور كردن خدمات شهرداري يكي از رئوس اصلي برنامه شهردار جديد تهران است. نگاه پيشين مديريت شهر تهران بسيار فيزيكي بوده و در بسياري موارد شهروندان به عنوان ذينفعان اصلي همه خدمات شهري در برنامهها و اقدامها به طور كل فراموش شدهاند و توسعه شهر بدون شهروند مورد توجه قرار گرفته است. بايد توجه داشت توسعه پايدار شهر وقتي خواهد بود كه مردم به عنوان محور اصلي در كانون توجه قرار داشته باشند و همه برنامههاي توسعهاي و پايداري آن با در نظرگرفتن مصالح عموم مردم دنبال شود.
تهران، شهر جهانی: شهرها برحسب رابطهاي كه با فرآيند جهاني شدن ايجاد ميكنند، ميتوانند به نقشها و هويتهاي تازهاي دست يافته، در سطح جهاني قرار گيرند. در عرصه مديريت شهري، دو شاخص مهم براي جهانيشدن شهرها، نخست، مركززدايي از قدرت دولتي به سود مديريت شهري و دوم، گذر از الگوي سنتي حكومت شهري به حكمروايي خوب شهري است. اين روند ضمن تحقق رويكرد مشاركتي با كاهش فساد دولتي و افزايش نظارت عمومي همراه بوده و رقابتپذيري شهرها را افزايش ميدهد. تمركززدايي به معني واگذاري مسووليتها و اختيارات به نهادهاي محلي، گامي مهم در اصلاح نظام شهرداري محسوب ميشود و ميتواند چالشهاي پيش روي مديريت شهري را بهگونه چشمگير كاهش دهد. هرچند شاخصهاي كمي و اقتصادي نقش مهمي در رتبهبندي شهرهاي جهاني دارد، اما در مطالعات شهرهاي جهاني علاوه بر فعاليت اقتصادي، معيارهای تعامل و ارتباطات بينالمللی مانند ميزبانی همايشها و گردهمايیهای فرهنگی، سياسی، اجتماعی، علمی، ورزشی و اقتصادی، ميزان پيوستگي اجتماعي ساكنان شهرها با خارج از سرزمين مادري و توسعه گردشگري خارجي در تعيين سطح جهاني بودن شهرها بسيار موثر است. در مجموع، شهرهاي جهاني با سه شاخص جهانيشدن اقتصاد، جهاني شدن سياست و جهانيشدن جامعه ارزيابي ميشوند و شايسته است در مديريت جديد شهر تهران هر سه حوزه مورد توجه قرار گيرد. اميد است با سطح بالاي همكاري بين دولت و شهرداري تحقق اين امر در آينده امكانپذيرتر از دورههاي قبلي در شهر تهران باشد.
تهران، شهری زيستپذير: بهبود كيفيت زندگي مردم ارتباط مستقيم با محيط شهری و ايجاد شرايط قابل زندگي براي مردم در شهرها دارد. امروزه موضوع شهر قابل زندگي در ادبيات توسعه و پيشرفت جهاني از جايگاه ويژهاي برخوردار شده است. بهكارگيری نظريه توسعه پايدار مبتنی بر سه بعد اقتصادی، اجتماعی و زيستمحيطی، تداوم زندگي در شهرها را تضمين كرده و به افزايش كيفيت زندگی شهروندان منجر ميشود. يكي از جنبههاي مهم شهر زيستپذير، برنامهريزي براي حفظ محيط زيست شهري به صورت پايدار است. پيش از اين، مسائل زيستمحيطي شهر تهران به عنوان الزامي اساسي در برنامههاي شهري مورد نظر نبوده است. مساله محيط زيست يك موضوع بين بخشي است كه همكاري و همدلي دولت و شهرداري را ميطلبد. مساله حفظ محيط زيست بايد به اساسيترين الزام در همه برنامههای توسعه شهري تبديل شود و اولويت اول غيرقابل چشمپوشي داشته باشد. علاوه بر حفظ محيط زيست، در زيستپذيري شهري عوامل مهم ديگري نيز دخالت دارند. ايجاد شهري امن – با در نظر گرفتن جنبههاي گوناگون امنيت - با داشتن وسايل حمل و نقل متنوع و قابل دسترس، مسكن قابل بهرهبرداري براي همه گروههاي اجتماعي، اقتصاد رقابتي، پيادهمداري، آموزش، مشاركت شهروندي، تنوع فرهنگي و در نتيجه تامين سلامت جسمي و رواني و اجتماعي همه شهروندان، مسائلي است كه بايد براي زيستپذيرتر كردن تهران، مورد توجه قرار گيرد.
تهران، شهری ضامن حقوق شهري و شهروندي: حقوق شهروندي مفهومي حقوقي است كه ممكن است شامل تمام افرادي كه در يك شهر حاضر هستند، نشود، مانند كارگران فصلي، دانشجويان، گردشگران. اما همين افراد صرفنظر از وضعيت شهرونديشان، تا زمانيكه در فضاي شهري حضور دارند، ساكنان شهر بوده و نسبت به شهر حق دارند. بنابراين حق به شهر يا حقوق شهري عامتر از حقوق شهروندي است و براي همه افراد، شهروند رسمي يا غير آن وجود دارد. بدينترتيب، حقوقي مانند حق استفاده كامل از فضاي شهري در زندگي روزمره، حق زندگي كردن، بازي كردن، گردش كردن و در كنار آن حق شركت كردن در فعاليتهاي شهري را ميتوان از جمله حقوق شهري در نظر گرفت. با شكلدادن به مفهوم حق استفاده از شهر در بعد عمومي، احساس تعلق به شهر هم در شهروندان رسمي و هم در ساكنان موقتي شهر افزايش خواهد يافت كه پيامدهاي مثبت آن در مشاركت مردم براي حل معضلات و توسعه شهر بسيار چشمگير خواهد بود. در اين نگاه همه شهروندان بايد به خدمات شهري گوناگون دسترسي داشته باشند.
به اين ترتيب افراد كمتوان و سالمند اهميت مييابند و تنها مسائل گروه خاصي از شهروندان مورد توجه قرار نميگيرد. همه از جمله كودكان و جوانان نيز در برنامههاي شهري مورد توجه قرار ميگيرند. حل بسياري از دشواريهاي كنوني شهر تهران، بدون پرداختن به نابرابريهاي گستردهاي كه بين شهروندان وجود دارد، قابل درك و پيگيري نيست. گسترش و تعميم عدالت كه يكي از اساسيترين آموزههاي اسلامي و نيازهاي جدي شهر تهران است، در اين چارچوب جديد، عدالت بين شهروندان در بهرهبرداري از حقوق، قابل درك و دنبال كردن خواهد بود. به اين ترتيب طراحي و اجراي الگويي از مديريت شهري كه هم الزامهاي توسعه را در نظر داشته باشد و هم از ضرورتهاي عدالتگرايي براي احقاق حقوق همه ساكنان شهر غفلت نكند، نياز مبرم كنوني شهر تهران است.
تهران، شهري نوآور و هوشمند: هوشمندسازي خدمات شهري و همچنين يكپارچهسازي نظام اطلاعات شهري يكي از الزامهاي انكارناپذير مديريت شهري است. در مديريت پيشين شهر تهران هزينههاي زيادي در اين حوزه صرف شد، اما نتيجه نبود يكپارچگي در آمار و اطلاعات شهرداري است. ارتقاي نظام اطلاعاتي و از همه مهمتر يكپارچهسازي آن يكي از رسالتهاي مهم مديريت جديد شهر تهران است كه دستاورد اصلي آن تحقق شفافيت و رسيدن به استانداردهاي حكمروايي خوب خواهد بود. در كنار هوشمندسازي يكي از مهمتري جنبههايي كه به طور كلي در مديريت شهر تهران مغفول بوده، مديريت شهري با استفاده از ظرفيتهاي نوآوري بخش خصوصي جوان و نوپا است.
توجه به اين حوزه ميتواند يكي از اصليترين محركهاي توسعه اشتغال در شهر و تقويت اقتصاد شهري باشد. برخي مواردي كه به عنوان نقاط ضعف و مشكلات شهر تهران مطرح ميشود، مانند جمعيت قابلتوجه شهر تهران يا زيرساختهاي قديمي و با راندمان پايين در خدمات و كسب و كارهاي شهري، ميتواند در اين ديدگاه جديد، فرصتي طلايي براي واگذاري اين خدمات به گروههاي خلاقيت محور، نوآور، جوان و نوپا ديده شود. اين فرصت ميتواند چهره شهر تهران در داخل و خارج را تغيير دهد و آثار ملي در حوزه اقتصاد و توسعه كشور داشته باشد. همچنين يكي ديگر از الزامهاي توسعه، نوآوري و همچنين هوشمندسازي در شهر، از بين بردن شكاف موجود در ميان نظام مديريت شهري و دانشگاهها و مراكز پژوهشي كشور است. اين يك ضرورت اساسي است و در نظام پيشين مديريت شهر تهران مورد توجه اساسي قرار نداشت.
تهران شهري با مديريت چابك و تسهيلگر: آمار و ارقام فعلي شهرداري تهران از حجم بالاي تصديگري در مديريت شهري خبر ميدهد. چند هزار ميليارد هزينه مستقيم در توسعه مترو، بيش از هزار ميليارد هزينه مستقيم در ساخت مجموعههاي فرهنگي، اجتماعي و هزينههاي سنگين خدماتي مانند حوزه پسماند و مواردي از اين نوع، كه همه قابليت واگذاري به بخش خصوصي را دارند، نشان از بزرگ بودن و چابك نبودن نظام كنوني شهرداري تهران دارد. مديريت جديد شهرداري تهران با تكيه بر واگذاري بخش مهمي از خدمات و سرمايهگذاريها به بخش خصوصي و خارجي ميتواند تا حد زيادي شهرداري را چابك، كوچك و تسهيلگر سازد.
تهران، شهري با درآمدهاي پايدار: وابستگي شهرداري تهران به درآمد ناپايدار عوارض ساختوساز در چند دهه گذشته، خسارات جبرانناپذيري به شهر تهران وارد كرده است. ميتوان گفت همه ذخيره مردم شهر تهران از منابع قابل ساخت آنها در دوره زماني كوتاهي مصرف شده و پيامدهاي اين مساله در اقتصاد ملي كشور نيز تاثيرگذار بوده است. ركود بيسابقه ساخت و ساز مسكن و حدود ٥٠٠ هزار واحد مسكوني خالي در شهر تهران، بخشي از پيامدهاي اين مساله است. ايجاد درآمدهاي پايدار شهر براي شهري با جمعيت تهران امري غيرممكن نيست، اما به دليل بيتوجهي مديران پيشين شهر تهران و مصرف همه ظرفيتها و تحميل ساختارهاي پايدار به مديريت جديد شهري در دورهاي كوتاه، اين مسووليت را از مشكلترين ماموريتهاي شهردار جديد تهران ساخته است. دو رويكرد در اين زمينه بسيار موثر و كمككننده خواهد بود.
يكي كوچكسازي شهرداري و واگذاري بخش عمده هزينهها و سرمايهگذاريها به بخش خصوصي و ديگري توسعه زيرساختهاي دريافت عوارض شهري با رويكرد عدالت و فرهنگسازي. شهرونداني كه از مواهب و امكانات شهري بيشتر بهرهمند ميشوند، بايد سهم بيشتري از هزينههاي شهري را هم پذيرا شوند. از سوي ديگر با وضع عوارض در حوزههايي مانند حمل و نقل و مديريت پسماند، جهتدهي صحيح فرهنگي به شهروندان نيز صورت خواهد گرفت. همچنين تسهيل در پرداخت به موقع عوارض و هوشمندسازي ابزارهاي مشاركت مردم با هدف سادهسازي امر پرداخت، در موفقيت اين بخش تاثيرگذار خواهد بود.
تهران شهري با فرهنگ غني شهروندي: بسياري از معضلات امروز شهر تهران ريشههاي فرهنگي در ناآشنايي يا استفاده نكردن صحيح مردم از زيرساختهاي شهري دارد. اين حقيقت غيرقابل انكار است كه مشكل ترافيك و آلودگي هوا به عنوان اصليترين مشكل تهران بدون مشاركت مردم و با فعاليت يك طرفه شهرداري قابل حل نخواهد بود. بايد توجه داشت تخريب محيط زيست شهري در بسياري موارد، توسط خود مردم انجام ميشود. تاثير فرهنگسازي، ارتقاي مشاركت و آگاهي مردم در مشكلات اصلي شهر تهران قابل انكار نيست. استفاده از وسايل نقليه عمومي، ارتقاي فرهنگ رانندگي، كاهش سفرهاي غيرضروري، كاهش خودروهاي تكسرنشين، استفاده از پاركينگهاي عمومي، حفظ و حراست محيط زيست، جداكردن زباله در مبدا و كاهش حجم آن، مديريت بحران و كاهش خطرپذيري در شهر، زيباسازي فضاهاي با مالكيت خصوصي با جلوه بصري شهري، اهميت به حفظ و احياي بافت تاريخي و مانند آن، مواردي هستند كه نياز به افزايش آگاهي، ارتقاي فرهنگي و جلب مشاركت مردمي دارند. ضروري است معاونت فرهنگي و اجتماعي شهرداري تهران كه در دوره قبلي تا اندازه زيادي از كاركرد واقعي خود فاصله گرفته بود، به صورت جدي براي برنامهريزي و فرهنگسازي در اين حوزهها تلاش كند.
تهران، شهري با هويت تاريخي، ملي و مذهبي: بخش قابل توجهي از خانههاي تاريخي و بناهاي واجد ارزش معماري ملي و اسلامي در دهههاي گذشته مديريت شهري تهران تخريب و نوسازي شدهاند. ادامه اين سياست در گذر زمان شهر را با بحران هويت فرهنگي، تاريخي روبهرو خواهد كرد. با ادامه اين روند، به مرور محلههاي شهر خالي از ميراثهاي ارزشمند فرهنگي و تاريخي شده و در بلندمدت تاثير اجتماعي و فرهنگي اين موضوع بر ساكنان شهر و ميزان وابستگي و تعلق شهري آنان بسيار چشمگير خواهد بود. اما با تغيير نگاه اين فرصت وجود دارد كه روي ديگر سكه محقق شود و استفاده از ظرفيتهاي تاريخي، ملي و مذهبي شهر تهران بتواند نقش مهمي در ارتقاي تعلق فرهنگي مردم به شهر و افزايش مشاركت شهروندي آنان بازي كند.
توجه به اين موضوع در بلندمدت ميتواند مشاركت جديتر مردم در حل معضلات شهر و همچنين توسعه كسب و كار و اقتصاد شهري را دربرداشته باشد. علاوه بر اين احياي بافت تاريخي شهر تهران با مشاركت بخش خصوصي و توسعه فضاهاي گردشگري شهري و حتي ايجاد ناحيههاي تاريخي با كاركردهاي خاص گردشگري ميتواند در افزايش درآمد پايدار شهر و توسعه اشتغال در شهر نقش اساسي داشته باشد. نگاه تخريب و نوسازي شهر بايد به نگاه حفظ و بازسازي تبديل شود و تا حد ممكن از ساختارهاي با ارزش فعلي محافظت و نگهداري كرد.
تهران، شهري با مديريت و مشاركت محلي: نقش چشمگير محلهها و افزايش مشاركت مردمي در قالب فعاليتهاي محله محور براي مديريت شهري نقشي مهم و تاثيرگذار دارد. اين موضوع نيز در مديريت قبلي شهر تهران كمتر مورد توجه بوده و محدود به فعاليت شوراياري محلات با نقاط ضعف فراوان بوده است. در حالي كه ظرفيتهاي اين رويكرد براي حل معضلات شهري بسيار بالاتر از سطح كنوني ميتواند باشد. دخيل كردن مردم در تصميمگيريهاي محلي نقش چشمگيري در جلوگيري از فساد به عنوان يكي از معضلات اصلي شهرداري تهران دارد. مردم هر محله ميتوانند بهترين داوران و قاضيان براي صدور اجازه ساختوسازهاي خارج از عرف يا بلندمرتبه در محله خود باشند. كسب رضايت از سكنه محل و همسايگان و اجتماعی كردن پيامدهاي تصميمهاي شهري به جاي تصميمگيريهاي يكطرفه و متمركز، گامی بلند در افزايش ميزان رضايت شهروندی خواهد بود كه بايد مورد توجه شهردار جديد تهران قرار گيرد.
از طرفی اختصاص بخشي از درآمدهاي محلي به محلهها و واگذاري مسووليت مديريت خدمات محله، از راه تخصيص اين درآمدها به محله میتواند موضوع محلهمحوری در شهر را عملياتی سازد. در اين زمينه نقش سازمانهای غيردولتی بسيار قابلتوجه است.
بیترديد عملكرد شهرداری و شورای شهر تهران در تقويت بنای مردمسالاری دينی در كشور، نقشی تاثيرگذار و سرنوشتساز بازی خواهد كرد./
*استاد دانشگاه تهران
در ادامه خلاصهای از اين برنامه در ١١ راهكار كلان كه به ١١ چشمانداز براي شهر تهران منجر ميشود، با عنوان پيشنهادهايي براي شهردار جديد تهران در جهت بهبود و ارتقای مديريت شهری ارايه ميشود.
تهران، شهری با نگاه نو در مديريت: بخشي از اين نگاه با حضور شهردار جديد تهران محقق شده و بخش ديگر در ادامه راه بايد اجرايي شود. واقعيت اين است كه مجموعه مديريت كشور، برای مدت طولانی مجموعهای بسته و محدود بدون ورودی جديد بوده است. نتيجه فعاليت اين گروه بسته از مديران، سطح فعلي توسعه را در كشور ايجاد كرده است. ورود نگاه جديد و انرژي تازه در مديريت شهري تهران، علاوه بر نوآوري و حل مسائل گوناگون با نگاه جديد، ميتواند الگويي براي ساختار مديريت كل كشور نيز قرار گيرد تا امكان جهش به سطح بالاتري از توسعه در كشور فراهم شود. با توجه به خيل عظيم دانشآموختگان با دانشهاي گوناگون مورد نياز در نظام مديريت شهري، فراهم كردن عرصه مناسب براي حضور جوانان و زنان در جهت افزايش نوآوري و تفكر جديد براي مديريت شهري تهران، ميتواند ابزاري موثر براي حل مشكلاتي باشد كه در ديدگاه مديريت پيشين به بنبست رسيد. رساندن سهم زنان و جوانان تا ٣٠ درصد از مديريت شهري در يك دوره ٤ ساله، ميتواند برنامه رشد و توسعه پايدار شهر تهران را شتاب بخشد. اين حقيقت انكارناپذير است كه اگر از منابعي كه تاكنون براي مديريت كشور استفاده ميشد، از اين پس نيز استفاده شود، نتيجه جديدي در پي نخواهد بود.
تهران، شهر مردممحور: خوشبختانه نظام مديريت شهري اينك از تاكيد صرف بر وجوه سختافزاري مديريت شهري، به جنبههاي نرمافزاري آن توجه يافته است. اينك موضوع مردممحور كردن خدمات شهرداري يكي از رئوس اصلي برنامه شهردار جديد تهران است. نگاه پيشين مديريت شهر تهران بسيار فيزيكي بوده و در بسياري موارد شهروندان به عنوان ذينفعان اصلي همه خدمات شهري در برنامهها و اقدامها به طور كل فراموش شدهاند و توسعه شهر بدون شهروند مورد توجه قرار گرفته است. بايد توجه داشت توسعه پايدار شهر وقتي خواهد بود كه مردم به عنوان محور اصلي در كانون توجه قرار داشته باشند و همه برنامههاي توسعهاي و پايداري آن با در نظرگرفتن مصالح عموم مردم دنبال شود.
تهران، شهر جهانی: شهرها برحسب رابطهاي كه با فرآيند جهاني شدن ايجاد ميكنند، ميتوانند به نقشها و هويتهاي تازهاي دست يافته، در سطح جهاني قرار گيرند. در عرصه مديريت شهري، دو شاخص مهم براي جهانيشدن شهرها، نخست، مركززدايي از قدرت دولتي به سود مديريت شهري و دوم، گذر از الگوي سنتي حكومت شهري به حكمروايي خوب شهري است. اين روند ضمن تحقق رويكرد مشاركتي با كاهش فساد دولتي و افزايش نظارت عمومي همراه بوده و رقابتپذيري شهرها را افزايش ميدهد. تمركززدايي به معني واگذاري مسووليتها و اختيارات به نهادهاي محلي، گامي مهم در اصلاح نظام شهرداري محسوب ميشود و ميتواند چالشهاي پيش روي مديريت شهري را بهگونه چشمگير كاهش دهد. هرچند شاخصهاي كمي و اقتصادي نقش مهمي در رتبهبندي شهرهاي جهاني دارد، اما در مطالعات شهرهاي جهاني علاوه بر فعاليت اقتصادي، معيارهای تعامل و ارتباطات بينالمللی مانند ميزبانی همايشها و گردهمايیهای فرهنگی، سياسی، اجتماعی، علمی، ورزشی و اقتصادی، ميزان پيوستگي اجتماعي ساكنان شهرها با خارج از سرزمين مادري و توسعه گردشگري خارجي در تعيين سطح جهاني بودن شهرها بسيار موثر است. در مجموع، شهرهاي جهاني با سه شاخص جهانيشدن اقتصاد، جهاني شدن سياست و جهانيشدن جامعه ارزيابي ميشوند و شايسته است در مديريت جديد شهر تهران هر سه حوزه مورد توجه قرار گيرد. اميد است با سطح بالاي همكاري بين دولت و شهرداري تحقق اين امر در آينده امكانپذيرتر از دورههاي قبلي در شهر تهران باشد.
تهران، شهری زيستپذير: بهبود كيفيت زندگي مردم ارتباط مستقيم با محيط شهری و ايجاد شرايط قابل زندگي براي مردم در شهرها دارد. امروزه موضوع شهر قابل زندگي در ادبيات توسعه و پيشرفت جهاني از جايگاه ويژهاي برخوردار شده است. بهكارگيری نظريه توسعه پايدار مبتنی بر سه بعد اقتصادی، اجتماعی و زيستمحيطی، تداوم زندگي در شهرها را تضمين كرده و به افزايش كيفيت زندگی شهروندان منجر ميشود. يكي از جنبههاي مهم شهر زيستپذير، برنامهريزي براي حفظ محيط زيست شهري به صورت پايدار است. پيش از اين، مسائل زيستمحيطي شهر تهران به عنوان الزامي اساسي در برنامههاي شهري مورد نظر نبوده است. مساله محيط زيست يك موضوع بين بخشي است كه همكاري و همدلي دولت و شهرداري را ميطلبد. مساله حفظ محيط زيست بايد به اساسيترين الزام در همه برنامههای توسعه شهري تبديل شود و اولويت اول غيرقابل چشمپوشي داشته باشد. علاوه بر حفظ محيط زيست، در زيستپذيري شهري عوامل مهم ديگري نيز دخالت دارند. ايجاد شهري امن – با در نظر گرفتن جنبههاي گوناگون امنيت - با داشتن وسايل حمل و نقل متنوع و قابل دسترس، مسكن قابل بهرهبرداري براي همه گروههاي اجتماعي، اقتصاد رقابتي، پيادهمداري، آموزش، مشاركت شهروندي، تنوع فرهنگي و در نتيجه تامين سلامت جسمي و رواني و اجتماعي همه شهروندان، مسائلي است كه بايد براي زيستپذيرتر كردن تهران، مورد توجه قرار گيرد.
تهران، شهری ضامن حقوق شهري و شهروندي: حقوق شهروندي مفهومي حقوقي است كه ممكن است شامل تمام افرادي كه در يك شهر حاضر هستند، نشود، مانند كارگران فصلي، دانشجويان، گردشگران. اما همين افراد صرفنظر از وضعيت شهرونديشان، تا زمانيكه در فضاي شهري حضور دارند، ساكنان شهر بوده و نسبت به شهر حق دارند. بنابراين حق به شهر يا حقوق شهري عامتر از حقوق شهروندي است و براي همه افراد، شهروند رسمي يا غير آن وجود دارد. بدينترتيب، حقوقي مانند حق استفاده كامل از فضاي شهري در زندگي روزمره، حق زندگي كردن، بازي كردن، گردش كردن و در كنار آن حق شركت كردن در فعاليتهاي شهري را ميتوان از جمله حقوق شهري در نظر گرفت. با شكلدادن به مفهوم حق استفاده از شهر در بعد عمومي، احساس تعلق به شهر هم در شهروندان رسمي و هم در ساكنان موقتي شهر افزايش خواهد يافت كه پيامدهاي مثبت آن در مشاركت مردم براي حل معضلات و توسعه شهر بسيار چشمگير خواهد بود. در اين نگاه همه شهروندان بايد به خدمات شهري گوناگون دسترسي داشته باشند.
به اين ترتيب افراد كمتوان و سالمند اهميت مييابند و تنها مسائل گروه خاصي از شهروندان مورد توجه قرار نميگيرد. همه از جمله كودكان و جوانان نيز در برنامههاي شهري مورد توجه قرار ميگيرند. حل بسياري از دشواريهاي كنوني شهر تهران، بدون پرداختن به نابرابريهاي گستردهاي كه بين شهروندان وجود دارد، قابل درك و پيگيري نيست. گسترش و تعميم عدالت كه يكي از اساسيترين آموزههاي اسلامي و نيازهاي جدي شهر تهران است، در اين چارچوب جديد، عدالت بين شهروندان در بهرهبرداري از حقوق، قابل درك و دنبال كردن خواهد بود. به اين ترتيب طراحي و اجراي الگويي از مديريت شهري كه هم الزامهاي توسعه را در نظر داشته باشد و هم از ضرورتهاي عدالتگرايي براي احقاق حقوق همه ساكنان شهر غفلت نكند، نياز مبرم كنوني شهر تهران است.
تهران، شهري نوآور و هوشمند: هوشمندسازي خدمات شهري و همچنين يكپارچهسازي نظام اطلاعات شهري يكي از الزامهاي انكارناپذير مديريت شهري است. در مديريت پيشين شهر تهران هزينههاي زيادي در اين حوزه صرف شد، اما نتيجه نبود يكپارچگي در آمار و اطلاعات شهرداري است. ارتقاي نظام اطلاعاتي و از همه مهمتر يكپارچهسازي آن يكي از رسالتهاي مهم مديريت جديد شهر تهران است كه دستاورد اصلي آن تحقق شفافيت و رسيدن به استانداردهاي حكمروايي خوب خواهد بود. در كنار هوشمندسازي يكي از مهمتري جنبههايي كه به طور كلي در مديريت شهر تهران مغفول بوده، مديريت شهري با استفاده از ظرفيتهاي نوآوري بخش خصوصي جوان و نوپا است.
توجه به اين حوزه ميتواند يكي از اصليترين محركهاي توسعه اشتغال در شهر و تقويت اقتصاد شهري باشد. برخي مواردي كه به عنوان نقاط ضعف و مشكلات شهر تهران مطرح ميشود، مانند جمعيت قابلتوجه شهر تهران يا زيرساختهاي قديمي و با راندمان پايين در خدمات و كسب و كارهاي شهري، ميتواند در اين ديدگاه جديد، فرصتي طلايي براي واگذاري اين خدمات به گروههاي خلاقيت محور، نوآور، جوان و نوپا ديده شود. اين فرصت ميتواند چهره شهر تهران در داخل و خارج را تغيير دهد و آثار ملي در حوزه اقتصاد و توسعه كشور داشته باشد. همچنين يكي ديگر از الزامهاي توسعه، نوآوري و همچنين هوشمندسازي در شهر، از بين بردن شكاف موجود در ميان نظام مديريت شهري و دانشگاهها و مراكز پژوهشي كشور است. اين يك ضرورت اساسي است و در نظام پيشين مديريت شهر تهران مورد توجه اساسي قرار نداشت.
تهران شهري با مديريت چابك و تسهيلگر: آمار و ارقام فعلي شهرداري تهران از حجم بالاي تصديگري در مديريت شهري خبر ميدهد. چند هزار ميليارد هزينه مستقيم در توسعه مترو، بيش از هزار ميليارد هزينه مستقيم در ساخت مجموعههاي فرهنگي، اجتماعي و هزينههاي سنگين خدماتي مانند حوزه پسماند و مواردي از اين نوع، كه همه قابليت واگذاري به بخش خصوصي را دارند، نشان از بزرگ بودن و چابك نبودن نظام كنوني شهرداري تهران دارد. مديريت جديد شهرداري تهران با تكيه بر واگذاري بخش مهمي از خدمات و سرمايهگذاريها به بخش خصوصي و خارجي ميتواند تا حد زيادي شهرداري را چابك، كوچك و تسهيلگر سازد.
تهران، شهري با درآمدهاي پايدار: وابستگي شهرداري تهران به درآمد ناپايدار عوارض ساختوساز در چند دهه گذشته، خسارات جبرانناپذيري به شهر تهران وارد كرده است. ميتوان گفت همه ذخيره مردم شهر تهران از منابع قابل ساخت آنها در دوره زماني كوتاهي مصرف شده و پيامدهاي اين مساله در اقتصاد ملي كشور نيز تاثيرگذار بوده است. ركود بيسابقه ساخت و ساز مسكن و حدود ٥٠٠ هزار واحد مسكوني خالي در شهر تهران، بخشي از پيامدهاي اين مساله است. ايجاد درآمدهاي پايدار شهر براي شهري با جمعيت تهران امري غيرممكن نيست، اما به دليل بيتوجهي مديران پيشين شهر تهران و مصرف همه ظرفيتها و تحميل ساختارهاي پايدار به مديريت جديد شهري در دورهاي كوتاه، اين مسووليت را از مشكلترين ماموريتهاي شهردار جديد تهران ساخته است. دو رويكرد در اين زمينه بسيار موثر و كمككننده خواهد بود.
يكي كوچكسازي شهرداري و واگذاري بخش عمده هزينهها و سرمايهگذاريها به بخش خصوصي و ديگري توسعه زيرساختهاي دريافت عوارض شهري با رويكرد عدالت و فرهنگسازي. شهرونداني كه از مواهب و امكانات شهري بيشتر بهرهمند ميشوند، بايد سهم بيشتري از هزينههاي شهري را هم پذيرا شوند. از سوي ديگر با وضع عوارض در حوزههايي مانند حمل و نقل و مديريت پسماند، جهتدهي صحيح فرهنگي به شهروندان نيز صورت خواهد گرفت. همچنين تسهيل در پرداخت به موقع عوارض و هوشمندسازي ابزارهاي مشاركت مردم با هدف سادهسازي امر پرداخت، در موفقيت اين بخش تاثيرگذار خواهد بود.
تهران شهري با فرهنگ غني شهروندي: بسياري از معضلات امروز شهر تهران ريشههاي فرهنگي در ناآشنايي يا استفاده نكردن صحيح مردم از زيرساختهاي شهري دارد. اين حقيقت غيرقابل انكار است كه مشكل ترافيك و آلودگي هوا به عنوان اصليترين مشكل تهران بدون مشاركت مردم و با فعاليت يك طرفه شهرداري قابل حل نخواهد بود. بايد توجه داشت تخريب محيط زيست شهري در بسياري موارد، توسط خود مردم انجام ميشود. تاثير فرهنگسازي، ارتقاي مشاركت و آگاهي مردم در مشكلات اصلي شهر تهران قابل انكار نيست. استفاده از وسايل نقليه عمومي، ارتقاي فرهنگ رانندگي، كاهش سفرهاي غيرضروري، كاهش خودروهاي تكسرنشين، استفاده از پاركينگهاي عمومي، حفظ و حراست محيط زيست، جداكردن زباله در مبدا و كاهش حجم آن، مديريت بحران و كاهش خطرپذيري در شهر، زيباسازي فضاهاي با مالكيت خصوصي با جلوه بصري شهري، اهميت به حفظ و احياي بافت تاريخي و مانند آن، مواردي هستند كه نياز به افزايش آگاهي، ارتقاي فرهنگي و جلب مشاركت مردمي دارند. ضروري است معاونت فرهنگي و اجتماعي شهرداري تهران كه در دوره قبلي تا اندازه زيادي از كاركرد واقعي خود فاصله گرفته بود، به صورت جدي براي برنامهريزي و فرهنگسازي در اين حوزهها تلاش كند.
تهران، شهري با هويت تاريخي، ملي و مذهبي: بخش قابل توجهي از خانههاي تاريخي و بناهاي واجد ارزش معماري ملي و اسلامي در دهههاي گذشته مديريت شهري تهران تخريب و نوسازي شدهاند. ادامه اين سياست در گذر زمان شهر را با بحران هويت فرهنگي، تاريخي روبهرو خواهد كرد. با ادامه اين روند، به مرور محلههاي شهر خالي از ميراثهاي ارزشمند فرهنگي و تاريخي شده و در بلندمدت تاثير اجتماعي و فرهنگي اين موضوع بر ساكنان شهر و ميزان وابستگي و تعلق شهري آنان بسيار چشمگير خواهد بود. اما با تغيير نگاه اين فرصت وجود دارد كه روي ديگر سكه محقق شود و استفاده از ظرفيتهاي تاريخي، ملي و مذهبي شهر تهران بتواند نقش مهمي در ارتقاي تعلق فرهنگي مردم به شهر و افزايش مشاركت شهروندي آنان بازي كند.
توجه به اين موضوع در بلندمدت ميتواند مشاركت جديتر مردم در حل معضلات شهر و همچنين توسعه كسب و كار و اقتصاد شهري را دربرداشته باشد. علاوه بر اين احياي بافت تاريخي شهر تهران با مشاركت بخش خصوصي و توسعه فضاهاي گردشگري شهري و حتي ايجاد ناحيههاي تاريخي با كاركردهاي خاص گردشگري ميتواند در افزايش درآمد پايدار شهر و توسعه اشتغال در شهر نقش اساسي داشته باشد. نگاه تخريب و نوسازي شهر بايد به نگاه حفظ و بازسازي تبديل شود و تا حد ممكن از ساختارهاي با ارزش فعلي محافظت و نگهداري كرد.
تهران، شهري با مديريت و مشاركت محلي: نقش چشمگير محلهها و افزايش مشاركت مردمي در قالب فعاليتهاي محله محور براي مديريت شهري نقشي مهم و تاثيرگذار دارد. اين موضوع نيز در مديريت قبلي شهر تهران كمتر مورد توجه بوده و محدود به فعاليت شوراياري محلات با نقاط ضعف فراوان بوده است. در حالي كه ظرفيتهاي اين رويكرد براي حل معضلات شهري بسيار بالاتر از سطح كنوني ميتواند باشد. دخيل كردن مردم در تصميمگيريهاي محلي نقش چشمگيري در جلوگيري از فساد به عنوان يكي از معضلات اصلي شهرداري تهران دارد. مردم هر محله ميتوانند بهترين داوران و قاضيان براي صدور اجازه ساختوسازهاي خارج از عرف يا بلندمرتبه در محله خود باشند. كسب رضايت از سكنه محل و همسايگان و اجتماعی كردن پيامدهاي تصميمهاي شهري به جاي تصميمگيريهاي يكطرفه و متمركز، گامی بلند در افزايش ميزان رضايت شهروندی خواهد بود كه بايد مورد توجه شهردار جديد تهران قرار گيرد.
از طرفی اختصاص بخشي از درآمدهاي محلي به محلهها و واگذاري مسووليت مديريت خدمات محله، از راه تخصيص اين درآمدها به محله میتواند موضوع محلهمحوری در شهر را عملياتی سازد. در اين زمينه نقش سازمانهای غيردولتی بسيار قابلتوجه است.
بیترديد عملكرد شهرداری و شورای شهر تهران در تقويت بنای مردمسالاری دينی در كشور، نقشی تاثيرگذار و سرنوشتساز بازی خواهد كرد./
*استاد دانشگاه تهران
بازدید:۱۰۰۳۹